دیدبان آزار: تولد آنیشا اسداللهی است، مترجم و فعال مدنی که از تاریخ چهارم مرداد سال جاری جهت اجرای حکم پنج سال و هشت ماه حبس که پنج سال از آن اجرایی است به زندان اوین رفته است. او دو ماه قبل به دلیل سردادن شعار «زن، زندگی، آزادی» ممنوع الملاقات شد، ممنوعیتی که در پی تجمع زندانیان به مناسبت روز خبرنگار رخ داده بود. تعداد زیادی از زنان اوین در هواخوری زندان جمع شده و در حمایت از روزنامهنگاران و فعالان زندانی از جمله #الهه_محمدی و #نیلوفر_حامدی شعار داده بودند. در ادامه بخشی از متن "ردپای ناجنبش زنان در خیزش «زن زندگی آزادی»" که آنیشا بهطور مشترک با حنا رحیمی نوشته و در سایت نقد اقتصاد سیاسی منتشر شده است میخوانید:
«یکی از ویژگیهای مهم ناجنبش زنان آن است که همهنگام با خصلت اغلب واکنشیاش، در موضوع حجاب اجباری به مرحلهای از کنشگری بیشتر فردی نیز رسید. درواقع، ناجنبش زنان همزمان با اعمال شدیدتر محدودیتها و سختگیریها، با مقاومت و مبارزه در برابر این فشارها رشد کرد. ازسرگذراندن و تجربه وضعیتهای بحرانی در قیامهای گسترده اجتماعی (دی ماه ۹۶ و …) و افزایش سختگیریها در اواخر دهه 90 و اجرای طرحهای همهجانبه در رابطه با حجاب با تهاجمیشدن مقاومتهای روزمره علیه حجاب اجباری روبرو شد، چرا که شدتگرفتن سختگیریها از سمت نهادهای اجرایی طرح حجاب اجباری، زنان را با بنبستی روبرو کرد که دیگر از راههای خاموش و در سطح واکنشهای موقتی تکرارشونده قادر به دورزدن وضعیت موجود نبودند.
همچنین همزمان با پیشروی و بزرگشدن ناجنبش زنان، رسانههای جمعی نقش زیادی در بازتابدادن مسأله حجاب پیدا کردند و توجهشان به کنشهای روزافزون زنان بیشتر شد. اغلب زنان مخالف حجاب اجباری با آنکه از ویژگیهای بارز سازماندهی برخوردار نبودند، اما به میانجی رسانهها و پلتفرمهای اجتماعی آگاهی بیشتری را از گستردگی مخالفتها به اشتراک گذاشتند. رسانههای اجتماعی به شکلی ناپیوسته اشکال مختلف سرکوب و مقاومت را بازنمایاندند و در بدلشدن ناجنبش زنان به اعتراضی جمعی نقش مهمی ایفا کردند. در سالهای گذشته، فیلمهای بسیاری از برخورد زنان با گشت ارشاد یا کسانی که در مترو یا خیابان به زنان تذکر حجاب میدادند منتشر شده است. گستردگی این ویدیوها مجالی به چشمپوشی از آنها نمیدهد. درواقع اگر خیابان تنها سپهر عمومی کنشورزی ناجنبش زنان بود، رسانههای جمعی نیز فضای عمومی نوینی فراهم کردند که امکان حضور هماهنگتر زنان را ممکن کرد. این کنشهای رسانهمحور همزمان به کمک جنبش زنان و ناجنبش زنان درآمده و نقش کلیدی در بازتاب گستردگی آنها ایفا کرده است.
بیشتر بخوانید:
زنان در قیام ژینا
در ستایش زندگی
نکته دیگر در رابطه با ناجنبش زنان و تأثیر آن در خیزش ژینا این موضوع است که شکل برخورد گشت ارشاد در مناطق مختلف ایران در چند سال اخیر شدت یکسانی نداشته است. همچنین، شکل کنشگری زنان نیز در مناطق مختلف متفاوت بوده و عوامل دیگری نیز آشکارا در کنشگری معترضان هر منطقه نقش داشته است. بر اساس پژوهشهای آماری انجامگرفته در گروه مطالعات افکار سنجی ایرانیان (گمان)، بیشترین میزان مشارکت در خیزش اخیر در استانهایی بوده است که بیشترین میزان درگیریها و برخوردها با گشت ارشاد را تجربه کردهاند. البته در اینجا منظور آن استانهایی است که در آنها مسئله اتنیکی و اقلیت مذهبی به شکل عمده مطرح نبوده است؛ از جمله استانهای مازندران، گیلان، البرز و تهران.
این امر نشانی از شدتگرفتن برخوردهای ناجنبش زنان پیش از خیزش ژینا است (چرا که همانطور که بالاتر اشاره شد میتوان بالاگرفتن برخورد گشت ارشاد را مستقیماً زمینهساز مهمی برای شدتگرفتن واکنشها در ناجنبش زنان علیه حجاب دانست). همچنین در استانهایی که بیشترین میزان کشتهشدگان را به خود اختصاص دادند –به ترتیب استانهای سیستان و بلوچستان، مازندران، کردستان، گیلان و آذربایجان غربی– در کنار ناجنبش زنان، مسأله اقلیت ملیتی و مذهبی از عوامل اصلی کنشگری در منطقه محسوب میشود و این موضوع با میزان برخورد پایینتر گشت ارشاد در این مناطق نیز همخوان است. این گوناگونی را میتوان همگی نشان از اشکال مختلف کنشگری و وزن عواملی دانست که در مناطق مختلف متفاوت بوده است، اما همچنان توانستهاند برخورد با حجاب اجباری را بهسان یکی از عوامل اصلی در مرکز اعتراضات حفظ کنند.
ناجنبش زنان در سالهای اخیر به مرزهای بدلشدن به حرکتی منسجمتر پا گذاشته است و در این مسیر همانند جنبش زنان –که گاهی پررنگتر و گستردهتر و گاهی کوچکتر و پنهانتر است– به پیش و به پس میرود. اما باید تأکید کرد که آنچه در این میان، ناجنبش زنان را به مرزهای جنبشیشدن نزدیک کرد همان دال مرکزی حجاب بود. و از سوی دیگر، میتوان گفت حجاب گرهگاهی بود که جنبش زنان نیز توانست خود را به شکل قابلتوجهی به ناجنبش زنان نزدیک کند. درنظرگرفتن ردپای ناجنبش زنان در خیزش اخیر، از این لحاظ مهم است که فهمی نسبی از پیچیدگیهای پایگاه سیاسی و اجتماعی و طبقاتی مطالبه حجاب یا دستکم بخش قابلتوجهی از مطالبهگران آن در دسترس قرار میدهد.»