دیدبان آزار: دیماه سال جاری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی خبر دادند یکی از عوامل حراست که ید طولانی در سرکوب دانشجویان دارد، از با حضور در دانشکده ادبیات اقدام به نوشتن اسامی دانشجویان و فیلمبرداری از آنان کرده است. چنین روندی پیشتر در دانشکده علوم اجتماعی نیز پی گرفته شده بود و حراست دانشکده اقدام به تهدید و نوشتن اسامی دانشجویانی کرده بود که شال بر سر داشتند. در دانشکده اقتصاد هم به دانشجویانی که شال بر سر داشتند تذکر دادند که دیگر اجازه ورود به دانشکده با شال را ندارند و این دستور از حراست کل دانشگاه به آنان ابلاغ شده است. انجمن آزاداندیش دانشگاه علامه در متنی گزارش داده بود: «حراست نهتنها در نحوه پوشش دانشجویان دخالت گستردهای رقم زده بلکه این دخالت به دیگر جوانب زندگی شخصی دانشجویان نیز کشیده شده است. تا جایی که به محیط اطراف دانشگاه هم نظارت میکنند و نشستن و جمعشدن در کوچه و خیابانهای اطراف دانشکده را هم تحمل نمیکنند و با دخالت مستقیم یا با همکاری مرکز مشاوره دانشگاه، قصد نظارت و کنترل بر تمامی جوانب زندگی دانشجویان را دارند.»
از طرفی دیگر دانشجویان خبر دادند که احضارها به شورای هادی نیز به جهت رعایت نکردن شئونات دانشگاه شروع شده است و با پیامهای پیاپی دانشجویان را به پردیس مرکزی احضار میکنند. شورای هادی به گفته خودشان به جهت پیگیری روند پوشش شکل گرفته و هدف خود را گفتگو معرفی کردهاند اما در طی جلسات به چندین دانشجو تذکر داده شده است که اگر روند قبلی را تکرار کنند ممکن است به کمیته انضباطی احضار شوند. در پی این اقدامات و افزایش فشارها، انجمن آزاداندیش دانشگاه علامه در فراخوانی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد از دانشجویان خواست روایات خود را از آزارواذیتها و سرکوبهای مربوط به حجاب در دانشگاه ارسال کنند. در این فراخوان آمده: «در ماههای گذشته روند سرکوب به بهانه پوشش در دانشگاه به عناوین مختلفی افزایش یافته است. در حالی که استقرار حجاببانان، احضار به شورای هادی، تهدید سلب حق تحصیل توسط حراست و تشکیل کمیته انضباطی و ابزارهای دیگر سرکوب، راه «زن، زندگی، آزادی» و مقاومت هرروزه را برای دانشجویان نخواهد بست. بسیاری از دانشجویان، سویههای متفاوتی از تهدید را در سکوت تجربه کردهاند و بسیاری از این رویهها خلاف آییننامه انضباطی بوده است. اگر شما هم در ماههای اخیر تجربه سرکوب توسط حراست، حجاببانان، شورای هادی و یا کمیته انضباطی را داشتهاید، با روایت آن، در جهت مسکوت نماندن سرکوبهای روزمره این روزهای دانشگاه، گامی بردارید.»
با گذشت مدتی از این فراخوان، این صفحه هفت روایت از زنان دانشجو منتشر کرده که نشان میدهد پس از خیزش ژینا، سرکوب به بهانه پوشش در دانشگاه روندی افزایشی داشته است. روایت اول مربوط به اساماسهای مکرر حجاب و احضاریه از سوی حراست است: «سه بار برایم پیام آمد. پر از استرس شدم، حالم بد شد و این در حالی بود که حتی یکبار هم نه حراست نه خانمی که در حیاط هست تذکری به من نداد. حتی بارها از حراست پرسیدم دلیل این پیامکها چیست و هردفعه حراست من را به دهکده ارجاع میداد و حتی یکبار جواب من را نداد. دفعه چهارم هم نهایتا که در نهایت برایم پیامک احضار بدون هیچ توجیهی آمد. تمامی اینها حجم زیادی از استرس را برایم به همراه داشت.» این دانشجو نوشته است که در مراجعه به معاونت فرهنگی، با خانم و آقایی مواجه شده که تلاش داشتهاند خود را خیرخواه و صمیمی نشان بدهند و ادعا کردند که این جلسهای است «رئوفانه» برای اینکه کار به کمیته انضباطی نکشد.
زنی دیگر هم به تکرر این پیامها و تجربه احضار به معاونت فرهنگی اشاره کرده است: «حراست اصلا گردن نمیگیرد، درحالیکه خودش از دوربینها دانشجویان را شناسایی و اسامی را رد میکند. حراست خودش با تحقیر و توهین بسیار تذکر حجاب میدهد.» این دانشجو میگوید یکی از ماموران حراست دائما از الفاظ جنسی استفاده میکند و به دانشجویان با ادبیات بدی طعنه و کنایه میزند. او همچنین از زنی چادری میگوید که در حیاط دانشگاه بر پوشش دانشجویان نظارت میکند و دائم به همه تذکر میدهد: «به بوت، به شال، زاپ شلوار و هزار چیز مسخره دیگر. دانشگاه جهنم شده است.»
دانشجویی دیگر از تجربه مواجهه خود با این زن که مشخصا برای نظارت بر پوشش و تذکر حجاب به حراست بانوان اضافه شده میگوید: «زمان امتحانات، دقیقه 90 رسیدم و باعجله میرفتم سمت کلاس. لباسم جلوباز بود و دکمه نداشت. کارتم را نشان دادم و رد شدم. زن بلند داد زد: "دکمههای لباست را ببند." توجه نکردم. دوید سمتم و فریاد زد: «مگر کری؟ نشنیدی چه گفتم؟" توجه نکردم. چند قدمی تا پلههای محوطه مدیریت دنبالم آمد و گفت: «وقتی برایت پیامک آمد میفهمی.»
دانشجویان نوشتهاند که این فشارها بار روانی زیادی برای آنها داشته است و از این وضعیت به ستوه آمدهاند: «در دوره امتحانات به جای کاهش فشار روانی، بیشتر و بیشتر اذیت میکردند. قبل از امتحان اعصاب همه را داغون میکردند. زمان امتحانات واقعا حوصله شنیدن تذکر را نداشتیم. اصلا برایشان مهم نبود. قبل از امتحان کارشان شده بود اینکه بیایند دم در گیر بدهند و کارتت را چک کنند. خسته شدهام. میخواهند انتقام بگیرند یا چه، نمیدانم. اما بچهها واقعا دیگر خسته شدهاند.»
برخی از دانشجویان بارها و بارها این پیامها را دریافت کردهاند: «حراست دانشگاه باعث شده حتی صبحها چشمهایم را با ترسولرز باز کنم. فکر کنم برای حراست اساماس دادن به من نوعی تفریح شده است. حتی زمانهایی که در دانشگاه نیستم هم پیام دریافت میکنم. آخرین پیام مربوط به یک ساعت قبل است درحالیکه یک هفته است اصلا در دانشگاه نبودهام. من واقعا اعصاب و روانم را به این دانشگاه بدهکار نیستم. رئیس حراست با پررویی تمام به من گفت چطور رویتان میشود با این آرایشها و مانتوهای کوتاه بیایید دانشگاه؟»
بااینحال، علیرغم تکرر تذکرها و تهدیدها، دانشجویان تن به این دخالتها نمیدهند. یکی از دانشجویان دانشگاه علامه به دیدبان آزار میگوید: «تداوم ارسال پیامها دقیقا به این دلیل است که دانشجویان در نهایت کار خودشان را میکنند. هرچقدر هم که پیام بفرستند و تهدید کنند، هرچقدر هم که حراست قدرتنمایی کند، حریف دانشجویان نمیشوند. فراخوان ارسال روایات تذکر پوشش هم در راستای همین مقاومت هرروزه و افشای سرکوبهایی است که راه «زن، زندگی، آزادی» را نخواهد بست.»