نویسنده: ... امروز برای اولینبار در یک تظاهرات با زنان نیروی ضدشورش مواجه شدم. دیدم که امروز، تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، زنان با لباس نیروی ضدشورش در میان نیروهای بسیج، سپاه، نیروی انتظامی، گارد ویژه و لباس شخصی مقابل زنان دادخواه خون مهسا امینی و معترض ...
نویسنده: الف اگر ژینایی کشته نمیشد الان کلاسهای درس دانشگاه برقرار بود، حضور دانشجویان رنگ خود را به فضای خالی دانشگاهها پاشیده بود و اساتید هم مشغول امورات جاری خود بودند. همهچیز تحت کنترل، انضباط و نظم مورد انتظار بود. اما اعتراضات و تجمعات د...
یارا: کودکیام را به خاطر میآورم. بهواسطه علاقه پدر و برادرم، عاشق فوتبال شدم و همچنان نیز هوادار چندین تیم هستم. اجازه فوتبال بازی کردن و حتی زیاد در کوچه ماندن را ندارم، چون دختر هستم. به مدرسه میروم. آن لباس فرم لعنتی آزارم میدهد. دوستانم از...
غنچه قوامی: سه هفته حبس انفرادی الهه محمدی که بر من بیش از اینها گذشته، کافی است تا اندکزمانی خود را از زیر آوار خشم، دلتنگی و نگرانی بیرون بکشم، از پیوند عاطفی و رفاقتمان دورتر بایستم و از اهمیت حضور تکاپومندانهاش و نگاه نزدیکانش به او بنویسم. مهس...
دیدبان آزار: دیروز ویدئویی منتشر شده از زن معترضی که در میان ماموران سرکوب محصور شده است و یکی از ماموران به او دستدرازی جنسی و بوضوح باسنش را لمس میکند. پیشتر هم تصاویری از تعرض جنسی نیروهای ضدشورش در تجمعات خیابانی منتشر و همه را خشمگین کرده بود...
نفیسه ملک: «در یازدهسالگی یکبار با چاقو قصد بریدن سینههایم را داشتم. وقتی از دوران کودکی پدرم را به یاد میآورم، در فکر بدن مچاله شده و نامرئی مادرم غرق میشوم. آنوقتها از نگاه کردن یواشکی به بدن عریان مادرم دلهره میگرفتم و وقتی با انگشتانم لای ...
نیلوفر فولادی: «پنج یا شش تن هستند. یک زن هم همراهشان است. حمله میکنند و دستهایم را میگیرند. وحشیانه میکشندم سمت اتومبیل. لباس شخصی هستند. میدانم کارم زار است. مرا میچپانند توی ماشین. کنار دستم دختری جوان گریه میکند. سعی میکنم فرار کنم. با م...
به ژینا، به نیلوفر، به الهه، به مهسا، به المیرا و به آنان که هنوز نامشان را صدا نکردهام نویسنده: L متنی که در ادامه میآید، در تلاش برای فهم شهودِ حاصل از قرارگیری در معرض یک گپ است. گپی میان تماشای ویدئوها و عکسهای اعتراضات، و حضور در خیابان. تلاش...
لعیا شاهزمانی: چندین سال قبل مردی با ملیت آلمانی، سریال تلویزیونی سرگذشت ندیمه «The handmaid’s tale» را در حالی به من پیشنهاد داد، که از انتشار فصل اول آن زمان زیادی نگذشته بود و هرچند امروز نام آن در میان سینمادوستان و گروههای حامی حقوق زنان شناخته...
سوزان کریمی: زنی نوشته است: «امروز که بدون حجاب از خانه بیرون رفتم، تنها یک بار متلک جنسی شنیدم ولی چنان فریادی زدم که طرف خشکش زد: "بیشرم! بیشرف! خجالت نمیکشی این روزها هم دست برنمیداری."» این روزها هربار که وارد شبکههای اجتماعی میش...
آیا این انقلابی فمینیستی است؟ انقلابی فمینیستی است چون زنان حجاب اجباری را آتش میزنند؟ انقلابی فمینیستی است چون توسط زنان راه افتاده و رهبری شده است؟ علیرغم اینکه مردان هم مشارکت دارند انقلابی فمینیستی است؟ آیا انقلابی فمینیستی است حتی اگر تغییری ر...
سعیده کشاورزی: در روز دفن مهسا امینی، هیچکس به زنان سوگوار حاضر در گورستان سقز، نگفته بود در کجا و چه ساعتی دست به چه کاری بزنند. هیچکس از آنها تقاضا نکرده بود تا همچنان که بر گور مهسا میگریند، در «اقدامی هماهنگ» و «راس ساعتی مشخص» روسریها...
درست در روزی که خبرنگار آمریکایی برای مصاحبه مقابل ابراهیم رییسی روسری سر کرده، تهران به خاطر همین روسری، شده انبار باروت. بعد از چندین دهه، حجاب اجباری مثل زخمی کهنه دوباره تن خیابان را ملتهب کرده است. از روز شنبه که خبر مرگ مهسا در شهر پیچید تا دوش...
سما اوریاد: مهسا(ژینا) امینی را، زن کورد اهل سقز کوردستان، در بازداشتگاه وزرا زدند و کشتند. در اشک و خشم و استیصال توأمان درحال گوش دادن به صداهاییم. صداهایی که از حنجرۀ بغضآلودمان به درجات متفاوتی بیرون میآید. صدای اعتراض علیه تاریکی مطلق. ح...
روژدا. م: نوشتن از یک جنایت را چگونه میتوان آغاز کرد؟ با تشریح خبر روز حادثه؟ گفتگو با اطرافیان؟ گشتن به دنبال علت یا علتهای دخیل؟ اگر جنایت تکرارشده و تکرارپذیر باشد چه؟ چگونه باید به سراغ رنج و ستمی رفت که دولت/پدر، چه در انجامش و چه در تکرا...
تینا علایی: در تجمع اخیر مردم مریوان پس از مرگ شلیر رسولی، درخشش آگاهی طبقاتی و آدرس درستِ دستان گرهخوردۀ سرمایهداری و ستم جنسیتی شعفانگیز بود. خشم انباشته از استثمار هرروزه، نه آتشی زیر خاکستر بلکه شعلهای بود که زبانه میکشید. در این تجمع شعاره...
سروناز احمدی: اگر آزار رساندهاید و علیه شما افشاگری شده است، پیش از هرچیز بدانید که اولویت جبران آزار و بهبودی آزاردیدگان است. اولویت اعتبار شما و «جمعکردن قضیه» نیست. ابتدا چنین ذهنیتی پیدا کنید و بعد به روایت آزاری که از شما منتشرشده واکنش نشان د...
با خودم مرور میکنم؛ درس اول: بین ضعیف بودن و قربانی بودن و قوی بودن و یاد گرفتن از اشتباهات، دو انتخاب مطرح نیست. بلکه یک فرآیند است. از ضعیف بودن نترسید. علیرغم پذیرش آگاهانه اشتباه و قبول مسئولیت در برابر آنچه برای شما اتفاق افتاده است، از پذیرفت...
شیرین کریمی: چرا مردم نسبت به روایتهایی که چند ماه پیش منتشر شد بیشتر واکنش نشان دادند تا به روایتهایی که اکنون (حدود دو سال پس از آغاز جریان روایتگری) منتشر میشود؟ در برابر روایتهای خشونت جنسی #من-هم نوعی «بیتفاوتی» دیده میشود، گویا برا...
دیدبان آزار: اخیرا بیانیهای با عنوان «بیانیهای جمعی؛ نگاهی به دو سال جریان روایتگری خشونت جنسی» با امضای بیش از 100 فمینیست منتشر شده که واکنشهای گستردهای را به دنبال داشته است. متن اینگونه آغاز شده است: «ما جمعی از پژوهشگران و کنشگران فمینی...