دیدبان آزار: در ماه آگوست سال ۲۰۱۴، داعش به سنجار-سرزمین اجدادی کوردهای ایزدی در شمال عراق- هجوم برد و هزاران نفر را قتل عام کرد. یکی از جنایات گسترده داعش، ربودن هزاران زن ایزدی بود که به اجبار مسلمان و برقعپوش شدند و به عنوان بردههای جنسی میان جهادیهای داعش تقسیم شدند. زنانی که هویتشان توسط داعشیها جایگزین شد و صبیه نام گرفتند.
مستند «صبایا»، ساخته «هوجیر هیروری»، کارگردان کورد عراقی-سوئدی، تلاشهای اعضای تشکلی مردمی به نام «مرکز پناهگاه ایزدیها (YHC)« را روایت میکند که قصد دارند زنان ایزدی را از اردوگاه الهول نجات بدهند، حتی به قیمت به خطر انداختن جان خود. زنان نجاتیافته به همت این گروه، موقتا در محیطی امن و آرام پناه داده میشوند که به خانواده خود بپیوندند.
گستردگی خشونت علیه زنان ایزدی
در ابتدای فیلم، کلاژی از چهره صدها زن را نشان میدهد که روی بردهایی بزرگ قرار گرفته است. هر تصویر به زنی مفقودشده تعلق دارد. محمود و تیمش، از ساکنان بومی منطقه، زندگی و جان خود را وقف جستجو برای این زنان کرده و تاکنون موفق شدهاند دهها زن ایزدی را نجات دهند. کارگردان در این مستند مقاومت جمعی برآمده از درون کوردهای ایزدیها را به نمایش گذاشته است. مردمی که بیآنکه منتظر مداخله دولتها و «منجیان» بمانند، دست به کنشهایی خارقالعاده میزنند و همانطور که در صحنه نجات یکی از زنان شاهدیم، تحت تعقیب قرار میگیرند و با تیراندازی داعشیها هم مواجه میشوند.
چند تن از زنان نجاتیافته در مقابل دوربین از آنچه که پشت سر گذاشتهاند، میگویند. تجاوز روزمره، دستبهدست شدن میان داعشیها، بارداری ناخواسته، خشونت فیزیکی شدید و ... . و البته خود انتخاب میکنند که تا کجا بیننده را از جزئیات تجربه خود مطلع کنند. برخی از این زنان اکنون از مردان داعشی فرزند دارند و مجبورند میان رهایی از اردوگاه یا فرزندانشان، انتخاب کنند.
یکی از این زنان تعریف میکند: «یکی از زنان حامی داعش چنان ما را با جارو محکم کتک میزد که جارو در دستانش خرد میشد.» از روایات در مییابیم که بسیاری از خشونتهای هولناک علیه اسرا توسط زنان داعشی اعمال میشده است. زنی دیگر به نام لیلا، پس از پنج سال اسارت و خشونت رهایی پیدا کرده و متوجه شده که تمامی اعضای خانوادهاش به دست داعش کشته شدهاند. او از تنهایی و بیانگیزگی برای ادامه زندگی میگوید.
در تصاویر شگفتانگیزی از این مستند، تعدادی از نجاتیافتگان پیشین را میبینیم که لباس زنان داعشی را به تن کردهاند تا به عنوان نیروی نفوذی مرکز پناهگاه ایزدیها، وارد اردوگاه الهول شوند و به گردآوری اطلاعات و رهایی زنان دیگر کمک کنند. این زنان علیرغم خشونتهای هولناکی که خود متحمل شدهاند، برای نجات زنان دیگر به اردوگاه بازمیگردند. حتی صدای شلیک مستمر گلولههای داعش مانع حرکت آنها نمیشود. صدایی که ما در متن میشنویم و به جای آنها میهراسیم. متن توضیحات مستند به ما میگوید تا کنون 206 صبیه نجات داده شدهاند و هنوز از هزاران زن دیگر خبری به دست نیامده است.
بیشتر بخوانید:
«پس فریاد دادخواهی برای کسانی که صدایی ندارند کجا است؟»
وقتی مرگ سهم مردان میشود و تجاوز سهم زنان
لازم به ذکر است که پخش این مستند انتقادات و مناقشاتی هم به دنبال داشته است. نیویورک تایمز در گزارشی مدعی شد که دستاندرکاران فیلم صبایا»، به طور دقیق و مناسب رضایت زنانی را که جلوی دوربین ظاهر شدند، کسب نکردهاند. این گزارش اعلام کرده که رضایت تعدادی از زنان پس از پخش شدن مستند و تصاویرشان، کسب شده است. سازندگان فیلم و موسسه فیلم سوئد این ادعاها را رد و اعلام کردهاند که تمامی مراحل لازم برای دریافت رضایت این زنان طی شده است. تعدادی از خود زنان هم از کارگردان فیلم دفاع کردند. گرچه همچنان عدهای معتقدند مستند «صبایا» از این جهت مشکلساز است که زنان بهتازگی رهاشده از اردوگاه، در وضعیتی هولناک و تروماتیک، از ظرفیت و شرایط مناسبی برای تصمیمگیری برخوردار نیستند و نباید اعلام رضایت آنها را معتبر قلمداد و تصاویر آنها را پخش کرد. بلکه ابتدا باید به آنها فرصت بهبودی و بازگشت به زندگی داد.
گروههای بومی مستقل و تلاش برای بازگرداندن زنان مفقودشده
در ماه ژوئیه سال ۲۰۲۱، با پیدا شدن دو زن در سوریه که سالها قبل توسط داعش ربوده شده بودند، ایزدیها برای یافتن هزاران زنی که هنوز پیدا نشدهاند خواستار کمک بینالمللی شدند. خانوادههای این دو دختر هفت سال منتظر شنیدن یک خبر از حال آنها بودند و بالاخره در ماه ژوئیه، این بیخبری به پایان رسید. به گفته مسئولان مرکز پناهگاه ایزدیها که در نجات دادن این دو زن مشارکت کرده بودند، سلما که اکنون ۲۵ سال دارد، در استان دیرالزور در شرق کشور پیدا شد. به گزارش این سازمان، دارین که در ۱۴ سالگی در استان سنجار ربوده شده بود، یک هفته بعد از سلما پیدا شد.
علیرغم تصور عمومی مبنی بر این که بسیاری از ایزدیها در جنگ یا در طول دوره اسارت کشته شدند، اما خبر آزادی این دو زن، به گزارشهایی که ادعا میکردند ۲۷۶۸ ایزدی مفقود شده و هنوز زندهاند، اعتبار بخشید. در ماه می، کارزاری مجازی در عراق از دولت این کشور درخواست کرد تا تلاش بیشتری برای یافتن زنان مفقودشده ایزدی صورت دهد.
مرکز پناهگاه ایزدیها گفت که سلما پیش از این که در دیرالزور پیدا شود به اطراف سوریه نقل مکان کرده بود. این ادعا با گزارشهایی همسو است که میگویند با وجود آزاد شدن برخی زنان و فرزندان ربودهشده توسط داعش پس از سقوط این گروه در سال ۲۰۱۹، بقیه آنها در سوریه و ترکیه مورد قاچاق انسانی قرار میگیرند. برخی دیگر هم ممکن است پیش خانوادههای وابسته به داعش سکونت داشته باشند. متاسفانه برنامهای ملی برای جستجوی زنان و کودکانی که هنوز پیدا نشدند وجود ندارد. تنها نهادهای خصوصی برای کمک پیشقدم میشوند که این کمکها هم عمدتا از سوی خانوادههای این گمشدگان و برخی افراد دیگر است.
اردوگاه الهول بزرگترین اردوگاه زنان، کودکان و مردان عضو داعش در سوریه و عراق بهشمار میرود. در درگیریهای نیروهای کرد به سرپرستی آمریکا برای بازپسگیری آخرین منطقه تحت کنترل داعش، هزاران نفر از اعضای داعش از صحنه این درگیری فرار کردند. نیروهای دموکراتیک سوریه به دنبال این حملات، مردان عضو داعش را به مراکز بازداشت فرستاد و زنان و کودکان را به اردوگاه آوارگان الهول منتقل کرد.
بر اساس گفتههای «پری ابراهیم»، بنیانگذار بنیاد «ایزیدیان آزاد»، گزارشهایی مبنی بر حضور مفقودشدگان ایزدی در اردوگاه الهول سوریه وجود دارد. طبق این گزارشها بیش از 70 هزار نفر در این بازداشتگاه زندگی میکنند و بیشتر جمعیتشان را زنان و کودکان تشکیل میدهند که برخی از آنها هنوز از حامیان داعش هستند. او دشواری جستجو در سرزمینهای ترکیه، سوریه و عراق را تصدیق میکند اما معتقد است که «این تلاشها حداقل باید در اردوگاه الهول آغاز شود.»
از آن جایی که برخی زنان به خاطر ترس از دست دادن فرزندانشان نمیخواهند به اجتماع خود بازگردانده شوند، دسترسی به این اردوگاه و شناسایی افراد در آن کار دشواری است. رهبران مذهبی ایزدی به پیروانشان فرمان دادهاند فرزندانی را که از پدران داعشی زاده شدند، میان خود نپذیرند. ابراهیم میگوید: «مهم است که زنانی با این شرایط بدانند که سازمانهایی وجود دارند که درشان به رویشان باز است و آماده کمک هستند. زنان و کودکان ایزدی میترسند.»
ابراهیم میگوید: «شکافی در قلب ما مردم ایزدی هست که هیچ راهی برای پر کردن آن نیست. من داستانهای زنان ایزدی را که از مرگ جان سالم به در بردند، شنیدهام. میخواهم خوشبین باشم. زیرا ما با خوشبینی، صدایی میآفرینیم که هرگز نمیمیرد، حتی اگر مفقود شدگان صدایی برای حرف زدن نداشته باشند.»