دیدبان آزار: هفته گذشته رسانه مستقل دانشگاه هنر خبر داد که بیش از 80 درصد دانشجویان دختری که در هفتههای اخیر به علت حجاب ممنوع الورود شده بودند؛ تعلیق مشروط شدهاند. به این معنی که اگر بار دیگر بدون حجاب وارد دانشگاه شوند این حکم اجرا شده و این دانشجویان تعلیق میشوند. کمی بعد دانشجویان پیامی دریافت کردند مبنی بر اجباریشدن پوشش مقنعه در این دانشگاه که اعتراض و تحصن دانشجویان را بهدنبال داشت. علیرغم تهدیدات حراست و حضور لباسشخصیها، دانشجویان در پردیس باغ ملی این دانشگاه تحصن کردند: «ما هنوز تو دانشگاه هستیم، گفتن پلیس میاریم برتتون. دم در باغ ملی لباسشخصیها هستن و هرلحظه ممکنه بیان داخل و ببرن ما رو. مدام هم داریم تهدید میشیم.»
حراست، متحصنین را از دسترسی به آب و سرویس بهداشتی منع کرد و لباسشخصیهای حاضر در بیرون دانشگاه از رساندن آب و غذا به دانشجویان ممانعت کردند. یکی از دانشجویان در پیامی که برای کانال تلگرامی رسانه مستقل دانشگاه هنر ارسال کرده نوشته بود: «ما در کنار متحصنین تا صبح بیدار هستیم.» این اعتراض صبح روز پنجشنبه، 25 خرداد با اعمال خشونت توسط حراست و ضربوشتم دانشجویان به پایان رسید.
دانشگاه هنر زیر بار چنین اجباری نمیرود
دانشگاه هنر همواره به مقابله دربرابر تحمیل پوشش و سبک زندگی و تنندادن به محدودیتهای اعمالشده شهره بودهاند. یکی از دانشجویان در پیامی برای رسانه مستقل دانشگاه هنر نوشته است: «10 سال بیشتره کسی تو این دانشگاه مقنعه سرش نکرده. الان اینا فکر کردن با چی تونستن ما رو بترسونن که ما با مقنعه بیایم دانشگاه؟ لطفا به بقیه دانشجوها بگید نترسن و سرشون نکنن.» دانشجویی دیگر نوشته: «دانشجوهای قدیمیتر میدونن که سال ۷۸ و ۹۱ هم دانشگاه سعی کرد این قانون حجاب رو بذاره و نتونست. دانشجوها اجازه ندادن. خواستم بگم که کم نیارید و اجازه ندید که با این پیاما و ممنوعالورود کردن به زور مقنعه سرمون کنن. واسه نبودن مقنعه و فشارای حجاب دانشجوهای زیادی سالها زحمت کشیدن. دانشگاه هنر از اولشم دانشگاهی نبوده که زیر بار اینجور قوانین بره، الانم نیست.»
بیشتر بخوانید:
در دانشگاه علم و صنعت چه میگذرد؟
«انقلاب ژینا بر جان ما نشسته است»
بدون مقنعه خروج ممنوع
روز شنبه، 27 خرداد داشنجویان گزارش دادند که انتظامات خوابگاه دخترانه شهید قهاری دانشگاه هنر واقع در پردیس کرج به دستور حراست مانع از خروج دانشجویان بدون مقنعه شد. درحالیکه این دانشجویان حتی قصد رفتن به دانشگاه را نداشتهاند. در نهایت پس از گفتوگو و مشاجره، زنان موفق به خروج از خوابگاه شدند. از طرفی دیگر، یکی از دانشجویان از طریق رسانه مستقل دانشگاه هنر گزارش داده: «امروز تمام عوامل حراست سینما تئاتر همزمان حضور دارند و دو تا نیروی خانم آوردند که به دخترا که وارد میشدن مقنعه تعارف میکردن و میگفتن ما که اساماس دادیم بهتون اینو بپوشید و اگه یه لحظه اینو بعد اینکه سرت کردی دربیاری محروم از امتحان میشی.»
بازداشت و ضربوشتم دانشجویان
همزمان با اعمال فشار برای اجباریسازی مقنعه، 10 نفر از دانشجویان توسط ماموران لباسشخصی در مقابل درب دانشگاه بازداشت شدند. یکی از دانشجویان چنین گزارش داده است: «حدود ساعت ۹:۳۰ بود. حدود ۲۰ نفر بودیم. از سر سخایی شروع به حرکت کردیم. همه حجاب و ماسک داشتیم دم در پلیس و کلی مامور شخصی بود. همین که نزدیک دانشگاه شدیم یکی از دخترارو گرفتن و به وحشیانهترین شکل ممکن انداختن داخل یه ماشین شخصی سفید .همه پسراییم که بودن به زور و کتک انداختن تو ون. بچهها سعی کردن جلوشونو بگیرن اما مامورشخصیهای زن و مرد به شدت خشن بودن و ضربوشتم و فحاشی میکردن. و هرچی پرسوجو میکردیم که به چه جرمی بچههارو گرفتن میگفتن امروز فراخوان بوده. بر فرض محال اگرم فراخوان بوده هیچ عمل خارج از چارچوبی از بچهها سر نزده بود و صرفا داشتن میرفتن سمت دانشگاهشون.» تمامی دانشجویان بازداشتشده چند ساعت بعد آزاد شدند.
در تداوم ایستادگی
جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر، بیانیهای صادر و اعلام کردند که به ایستادگی ادامه خواهند داد: «مدتی پیش ورقه آهنی بزرگی به در ورودی دانشکده کاربردی جوش دادید که کاملا درون دانشگاه را از خیابان مخفی میکرد؛ کمی بعدتر اتفاقا رنگش هم کردید که یک وقت زشت نباشد. لابد آن موقع با خودتان فکر کردید دانشجو که زیر بار ممنوعالورودی و تعلیق و هزار حکمِ ناروای دیگر از بیدادگاهتان له شده، این هم تیر آخر است؛ فکر کردید حالا دیگر دانشگاه مُرده و از خیابانهای اطرافش جداست. میان ما و شما دریایی خون فاصله است، ما، که حالا نزدیک یک سالی میشود که «ما» شدهایم، هیچ حرفی با شما نداریم الا یک کلمه: نه. پس از تاکید دوبارهتان بر آپارتاید جنسیتی و الزام حضور در دانشگاه با مقنعه، پس از بستن آب و اعمال خشونت بر دوستانمان که تنها در جهت برابری در پردیس باغ ملی تحصن کرده بودند، ما هم دوباره تاکید میکنیم که چیزی به عقب برنمیگردد. این آسمان حتی بعد از تمام ستارههایی که هرروز به زمین کشیدهاید، هنوز غرق ستاره است. از زخمی که شهریور دهن باز کرد هنوز خون میچکد. و ما ایستادهایم، دستدردست هم، برای آزادی.»