دیدبان آزار

روایاتی از آزارواذیت‌ زنان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

نگاه خیره حراست بر پوشش زنان دانشجو

دیدبان آزار: دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گزارش داده‌اند که فشارهای کمیته انضباطی بر دانشجویان به بهانه حجاب اجباری و حتی ظاهر افراد، به‌طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است. چندی پیش محمدمهدی وثوقیان، دانشجو و عضو شورای صنفی این دانشگاه به دلیل داشتن موی بلند و انداختن گوشواره در خوابگاه به کمیته‌ انضباطی احضار شد. پس از مراجعه به دفتر کمیته‌ انضباطی به او گفته شد به دلیل بلند بودن موها و اشتباه گرفته شدن با خانم‌ها احضار شده ‌است. در نهایت پس از اخذ دفاعیه‌ای بابت اتهامات، پرونده‌ او برای بررسی به شورای انضباطی ارجاع داده شد.

دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از جمله دانشگاه‌های فعال در طی خیزش ژینا بوده است. دانشجویان بارها محوطه دانشگاه را در همبستگی با مردم معترض، کشته‌شدگان و بازداشت‌شدگان اشغال کردند. در روز چهلم مهسا امینی، صدای «آزادی آزادی آزادی» و «هیز تویی هرزه تویی، زن آزاده منم» در دانشگاه بلند شد. در روز بیستم مهرماه، دانشجویان تلاش کردند تفکیک جنسیتی سلف دانشگاه را بشکنند. پس از ممانعت حراست از ورود مختلط زنان و مردان دانشجو، آنها در حیاط نشستند و دور هم غذا خوردند. در روز دوم آبان، دانشجویان با تجمع و اعتراض گسترده توانستند به‌طور مختلط وارد سلف شوند. خوابگاه علوم پزشکی اصفهان از جمله خوابگاه‌هایی بود که در اسفندماه مورد حملات شیمیایی انتقام‌جویانه قرار گرفت.

 

بیشتر بخوانید:

ایستادگی دانشگاه هنر در برابر تحمیل پوشش

در دانشگاه علم و صنعت چه می‌گذرد؟

 

«پوشش شما فرهنگی نیست»

مرور بر اعتراضات خیزش ژینا در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می‌تواند نشان دهد که اکنون دانشجویان این دانشگاه با فشارهایی گسترده مواجهند. در این گزارش تعدادی از زنان دانشجو از آزارهای مرتبط با پوشش و حجاب اجباری روایت کرده‌اند: «گیردادن‌هایشان یکی‌دوبار نبوده. حتی اگر ایرادات (از منظر خودشان) را رفع بکنی، بهانه جدیدی برای آزار و اذیت پیدا می‌کنند. مثلا یک‌بار که مانتویم خیلی بلند (تقریبا تا مچ پا) بود، بهم گفتند: "خانم این پوشش مناسب دانشگاه نیست." گفتم: "مشکلش چیست؟ بگویید که رفعش کنم." گفت: "نه مناسب نیست دیگر. اصلا فرهنگی نیست.»

به گفته دانشجویان، این برخوردها بسیار سلیقه‌ای است و حتی معیار مشخصی ندارد و به‌نظر می‌رسد هدف آنها آزارواذیت دانشجویان و ایجاد رعب‌ووحشت میان آن‌هاست. یکی از زنان دانشجو می‌گوید: «با یک تیپ بسیار معمولی داشتم وارد دانشگاه می‌شدم که صدایم زدند: "خانم خانم بیا! این چه پوششی است؟" گفتم چرا؟ گفت: "شلوارو مانتویت کوتاهند، آستینت هم کوتاه است (آستینم تا مچ دستم بود)، گفتم: "حداقل نگاه کن و ایراد درست بگیر." انگار چند دیالوگ را به اجبار حفظ کرده‌اند که فقط اعصاب دانشجو را بهم بریزند. من به شخصه بعد از این کشمش‌ها، تا یکی دو روز بعد آرامش روانیام به‌هم می‌ریزد.»

یکی دیگر از زنان دانشجو چنین گزارش داده است: «از در دانشکده با تعدادی از دوستانم بیرون می‌آمدیم که مردی چهارشانه و قدبلند به سمتم آمد. خیلی بد نگاه می‌کرد. اصلا طرز نگاهش حال آدم را بهم می‌زد. مرا به حراست برد و نگذاشت دوستانم همراهم بیایند. متوجه شدم بابت پوشش مرا به حراست برده است. گفت: "این مانتویی که شما پوشیدید مناسب دانشگاه نیست." گفتم: "چرا مناسب نیست؟ چه مشکلی دارد؟" گفت: "نه، اتفاقا چون خوب است مناسب داخل دانشگاه نیست." بعد از تذکردادن شماره دانشجویی‌ام را گرفت و اجازه داد که بروم. خیلی حس بدی بود. من در آن لحظه، مسخره‌بازی در می‌آوردم و احساس ندامت و پشیمانی نشان نمی‌دادم. ولی خیلی هم استرس داشتم. دست‌و‌بالم می‌لرزید. اصلا خیلی بد بود.»

 

از دانشجو بگو

دانشجویان گزارش داده‌اند در موردی دیگر، مامور حراست با لحنی بد سراغ یکی از زنان دانشجو رفته که کارتش را بگیرد و او را به‌زور به حراست ببرد. وقتی دانشجو اعتراض و مقاومت می‌کند و دلیل می‌خواهد مرد با لحنی تحقیرآمیز پاسخ می‌دهد: "یک نگاه به خودت بینداز.» رفتار این مامور حراست و تهدیدهایش، موجب شده این زن بدحال و دچار لرزش بدن شود. دانشجویان می‌گویند این تهدیدها و آزارها، به جزئی از روزمره دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تبدیل شده است. آنها معتقدند اگر صدایشان شنیده نشود، روزهای سیاهی در انتظار دانشگاه است.

میلاد پورعیسی، روزنامه‌نگاری که عموما اخبار دانشجویی را انعکاس می‌دهد و به وضعیت سرکوب در دانشگاه‌ها می‎پردازد در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «دانشگاه امروز زیر بدترین سرکوب‌هاست. سرکوب 8 ماه اخیر، از زمان تاسیس دانشگاه یعنی سال 1307 تاکنون بی‌سابقه است. از دانشگاه گشتاپو ساخته‌اند. اگر همین حالا تا می‌توانیم، به هرشکی که می‌توانیم، از دانشجو نگوییم، از دانشجو ننویسیم و حمایت نکنیم، دیگر فردا کسی نیست که پشت او بایستیم و "نه" بگوییم.

 

مطالب مرتبط