غنچه قوامی: خشونت جنسی چگونه تعریف میشود؟ آیا تمامی افراد برای شکستن سکوت قدرت چانهزنی یکسانی دارند؟ آیا تمامی راویان شنیده میشوند؟ اطلاق مفهوم شجاعت بر افشاگریهای زنان دارای موقعیتهای ویژه اجتماعی و اقتصادی، چه پیامی برای زنان فرودست و فاقد جایگاه قدرت و ثروت که از قضا بیشترین آسیبها متوجه آنهاست میتواند داشته باشد؟ روایتگری فردی چگونه با اعتراض جمعی پیوند میخورد؟ تکلیف ما با آزارگران چیست؟ با آنها چه باید کرد؟ آیا صرف مجازات افراد خاطی یک پیروزی بزرگ برای جنبش مبارزه با خشونت جنسی محسوب میشود؟
در مجموعه پیش رو، Books Verso متنهایی را از کنشگران و دانشگاهیان گردآوری کرده که با دیدگاهی انتقادی به بررسی رویکردهای غالب در جنبش MeToo و به طور عام جریان مقابله با آزار جنسی پرداخته و به دنبال پاسخی برای این پرسشهای اساسی بودهاند. این مجموعه راهکارهایی فراتر از روایتگری پیش روی ما میگذارد و تاریخچه مبارزه و سازماندهی دیرپای زنان کارگر، زنان رنگینپوست، زنان فرودست، زنان زندانی، زنانی که در نقشهای سنتی جنسیتی جای نمیگیرند و ... را علیه خشونت جنسی توضیح میدهد. مبارزاتی که در بحبوحه روایتگری MeToo نادیده گرفته شده است.
ما ترجمه این مجموعه را پیش از شکلگیری جنبش روایتگری آزار جنسی در ایران به پایان رسانده بودیم. اکنون پس از گذشت چندین ماه از اولین موج افشاگریها، باور داریم این متون اگرچه از بستری به غایت متمایز برخاسته، برای جنبش نوپای روایتگری در ایران نیز پرسش و راهکارهایی اطلاقپذیر ارائه میکند. ما سرگذشت بدنهایمان را مبنای سیاستورزی قرار دادهایم. ما خشونت جنسی را خصوصیزدایی و مردان پرقدرت عرصه هنر و رسانه و ... را در ساحت عمومی رسوا کردهایم. ما به صرافت بازخوانی مواجهات جنسی پیشین خود افتادهایم و به درکی جدید از آنچه بر بدنهایمان گذشته رسیدهایم و این دستکم یعنی هشداری جمعی به آزارگران و تعیین قواعد رفتاری جدید برای تعاملات حرفهای، عاطفی و جنسیمان. اما چگونه میتوانیم تداوم این نظم جدید را تضمین کنیم؟ آیا هشدار به افکار عمومی، افشای آزارگران و مجازات آنها تمام چیزی است که به دنبال آن بودهایم؟
در خلال این متنها با روایتهایی ناشنیده مواجه میشویم و مقاومتهایی نادیده. با رنج زنانی بدون مدارک اقامت و محروم از حداقلیترین امتیازها و امکانات برای «شکستن سکوت»، با تشکلیابی «زنان کارگر که تمامی امور را ممکن میسازند» و با تقلای ذهنی، واکاوی درونی و عذاب مستمر زنی که حتی نمیتواند تجربه خود را تجاوز بنامد چرا که «به اندازه کافی» از خود مقاومت نشان نداده است.
دیدبان آزار ترجمه این مجموعه را تقدیم میکند به آنهایی که سکوت را به ساحت زبان و کنش رساندند و همچنین آنهایی که فرصت و امکان فریاد زدن ستمهای فروخورده را پیدا نکردند: «همواره بخشی کوچک درون تو هست که میخواهد صدایش شنیده شود، و اگر پیوسته نادیده گرفته شود، بیش از پیش دیوانه و هار خواهد شد و اگر آن را با بقیه به اشتراک نگذاری روزی ناگهان پیدایش خواهد شد و حسابت را از درون خواهد رسید. بار سنگین سکوت ما را خفه خواهد کرد. ما در نبرد علیه ستمگریهای سکوت، در تلاش برای شکستن آن متحد هستیم. آنچه که مانع بسیج ما میشود نه اختلافمان که سکوتمان است. و چه بیشمارند سکوتهایی برای شکسته شدن.»
پیدیاف این کتاب را از اینجا دانلود کنید.