دیدبان آزار

وضعیت بحرانی زندان قرچک

زندانیان بند سیاسی زندان قرچک دست به اعتصاب غذا زدند

دیدبان آزار: 19 نفر از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک در سوگواری هم‌بندی خود سمیه رشیدی، و در اعتراض به برخوردهای غیرمسئولانه از سوی مسئولان زندان قرچک، و عدم پاسخگویی و پذیرش مسئولیت خود، و نیز در اعتراض به عدم انتقال آنان به زندان اوین از امروز به مدت دو روز دست به اعتصاب غذا زده‌اند.

در سه ماه گذشته، وضعیت نگهداری زنان زندانی سیاسی در بند قرنطینه زندان قرچک نگرانی‌های زیادی را برانگیخته است. علاوه بر برخوردهای قهری و شدید مانند انفرادی‌های خودسرانه و یورش گارد به بند زنان، عدم رسیدگی به وضعیت زنان بیمار تا جایی پیش رفت که سمیه رشیدی که بابت شعارنویسی در بازداشت به سر می‌برد جان خود را در اثر بی‌توجهی کادر پزشکی زندان قرچک از دست داد. الهه محمدی، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی سابق در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «سمیه هم‌بندی و هم‌اتاقی ما در سال 1401 در زندان قرچک و از بازداشتی‌های «زن، زندگی، آزادی» بود. زن کارگری که زیاد حرف نمی‌زد و در انتظار آزادی بود. بهمن همان سال آزاد شد و حالا از پنج ماه پیش دوباره بازداشت شده، برای چه؟ شعارنویسی. چه دردی به جان خانواده‌اش نشسته و آنها که مسبب این وضعیت‌اند با بی‌خیالی بر صندلی‌هایشان سفت تکیه زده‌اند.»

نیلوفر حامدی، دیگر زندانی سابق هم پنج ماه در زندان قرچک محبوس بوده نوشته که شرایط این زندان غیرقابل‌تحمل است. فعالان حقوق بشر بارها نسبت به وضعیت غیرانسانی زندان زنان قرچک هشدار داده‌اند و زندانیان سیاسی که تاکنون به این زندان انتقال داده شده‌اند بارها از اوضاع وخیم این زندان(عدم رسیدگی پزشکی و محرومیت های دارویی، وضع نامطلوب آب آشامیدنی، غذای بی‌کیفیت، نبود امکانات بهداشتی و تهویه هوا و رفتار توهین‌آمیز کادر زندان) و خشونتی که بر زندانیان گمنام جرائم اجتماعی اعمال می‌شود گزارش داده‌اند. جمیله عزیزی و سودابه اسدی، که بابت اتهامات مالی در این زندان نگهداری می‌شدند، به دلیل فقدان امکانات پزشکی و تعلل در اعزام به مراکز درمانی جان باختند. چند ماه قبل، فرزانه بیژنی‌پور، زندانی جرائم عمومی که در بند شش زندان قرچک محبوس بود هم جان خود را از دست داد. او با احساس لرز و حال بد به بهداری زندان مراجعه کرد اما پزشک زندان گفت که او تمارض می‌کند. همبندی‌های فرزانه بیژنی‌پور برای دومین‌بار او را با حال بد به بهداری بردند اما پزشک به یک قرص مسکن اکتفا کرد. شامگاه، فرزانه بیهوش شد و پس از انتقال به بهداری در همان حال درگذشت. 

ماه‌ها قبل، صدها کنشگر مدنی و فعال حقوق زنان در بیانیه‌ای نسبت به این روند هشدار دادند و نوشتند: «محرومیت از رسیدگی پزشکی در زندان‌های جمهوری اسلامی، نمونه‌ای پرتکرار از نقض حقوق اولیه‌ انسانی است که به‌مثابه‌ ابزاری برای اعمال فشار مضاعف بر زندانیان به کار می‌رود. در ماه‌های اخیر که زندان‌ کانون مخالفت با اعدام بوده‌ و زندانیان از سراسر کشور به اعتصاب سه‌شنبه‌های نه به اعدام پیوسته‌اند، علاوه‌بر ممنوعیت ملاقات و تماس تلفنی، محرومیت از رسیدگی‌های پزشکی نیز به‌منزله اقدام تنبیهی علیه زندانیان معترض، تشدید شده است. ضرورتِ توجه به سلامتِ جسمانی و روانی در طولِ تحمل  حبس، حقِ دسترسی به خدماتِ فوریِ پزشکی و فرستادن زندانیان بیمار و مجروح به بیمارستان جهت درمان، حق بهره‌مندی از عدم تحمل کیفر برای زندانیان دارای بیماری‌های خاص به‌دستورِ پزشک، همگی از حقوق اولیه‌‌ای است که بارها توسط مسئولان اجرایی زندان‌ها یا نهادهای قضایی با اقدامات خودسرانه و غیرقانونی، نادیده گرفته شده است.»

در این بیانیه آمده بود که در مورد زندانیان غیرسیاسی، شرایط به مراتب وخیم‌تر است چراکه نامی از آنها در رسانه‌ها نیست و به‌طور کلی افکار عمومی توجه چندانی به وضعیت زندانیان جرائم اجتماعی ندارد. فروغ‌ سمیع‌نیا در یادداشتی از شرایط زندانیان دارای اعتیاد در لاکان نوشته بود: «ما در قرنطینه شاهد زوال انسان‌هایی بودیم که تنها اتهامشان اعتیاد به مواد مخدر بود. زندانی بدون حضور پزشک و هیچ‌گونه امکاناتی باید اعتیاد را ترک کند. من شاهد بودم که جان این زنان برای مسئولان زندان هیچ‌گونه ارزشی نداشت.»

اخیرا 150 نفر از زندانیان سیاسی سابق هم به مرگ سمیه رشیدی واکنش نشان داده و نوشتند: «سمیه رشیدی تنها قربانی این بی‌عدالتی نیست. در هفته‌های گذشته، جمیله عزیزی و سودابه اسدی، دو زندانی دیگر با اتهامات مالی نیز به‌دلیل محرومیت از رسیدگی پزشکی در زندان قرچک جان خود را از دست دادند. این فجایع ادامه همان روند مرگ‌های پرشماری‌ است که پیش‌تر قربانیانی چون بکتاش آبتین و بهنام محجوبی و ... را از ما گرفت.» امضاکنندگان این بیانیه اعلام کرده‌اند که جان انسان‌ها نباید قربانی بی‌تفاوتی، انتقام‌جویی سیاسی و ناکارآمدی سیستماتیک شود و سازمان زندان‌ها و نهادهای امنیتی مسئول مستقیم این مرگ‌ها هستند و باید پاسخگو باشند. آزادی فوری و بی‌قید و شرط تمامی زندانیان بیمار، بدون توجه به سن یا اتهام، محاکمه مسئولان متخلف و بی‌کفایت و تعطیلی زندان قرچک ورامین -مکانی که شایستگی نگهداری هیچ انسانی را ندارد- از جمله مطالبات مطرح‌شده در این بیانیه است. از طرفی دیگر زندانیان مرد که به زندان اوین بازگردانده شدند، به اشکال مختلف اعتراض خود را به وضعیت نگهداری زنان زندانی سیاسی نشان داده‌اند؛ از جمله با تجمع در هواخوری بند، امتناع از آمار، و همچنین اعتصاب غذای دو تن از زندانیان سیاسی به نام های مهدی فرحی شاندیز و حمید اردلان.

 

مطالب مرتبط