مانیا اکبری: راسل ادوارد براند (متولد ۴ ژوئن ۱۹۷۵) کمدین، بازیگر، نویسنده، فعال اجتماعی و نظریهپرداز انگلیسی است. او به خاطر سبک و شیوه صحبتکردن پرطنزش شناخته شده و سه جایزه کمدی بریتانیا را دریافت کرده و همچنین نامزد جایزه بفتا شده است. براند بهعنوان مجری تلویزیونی و رادیویی و کمدین در رسانههای بریتانیا حضور فراگیری داشت. وی پس از شهرت گسترده، از انگلیس به آمریکا رفت و در فیلمهای هالیوودی نقشهای متفاوتی ایفا کرد و مدت کوتاهی با خواننده معروف پاپ «کیتی پری» ازدواج کرد.
یکشنبه روزنامه «ساندی تایمز» انگلیس راسل براند را به تجاوز، تعرض و آزار جنسی و سوءاستفاده عاطفی علیه چهار زن متهم کرد. «بیبیسی» و «کانال چهار» بعد از اتهامات مطرحشده توسط روزنامه «The Sunday Times»، اعلامیههایی منتشر کردهاند که «راسل براند» تمامی اتهامات را انکار میکند. براند در صفحه توییتر خود ویدئویی درجهت انکار اتهامات منتشر کرد که حدود 70 میلیون بار دیده شد. انکار یک متهم در تاریخ جنبش پراهمیت «من هم» موضوع جدیدی نیست. براند باور دارد که این یک دسیسه سیاسی است که تلاش دارد مانع کار و تاثیرات او در اذهان عمومی شود. او مدعی شده که عدهای تصمیم به تخریب هویت و اعتبارش گرفتهاند. اینکه همواره صدای حذفشده و سرکوبشده زنان در تاریخ چنانکه شنیده شود به توطئه و دسیسههای سیاسی و اجتماعی پیوند میخورد نیز امری پرتکرار است. چراکه متهم تلاش دارد عاملیت دادخواهی و مطالبهگری زنان را نادیده گرفته و به امری اقتصادی- کالایی و سیاسی تقلیل دهد.
«نوشین اقبال» خبرنگار پاکستانی- انگلیسی فمینیست و فعال حقوق زنان در پادکست «گاردین» روز چهارشنبه 20 سپتامبر گزارش مفصلی از اتهامات تجاوز جنسی، آزار جنسی و سوءاستفادههای عاطفی براند تهیه کرده و با آسیبدیدگان او مصاحبههایی انجام دادهاست. در این پادکست آنها از جزئیات و اتفاقات رخداده شفافسازی میکنند. براند زمانی که سیساله بوده با دختری شانزدهساله ارتباط برقرار کرده و این رابطه هفت سال ادامه داشته است. زن آسیبدیده توضیح میدهد که او را «ببه» و گاه وی را «عروسک کوچولوی» من خطاب میکرده است. این رابطه بیمار پدر- کودک و «گسلایتینگ» بهشیوهای بوده که براند او را به سکس دهانی وادار میکرده است. در این پادکست ما شنونده زن دیگری هستیم که براند بدون استفاده از کاندوم او را بهشکلی غافلگیرانه به دیوار میکوبد و به او تجاوز میکند و بعد از اینکه زن از ساختمان خارج میشود برای او پیام عذرخواهی «ببخشید، خودخواهی کردم» ارسال میکند.
شخصیت عمومی راسل براند در کار و حرفهاش همیشه پرحاشیه و جنجالی بوده است. «نوشین اقبال» خبرنگار گاردین میگوید: «همکاران سابق او اعلام کردند که رفتار نامناسب او در برنامههای تلویزیونی و خارج از آن در گذشته مورد اعتراض قرار نگرفت. آنچه که اکنون اهمیت دارد ارزش جنبش «من هم» است که به بازبینی برنامههای تولیدشده و نحوه رفتار عوامل و دستاندکاران برنامههای تلویزیون و سینما مجددا رجوع کرده و تلاش دارد عادیسازی خشونت علیه زنان را به چالش بکشد، با طرح آن پرسشگری کرده و برای حضور زنان در عرصه عمومی حقطلبی و دادخواهی کند.
همچنین مدیریت اصلی «کانال چهار»، ألکس ماهن در مصاحبه با رادیو بیبیسی اعلام کرد: «وظیفه ما است تا امنیت زنان را در محل کار احیا کنیم. چنانچه هر زنی از راسل براند آسیب دیده است، درخواست داریم به خبرنگاران ما مراجعه کند. ما تحقیقات را ادامه خواهیم داد.» آنچه که در حواشی این افشاگری حاکم است، درگیری مابین طرفداران راسل و جامعه فمینیستی است. افرادی که منافع، منابع اقتصادی، سرمایههای شخصی و یا قهرمان روزمرگی ذهنیشان به براند وابسته است، تلاش دارند زنان آسیبدیده را دروغگو و متوهم خطاب کرده و این افشاگری را توطئهای درجهت سقوط راسل عنوان کنند. اما همچنان زنان فمینیست با اندیشههای پیشرو و از طریق جمعآوری هزاران امضا در اعتراض به یوتیوب و مرکز رسیدگی کانالهای تلویزیونی بریتانیا، موفق شدند کانال یوتیوب راسل براند را متوقف و از تکرار برنامههای راسل در شبکههای تلویزیونی جلوگیری کنند.
جنبش «من هم» یکی از پراهمیتترین جنبشهای مطالبهگری فمینیستی است که تلاش دارد از آزار و تعرض و تجاوز جنسی بهعنوان یک قاعده عادیسازیشده در جامعه و محل کار جلوگیری کند و دادخواه شخص آسیبدیده باشد. این اتفاق بهوضوح نشان میدهد جنبش «من هم» همچنان تپنده است و جایگاه قدرت و افراد قدرتمند را که از امتیازات خود در جهت تحقیر زنان و تسلط بر آنان استفاده میکنند مورد هدف قرار میدهد. «من هم» در اجرای عدالت در اذهان عمومی همچنان قدرت رهاییبخشی دارد چراکه قانون در زمینه تجاوز و تعرض به زنان حتی در غرب هم دارای نقص است و پاسخگو نیست.
در جنبش «من هم»، افراد آسیبدیده حرف میزنند و صدایشان شنیده میشود. اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند گفتوگو پیرامون روایات، توجه به راویان و حمایت از آنها هستیم. در گزارشی از رادیو بیبیسی، خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که «آیا افشاگری علیه راسل براند طرح شکایت علیه او را به دنبال خواهد داشت؟» پاسخ دادند: «وظیفه ما بهعنوان خبرنگار تحقیقات و گزارش صدای زنان آسیبدیده بوده است. ما رسالت خبری خود را انجام دادهایم و شخص قربانی چنانچه توانایی مواجهه با قانون را داشته باشد میتواند به مراجع رسمی مراجعه کند.» اما مانند آنچه در جنبش روایتگری خشونت جنسی در ایران شاهد بودیم، بیش از طرح شکایت و مجازات قانونی، اهمیت این افشاگری در احساس رهایی آسیبدیدگان است، حس توانمندشدن و بازگوکردن رنجهای سرکوبشده، واگذاری زخمها به عدالت جمعی و افکار عمومی و ایجاد اقتدار در تن رنجکشیده. جنبش «من هم» در دیگر نقاط دنیا و همچنین ایران ادامه دارد و میتوان ادعا کرد یکی از لایههای دادخواهی در جنبش مترقی «زن، زندگی، آزادی» است.