دیدبان آزار: «اگر از دست گشت ارشاد فرار کنی و بدوی ممکنه بهت تیر بزنن؟ من میخوام بدوم.» این جملات را زنی در توییتر نوشته است. همزمان با افزایش حضور گشتهای ارشاد در تهران و برخی از شهرهای دیگر، بستهشدن بسیاری از مراکز فرهنگی و تفریحی همچون برخی پاتوقهای هنری در شیراز، انتشار موازین مرتبط با فروش مانتوهای با دکمه در پیجهای اینستاگرامی مزونهای لباس و ابلاغ بخشنامههای جدید ادارات در زمینه پوشش کارمندان، شبکههای اجتماعی به عرصه روایتگری و اعتراض تبدیل شدهاند.
در ادامه این تصمیمگیریها، دیروز ابراهیم رئیسی، رییسجمهور دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی را موظف کرد با همکاری همه دستگاهها و نهادهای فرهنگی و اجرایی نسبت به اجرای قانون مصوب مجلس شورای اسلامی و قانون سال ۱۳۸۴ شورایعالی انقلاب فرهنگی اهتمام لازم را داشته باشند. محمد هادی ایمانیه، استاندار فارس هم کارکنان «بدحجاب» ادارهها و سازمانها را تهدید کرده و گفته است: «زنانی که نمیتوانند در چارچوب حرکت کنند، مرخصی بدون حقوق بگیرند تا زمانی که بتوانند به قوانین احترام بگذارند.»
همچنین معاون دادستان مشهد با ارسال نامهای به فرمانداری مشهد از او خواست که ارائه خدمات به افراد «بدحجاب» را در «ادارهها و بانکها» ممنوع کنند. علاوه بر این او خواستار «منع ورود زنان بد حجاب به مترو» شد: «مراتب جلوگیری از ورود بانوان فاقد حجاب شرعی به شهردار ابلاغ شده و فرمانده نیروی انتظامی جهت برخورد با مجرمین اعلام آمادگی کرده است و کوتاهی مامورین که منجر به پذیرش وضعیت مجرمانه و ترویج ابتذال باشد، ترک فعلی است که بر طبق ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی قابل پیگرد قضایی است.»
«به پیشواز گشت ارشاد»
«تجربه گشت ارشاد من ترومای بزرگی رو برام به وجود آورد چون خیلی سنم کم بود و بابتش بازداشت و دادگاهی و جریمه شدم و یک شب رو تا صبح در شرایط بسیار بد به صبح رسوندم. فقط ۱۹ سالم بود و دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بودم و خانوادهام تهران بودند. مشهدیهایی که اون شب تابستونی سال ۸۴ تو بلوار سجاد بودند و با اولین موبایلهای مجهز به دوربین، دستگیری پرتنش من و دوستم رو فیلم گرفتند و سعی کردند نجاتمون بدن و پلیس رو یکصدا هو کردند، حتما یادشونه که پلیس، کل خیابون سجاد رو با ۳ الگانس از نیروهاش بند آورده بود!»
این روزها تجربههای بیشماری از ترومای مواجهه با گشت ارشاد و البته شیوههای مقاومت در برابر آن منتشر شده است. با این حال زنان بسیاری نوشتهاند که علیرغم تشدید سختگیریها، به نافرمانی ادامه خواهند داد. زنی تصویر بیحجاب خود را منتشر کرده و نوشته است: «بدون شال و روسری اومدم بیرون، وقت دکتر دارم و تو اتاق انتظار نشستم. نمیدونم از هیجانه یا ترس، اما تنم داره میلرزه.» زنی دیگر عکسی از دامن گلداری که به تن کرده به اشتراک گذاشته و نوشته: «به پیشواز گشت ارشاد.»
تصویر دیگری که هزاران بار بازنشر شده زنی جوان را در ایستگاه مترو نشان میدهد که شلوار کوتاه به پا دارد، شال از سر خود برداشته و از خود عکس میگیرد. توییتریها با اشاره به این عکس نوشتهاند که زنانی چنین شجاع، میلیونها میلیون بودجه گشت ارشاد را دود میکنند و به هوا میفرستند.
برخی کاربران دیگران را تشویق به مداخله کردهاند: «وقتی دیدید زنان را میبرند جلو بروید و مانعشان شوید.» عدهای از تجربههای موفقیتآمیز مداخلهگری در چنین مواردی روایت کردهاند: «همین الان میدون ولیعصر مردم ریختن سر ون گشت ارشاد فراریش دادن، دخترا رو هم فراری دادن! آفرین، زنده باد!» و البته یکی از کاربران گزارش داده که مداخله به بازداشت خودش منجر شده است.
بیشتر بخوانید:
به اضافه ارشاد
«میخواهند محیطهای عمومی را برای ما ناامن کنند»
در روایات اخیر همزمان که زنان از خشونت گسترده گشت ارشاد نوشتهاند، نکته قابل توجه به اشتراک گذاشتن شیوههای مقاومت مدنی در برابر این سرکوب هر روزه است. زنی از گفتوگو با فرزندش نوشته است که او را تشویق به نترسیدن از بازداشت گشت ارشاد میکند. زنی دیگر توییت کرده است: «کار خیر امروز: با ماشینم دور ونک قبل از گشت واستادم، ضمن انذار دختران، اونها رو تا صدمتر جلوتر میرسوندم و باز از اول.»
عدهای هم استفاده از نرمافزار گرشاد را توصیه کردهاند؛ گرشاد یک نقشه از شهرهای مختلف ایران است، به همراه اطلاعات بهروز از آخرین نقاطی که گشت ارشاد در آنجا حضور دارد. کاربران این امکان را دارند که نقاطی را که گشت ارشاد در آن مستقر است گزارش دهند و دیگران را از حضور گشت در مسیرهای مختلف آگاه کنند.
«همه با هم هزینه میدهیم»
از دیگر ابتکارات جمعی اخیر، نام بردن از کافههایی بوده که در آنها به زنان تذکر حجاب داده میشود. کاربران نام این کافهها را علنی و درخواست کردند مردم آنها را در لیست سیاه بگذارند و تحریم کنند. شهر شیراز در یک ماه اخیر با پلمپشدن متعدد مراکز فرهنگی و پاتوقهای هنریاش مواجه شده است. یکی از کاربران شیرازی در این باره نوشته است: «حالا که بحث تجربیات #گشت_ارشاد بازه اجازه بدید فراتر از ونها بریم و به گشتهای لباس شخصی بپردازیم. امشب ما کافه فردوسی شیراز بودیم و شالهامون مثل باقی افراد حاضر در کافه دور گردنمون بود. مدیریت کافه با نهایت اقتدارگرایی ایستاده بود بالای ایوون کافه و مدتی با تحقیرآمیزترین نگاه بهمون خیره بود و ناگهان با صدای بلند گفت که یا شالتون رو سر کنید یا برید بیرون. مهمترین دفاع برای چنین رخدادهایی که آدمها بهش چنگ میندازن بحث نون خوردن یه عده است. اما چیزی که عامدانه دیده نمیشه سرکوب و ستم سیستماتیک علیه نیمی از جمعیته و پرسش اینجاست که چرا در تمام موقعیتهای اجتماعی این زنها هستن که باید هزینه این سرکوب رو با بنیادیترین حق انسانیشون (آزادی) بپردازن. و این شیوه سرکوب چنان بدیهی انگاشته شده که حتی به آدمها اجازه نمیده به این فکر کنن هزاران شغل هست که توش مجبور نباشه مدام به آدمها تذکر حجاب بده. بحث دیگه این وسط این جریانیه که ج. ا داره رواج میده و اون ناامن کردن آخرین بخشهای باقیمونده زندگی اجتماعی زنهاست که باعث میشه گذار ازش بسیار دشوار باشه. شاید لازمه از این گشتهای نادیدنی خیلی بیشتر از ونهای عریان سطح شهر صحبت بشه.»
یکی از کاربران توییتر که پیشتر خودش هم کافه داشته خطاب به کسانی که نگران هزینههای مالی برای کافهها هستند، نوشته است: «نزدیک دو سال با دوتا از دوستام کافه داشتیم. کافه رو دو بار پلمب کردن، میومدن فیلم میگرفتن و ... در نهایت تصمیم گرفتیم ضرر مالی بدیم، تعطیل کنیم و بریم دنبال کار دیگه. نه اینکه تن بدیم و برای مشتری نقش گشت ارشاد بازی کنیم.»
بسیاری از زنان در شبکههای اجتماعی نوشتهاند که آنها نباید تنها هزینهدهندههای این سرکوب سیستماتیک باشند: «یه عمر تماشا کردید زنها رو کف خیابون کشیدن و بردن و جوری از کنارش رد شدید انگار کور و کرید. کار به جایی رسیده که دختربچههای مدرسهای رو میگیرن. حالا انتظار دارید زنها نگران کسب و کار شما باشن؟! نه عزیزم همه با هم هزینه میدیم. دیگه نمیشه جلوشو گرفت.»
کاربری دیگر در واکنش به این انتقادات چنین میگوید: «من واقعا نمیفهمم چرا هنوز این بحث "خودتون برای حجاب هزینه بدین" منسوخ نشده. زنها سالهاست که دارن برای حجاب هزینه میدن. از تک تک قطرههای عرقی که تو گرمای تابستون زیر مانتو و مقنعه میریزن تا ریال به ریال پولی که صرف خریدشون میکنن تا کلمه به کلمه حرف و زوری که براش میشنون، از اول عمرشون تو اون مملکت دارن هزینه میدن. حالا حکومت میاد شمارو جریمه میکنه که براش مجری قانون ظالمانهش بشی و همدست سرکوبگری زنان، توام بپر جلو و وجدان خودتو با این راحت کن که این جنگ تو نیست و اگه زنها میخوان بیحجاب باشن خودشون هزینشو بدن و کاسبی تورو کساد نکنن. اگه فکر میکنید میتونید با سرکوب زنها کاسبیتونو حفظ کنید و نون شبتون رو نگه دارید، دوباره یه نگاه دیگه به وضعیت اقتصادی چند سال اخیر ایران و وضع زندگیتون بندازید و ببینید واقعا کسادی کارتون نتیجه بیحجابی دخترای مشتریتونه؟»