سعیده کشاورزی: در روز دفن مهسا امینی، هیچکس به زنان سوگوار حاضر در گورستان سقز، نگفته بود در کجا و چه ساعتی دست به چه کاری بزنند. هیچکس از آنها تقاضا نکرده بود تا همچنان که بر گور مهسا میگریند، در «اقدامی هماهنگ» و «راس ساعتی مشخص» روسریها...
درست در روزی که خبرنگار آمریکایی برای مصاحبه مقابل ابراهیم رییسی روسری سر کرده، تهران به خاطر همین روسری، شده انبار باروت. بعد از چندین دهه، حجاب اجباری مثل زخمی کهنه دوباره تن خیابان را ملتهب کرده است. از روز شنبه که خبر مرگ مهسا در شهر پیچید تا دوش...
سما اوریاد: مهسا(ژینا) امینی را، زن کورد اهل سقز کوردستان، در بازداشتگاه وزرا زدند و کشتند. در اشک و خشم و استیصال توأمان درحال گوش دادن به صداهاییم. صداهایی که از حنجرۀ بغضآلودمان به درجات متفاوتی بیرون میآید. صدای اعتراض علیه تاریکی مطلق. ح...
روژدا. م: نوشتن از یک جنایت را چگونه میتوان آغاز کرد؟ با تشریح خبر روز حادثه؟ گفتگو با اطرافیان؟ گشتن به دنبال علت یا علتهای دخیل؟ اگر جنایت تکرارشده و تکرارپذیر باشد چه؟ چگونه باید به سراغ رنج و ستمی رفت که دولت/پدر، چه در انجامش و چه در تکرا...
تینا علایی: در تجمع اخیر مردم مریوان پس از مرگ شلیر رسولی، درخشش آگاهی طبقاتی و آدرس درستِ دستان گرهخوردۀ سرمایهداری و ستم جنسیتی شعفانگیز بود. خشم انباشته از استثمار هرروزه، نه آتشی زیر خاکستر بلکه شعلهای بود که زبانه میکشید. در این تجمع شعاره...
سروناز احمدی: اگر آزار رساندهاید و علیه شما افشاگری شده است، پیش از هرچیز بدانید که اولویت جبران آزار و بهبودی آزاردیدگان است. اولویت اعتبار شما و «جمعکردن قضیه» نیست. ابتدا چنین ذهنیتی پیدا کنید و بعد به روایت آزاری که از شما منتشرشده واکنش نشان د...
با خودم مرور میکنم؛ درس اول: بین ضعیف بودن و قربانی بودن و قوی بودن و یاد گرفتن از اشتباهات، دو انتخاب مطرح نیست. بلکه یک فرآیند است. از ضعیف بودن نترسید. علیرغم پذیرش آگاهانه اشتباه و قبول مسئولیت در برابر آنچه برای شما اتفاق افتاده است، از پذیرفت...
شیرین کریمی: چرا مردم نسبت به روایتهایی که چند ماه پیش منتشر شد بیشتر واکنش نشان دادند تا به روایتهایی که اکنون (حدود دو سال پس از آغاز جریان روایتگری) منتشر میشود؟ در برابر روایتهای خشونت جنسی #من-هم نوعی «بیتفاوتی» دیده میشود، گویا برا...
دیدبان آزار: اخیرا بیانیهای با عنوان «بیانیهای جمعی؛ نگاهی به دو سال جریان روایتگری خشونت جنسی» با امضای بیش از 100 فمینیست منتشر شده که واکنشهای گستردهای را به دنبال داشته است. متن اینگونه آغاز شده است: «ما جمعی از پژوهشگران و کنشگران فمینی...
دیدبان آزار: «دارد به من دست میزند. دارد به من دست میزند.» اینها آخرین جملات شلیر از پنجره طبقه دوم خانهاش است. هنوز بعد از گذشت پنج روز از حادثه، مردم مریوان وقتی از محله محمدیه رد میشوند، رد شلیر را داخل قاب پنجره میبینند که بعد از آخرین جملا...
تا پیش از این من اصلا به این فکر نکرده بودم که روایت خود را منتشر کنم، چون شبیه هیچکدام از روایات تجاوز و تعرضهایی که منتشر میشوند نبود. اما متن ستاره سجادی و بحث عاملیتی که مطرح کرد بسیار مهم است. من این روایت را به دو دلیل مینویس...
نیلوفر حامدی: «اصلا چه کسی میخواهد به یک زن چاق تجاوز کند؟» احتمالا این جمله را از سوی عدهای در واکنش به روایات خشونت جنسی شنیده باشید. جملهای برآمده از کلیشههای جنسیتی که استانداردهای زیبایی و لاغری را حتی در مواجهه با گزارشهای آزار جنسی از سوی...
ستاره سجادی: چند روز پیش بیانیهای جمعی در بررسی دو سال جریان روایتگری خشونت جنسی منتشر شد و التهابی که در پی انتشار این بیانیه رخ داده بر هرکس که فضای آنلاین و مجازی این چند روز را رصد کرده باشد، واضح است. خیلی از ما امضاکنندگان، درچند روز گذشته تح...
شهین غلامی: در چند روز گذشته، فضایی حول بیانیه منتشرشده توسط کنشگران و پژوهشگران زن درباره جریان روایتگری خشونت جنسی شکل گرفته که نیازمند بازاندیشی و توجه است؛ زنانی به این فضاها چه در قالب حمایت و چه نقد پاسخ دادهاند و واکنشهایشان را ...
بخش اول را اینجا بخوانید مهسا غلامعلیزاده: «خودم خواستم پدرم به من تجاوز کند.» این جمله یکی از مخوفترین جملاتی بود که در پروندههای مربوط به تجاوز به محارم خواندم. جایی که پدری به اعدام محکوم شد و دخترِ قربانی، لابد با صدایی لرزان و بیخبر از اینک...
ما جمعی از پژوهشگران و کنشگران فمینیست، همواره شیفته ساختارشکنی/تابوشکنی کسانی بودیم که این مدت دست به افشاگری زدند. با آنها عصبانی شدیم، غصه خوردیم، همدردی کردیم، در بعضی مواقع همراه شدیم و دست به اقداماتی جمعی زدیم. با این حال پس از گذشتِ حدود دو س...
مهسا غلامعلیزاده: داستایفسکی جایی در «جنایت و مکافات»، ما را با پرسشی اساسی روبهرو میکند: «آیا هزاران کار نیک، این جنایتِ کوچک و بیاهمیت را جبران نمیکند؟ در ازای زندگی یکی، زندگی هزاران نفر از تباهی و فساد نجات مییابد. مرگِ یکی در ازای زندگی صد...
زن جوان، یک روز معمولی در مسیر قراری کاری بوده، یا اصلا به خانه بازمیگشته یا قرار ملاقاتی با دوستانش در کافه داشته است که زندگیاش ناگهان دگرگون میشود. او اکنون یک ماه است که در بازداشت به سر میبرد. من نه تابش را دارم و نه توانش را که تصور کنم بر ...
دیدبان آزار: سال گذشته، از اواسط اردیبهشت، نیروهای طالبان شهر به شهر و روستا به روستا پیش میرفتند و پرچم حکومت اسلامیشان را بر سر درِ ولایات میکوبیدند تا اینکه 24 مردادماه، پایشان را به کابل، پایتخت افغانستان گذاشتند و برای بار دوم بر مسند حکومت ...
فرشته حبیبی: سرانجام پس از فرازونشیبهای بسیار، نمایندگان 800 زن توانستند با کمک یک تیم حقوقی در نیمه اول مرداد ماه اساسنامه و آییننامه پیشنهادی «منع خشونت جنسی/جنسیتی علیه زنان در محیط کار» را تدوین و به خانه سینما و خانه تئاتر ارائه کنند. ای...