برگردان: علی بنیاسد
مقدمه مترجم: اشکال مختلف سرکوب، ریشههای مشترک دارند. تبعیضهای مبتنی بر نژاد، جنسیت، یا گونۀ جانوری بر سازوکارهای مشابهی استوارند. متن پیش رو با معرفی و تشریح مفهوم «ضمیر غایب» ابزاری به دست میدهد برای جلب توجه ما به رگههای همانند خشونت علیه زنان و خشونت علیه حیواناتِ غیرانسان. نگریستن از دریچۀ ضمیر غایب آشکار میکند که چگونه ارزشهای مردسالارانه در زندگی روزمرۀ ما نهادینه میشوند.
***
ضمیر غایب[i]، اصطلاحِ ابداعی کارول آدامز (۲۰۱۵)، عبارت است از ساختارها و فرایندهایی که یک موجود یا ضمیر را از سوژگیِ یگانهاش، یعنی حضور زندهای که دارد، محروم میکند. حیوانات بهویژه در تولید گوشتِ مصرفیِ انسانها به ضمیر غایب تبدیل میشوند. زمانی که اکثر مصرفکنندگان در فروشگاه یا بشقاب غذایشان به تنپارههای حیوانات برمیخورند، آن حیوانِ منفردی که برای تهیۀ گوشت زندگیاش را از دست داده، عملاً غایب شده است. بنابراین، فرایندهای صنعتیِ تولید و مصرف گوشت، بهجای تعامل با حیواناتِ زندۀ حاضری که شخصیت و سوژگی یگانۀ خود را دارند، تنپارههایی تحویلمان میدهد از پیش سلاخیشده و مُثلهشده، آن هم تحت عناوینی همچون «استیک»، «همبرگر»، «ویل» [گوشت گوساله]، «پورک چاپ» [گوشت خوک]، و مانند آن. از نظر آدامز، همین فرایندِ دوگانۀ سلاخی و بازنامگذاری در رأس تبدیل حیوانات به ضمایر غایب قرار دارد، شالودهای که ابزارهای ساختاری و کاربردیِ لازم را برای حذف حیوانات از ملاحظات اخلاقی و سیاسیِ جوامع پیشرفتۀ صنعتی فراهم میکند.
حیوانی که در کلام به ضمیر غایب تبدیل شده است به طرق استعاریِ غیرمستقیمتری نیز ضمیری غایب میشود. از همین رو است که گاهی از اینوآن میشنویم که: «احساس میکنم تکهای گوشت بیشتر نیستم.» اما چنین جملاتی واقعاً با رویّههای تولید گوشت فرسنگها فاصله دارد. افزون بر این، نمیتوانیم به معنای واقعی کلمه احساس کنیم تکهای گوشتیم و همچنان چنین جملهای بگوییم زیرا، بهمحضِ تبدیلشدن به تکهگوشتی مصرفشدنی، اینگونه خوداظهاریهای زبانی (چه انسانی و چه غیرانسانی) ناممکن میشود.
ضمیر غایب درواقع مفهومی است برای توضیح اینکه چگونه در جریان گوشتخواری و باقی رفتارهای کالاپندارانۀ مشابه، حیوانات از حضور زندۀ یگانهشان محروم میشوند. البته، آدامز معتقد است این مفهوم در روابط بیناانسانی هم وجود دارد، مثل تبعیضهای جنسیتی و نژادی. آدامز مشخصاً دربارۀ جنسیت میگوید در فرهنگهای پدرسالارانه-صنعتی، زنان و حیوانات را باید ضمایر غایب همپوشان[ii] به شمار آورد. منظور این است که نظامها و ایدئولوژیهای فرادست نیز گاهی زنان را از یگانگی، تَکبودگی[iii]، و سوژگیشان محروم میکند. بنابراین، زنان و حیوانات از اَشکالی مشابه (اما نه یکسان) از خشونت در رنجاند. بدن زنان از طریق ابزارهای ایدئولوژیک (همچون رسانه، پورنوگرافی، بازاریابی، و غیره) تکهتکه و ابژهسازی میشود، چنانکه نگاهِ بیننده بر اجزای بدنِ زن دوخته میشود و نه فردیّت یکپارچۀ او.
بسیاری اوقات این دست فرایندهای ابژهسازی و تکهتکهسازی زنان، عمیقاً متأثر از زبان و تصاویری است که برای توصیف و تحقیرِ حیوانات به کار میرود. بخشهای جنسیشدۀ بدن زنان با واژگانِ حیواننما توصیف میشود و زنان را گاهی پهلوبهپهلوی حیوانات میگذارند. آدامز توضیح میدهد این فرایندها چرخۀ بازگشتی میسازد که باز به حیوانات برمیگردد و به نوبۀ خود به جنسیشدن و زنانهشدنِ حیوانات میانجامد. گاهی در بازاریابیها و تبلیغاتِ تنپارهها و تولیدات ثانویۀ حیوانات [مانند لبنیات و تخممرغ] میبینیم خودِ حیوان مشتاقِ مصرفشدن است یا برای خوردهشدن در حال اغواگری است. آدامز این نکته را اینگونه خلاصه میکند: «در دنیای مردسالارِ حیوانخوار، حیوانْ خاصیتی زنانه و جنسی پیدا میکند و زن نیز خاصیتی حیوانی» (آدامز، ۲۰۱۶:۱۶۵).
مفهوم ضمیر غایب به این هم اشاره دارد که بعضی موجودات اجازه مییابند «حضورشان» را، یعنی فردیت و تمامیّتی را که دارند، حفظ کنند. انسانِ مذکر مثال بارزِ چنین سوژهای در جوامع مردسالارِ گوشتخوار است. او سوژهای کامل دیده میشود در تعاملِ با انواع گوناگونی از ابژههای فروتر از خود. آنجا که زنان و حیوانات به طبقهای از موجوداتِ محروم از سوژگیِ کامل تعلق دارند، دلایل خوبی داریم که سرکوبشدنشان را باهمدیگر و نه جداگانه در نظر بگیریم. بنابراین، به اعتقاد آدامز، از یک سو فمینیستها میباید استدلالهایی که در دفاع از حیوانات آورده میشود را بشناسند[iv] و پشتیبانشان باشند و از سوی دیگر کسانی هم که خواهان نیکزیستیِ حیواناتاند باید به سیاستورزی فمینیستی و تحلیل فمینیستیِ سرکوب توجه نشان دهند.
پیوندهایی که آدامز بین سرکوبِ حیوانات و زنان میبیند خبر از اتصالی عمیق و ذاتی میان زنانگی و حیوانیت نمیدهد چنانکه گویی زنان ذاتاً بهطریقی به حیوانات نزدیکترند. در عوض حرفش این است که همپوشیِ سرکوبِ زنان و حیواناتْ رخدادی تاریخی است. چنین پیوندهایی صرفاً مشاهدهای است از ماهیت سرکوب در جوامع مردسالارِ گوشتخوارِ معاصر. بنابراین، مفهوم ضمیر غایب نمیخواهد از واقعیتی جاودان دربارۀ فرهنگهای انسانی بگوید، بلکه هدفش آشکارسازیِ منطقِ خاصی از سرکوبِ تاریخی است که حیوانات و زنان (و دیگر گروههای بهحاشیهراندهشده) را به اَشکالی متمایز اما همپوشان فروتر از انسان میاِنگارد. بهتازگی، منتقدانِ مفهوم ضمیر غایب—که البته، فارغ از این، حامی فمینیسم و دفاع از حیواناتاند و بر وجود ارتباط بین استثمار زنان و حیوانات صحه میگذارند—خواستار تحلیلی دقیقتر و سنجیدهتر از این موضوع شدهاند که چگونه تصویرسازیهای پورنوگرافیک از زنان و کار جنسیِ زنان با خشونت علیه حیوانات درهمتنیده است (گربوویتز ۲۰۱۰؛ همیلتون ۲۰۱۶) و همچنین در پیِ ملاحظهای عمیقترند از چندوچون نژادپرستی و استعمارگری در ایجاد ضمایر غایب (دِکا ۲۰۱۲).
این مطلب ترجمهای بود از مدخل ضمیر غایب از کتاب مفاهیم کلیدی در مطالعات حیواننگر(۲۰۲۱)، چاپ انتشارات راتلج.
مطالعه بیشتر:
Adams, C. J. (2004) The Pornography of Meat, New York: Continuum.
Adams, C. J. (ed.) (2016) The Carol J. Adams Reader: Writings and Conversations, 1995–2015, New York: Bloomsbury
منابع:
Adams, C. J. (2015 [1990]) The Sexual Politics of Meat: A Feminist-Vegetarian Critical Theory, New York: Bloomsbury.
Deckha, M. (2012) “Toward a Postcolonial, Posthumanist Feminist Theory: Centralizing Race and Culture in Feminist Work on Nonhuman Animals,” Hypatia, 27: 527–545.
Hamilton, C. (2016) “Sex, Work, Meat: The Feminist Politics of Veganism,” Feminist Review, 114: 112–129.
Grebowicz, M. (2010) “When Species Meat: Confronting Bestiality Pornography,” Humanimalia, 1: 1–17.
پانوشتها:
[i] absent referent
[ii] overlapping absent referents
[iii] singularity
[iv] رجوع کنید به:
Francione, G. L. (2023). Are You a Vegan or Are You an Extremist?. Think, 22(64), 5-13.
Hooley, D., & Nobis, N. (2015). A moral argument for veganism. In Philosophy comes to dinner (pp. 92-108). Routledge.
ترجمهی فارسیِ مقالهی «استدلالی اخلاقی برای وگانیسم» را از اینجا بخوانید.
کلب، شری. (۲۰۱۳). دوازده پرسش از گیاهخواران اخلاقی. ترجمه علیزاده اصلی، محمدرسول (۱۴۰۲). نشر کرگدن.
همچنین برای آشنایی بیشتر «بیانیهی مونترال در باب استثمار حیوانات» و منابع آن را ببینید.