پس از تظاهرات گسترده زنان در اسفند 57 در اعتراض به اجباری شدن حجاب، مقامات سیاسی مستقر از پافشاری بر اجرایی شدن این ایده عقبنشینی کردند. بسیاری معتقدند این پسروی به دلیل رفراندوم پیشرو و بالا بردن شانس پیروزی تاسیس «جمهوری اسلامی» صورت گرفته است. اما کنار گذاشتن اولویت اجبار حجاب بیش از یک سال و نیم نپایید، و در تیرماه 59 با فشار و سرکوب و حذف، تثبیت و تا سال بعد به شکل قانون تصویب شد. با گذشت چهلوسه سال و در روزهای «زن، زندگی، آزادی»، خالی از فایده نیست که با نگاهی به بخشهایی از کتاب «حجاب و روشنفکران» و دیگر منابع تاریخی، رخدادهای تیرماه 59 را مرور کنیم.
در تابستان 1359، هنگامی که انقلاب فرهنگی سبب بستن دانشگاهها شده بـود، مـدارس نیـز به خاطر تابستان تعطیل بودند و مطبوعات مستقل و منتقد نیـز بسـته شـده بودنـد و همچنین بسیاری از حقوق و آزادیهای مشروع زنان طی سال 58 به آرامی و و یکی پس از دیگری نقض شده بود، (همچنین لغو قضاوت زنان و اخـراج زنـان قاضی، لغو لایحه حمایت از خانواده، بسـتهشـدن راه ورود زنـان بـه پستهای مدریتی در ادارت و ...)، و نیز زنان معترض بـه حجاب اجباری در آن فضای انقلابی و پُرتنش هر یک بهنوعی مورد هجوم قرار گرفته و عملا پراکنده و متلاشی شده بودند، سرانجام در فضایی چنین امنیتی، ملتهب و خشـونتبار، الزامیشدن حجاب و پوشش اسلامی برای همه زنان ساکن ایران –اعم از مسلمان یا غیرمسلمان- رسما اعلام شد. پیش از ابلاغ رسمی الزامیشدنِ حجاب اسلامی بـه زنـان شـاغل در تیر ماه، «دایره مبارزه با منکرات» طی اطلاعیهای رسما به صاحبان اماکن عمومی هشدار داده بود کـه: «از عموم برادران و خواهران تقاضای خاضعانه دارد که از دعوت از زنان آوازهخوان و رقاصه در اماکن، پذیرفتن مردان با زنان رفیقه در مراکز عمومی، مسـائل خلاف عفت اسلامی و انسانی در رستورانها و سلفسرویسها، الصاق عکسهای هنرپیشههای نیمهعریان و خلاف ادب اسلامی بر تابلوهای سینماها، و چاپ عکسهای محرک شهوت در مجلات خودداری کرده، از ضربهزدن به انقلاب ملت قهرمان ایران بپرهیزند. در غیر این صورت با دو الی سه تذکر به تعطیل اینگونه امکان اقدام خواهد شد. (اطلاعات، 22 دی 1358).
در طی روزهای اول تیرماه، همه اظهارنظرهای مقامات حاکی از یک برنامه هماهنگ و منظم بود برای تثبیت الگوی پوشش اسلامی مورد نظر حاکمیت در تمام ادارات و نهادهای رسمی کشور. احتمالا تحت تأثیر همین برنامهریزی بوده است که وزارت کشور هم اطلاعیهای صادر کرد که در آن نوشته شده بود: «به پیروی از اوامر مؤکد رهبر عالیقدر و با توجه به لزوم رعایت سنن قطعی و ضروری اسلام و نیز با توجه به لزوم احترام به آرای اکثریت قریببهاتفاق ملت شریف ایران دایر به پذیرش جمهوری اسلامی ایران، به کلیه سازمانها و ادارت تابع اخطار میگردد که از روز شنبه 14 تیرماه 1359 کلیه بانوان کارمند باید با پوشش اسلامی و لباسهای سنگین که مناسبت بـا شـئون اسـلامی محل کار است در محل خدمت حاضر شوند، و افرادی که نمیخواهند خـود را با مسیر انقلاب منطبق سازند از دولـت جمهـوری اسلامی نمیتوانند انتظار احترام متقابل داشته باشند. (کیهان، 12 تیر 1359)
بیشتر بخوانید:
پرسه در فاصله ژاندارک و ملیحه نیکجومند
شهادت دادن یا فراخواندن؟
بعدازظهر روز شنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۹، حدود سه هزار نفر از زنان در مخالفت با اجباریکردن پوشش اسلامی در اطراف دفتر نخستوزیری اجتماع کردند و با شعارهای «آزادگی فرهنگ ماست/ خاموش ماندن ننگ ماست»، «حجاب اجباری ملغی باید گردد»، «بیکاری، گرانی با حجاب حل نمیشود»، «زنان زحمتکشاند، زحمتکشان آزاداند» دست به تظاهرات زدند. ابوالحسن بنیصدر، رییسجمهور وقت، در جمع زنان حاضر شد و طی سخنانی گفت: «به شما اطمینان میدهم که از نظر ما پوشش اسلامی به مقتضای احترام عمیق ماست بـه شخصیت والای زن در جامعه اسلامی. شایعه اخراج و تصفیه و قطع حقوق خانمها در کار نیست و شما بانوان گرامی بدانید هیچ حقی از شما ضـایع نخواهـد شـد.»
عدم اعتماد زنان شاغل به اعلام تضمین از سوی برخی از مسئولان از جمله رییسجمهور، که در سخنرانیهایشان وعدههایی مبنی بر اجبارینشدن حجاب و اخراجنشدن زنان شاغل، ابراز میکردند بیدلیل هم نبود. زیرا دادستان کل انقلاب یک روز قبل از پایان اولتیماتوم به زنان شاغل مبنی بر الزام به رعایت حجاب اسلامی، با صراحت به وزارتخانهها و سازمانهای دولتی اعلام کرد: «چون آخرین روز وقت تعیینشده برای محو آثار طاغوت نزدیک به اتمام است بدینوسیله به تمام وزارتخانهها و موسسات و ادارات تابع شدیدا اخطار میشود چنانچه اثری از آنچه مورد تأکید حضرت امام و خواست ملت ایران است از ساعت هشت صبح 17 تیرماه جاری به بعد در ادارات دیده شود یا بانوی کارمندی بدون پوشش اسلامی در محل کار حضور یابد بلادرنگ حقوق و مزایای او قطع خواهد شد. ضمنا پس از ارائه فرم لباس کار اسلامی بانوان که شورای انقلاب و ریاستجمهوری در آینده نزدیکی طرح آن را ارائه خواهند داد لباس برای همه بانوان در محل کار یکنواخت خواهد بود.» (کیهان، 16 تیر 1359) بدینترتیب شورای انقلاب بـه ریاست مهندس مهدی بازرگان در جلسه خود با تصویب قانونی، ورود زنان بـدون پوشـش اسـلامی را بـه ادارات ممنـوع کرد و اکبر هاشمی رفسنجانی درباره مسائل طرحشده در جلسه شورای انقلاب اظهار داشت: «قرار شد شورای انقلاب رسما اعلام کند خانمها بدون پوشش اسلامی حق ورود بـه ادارات را نداشته باشند و ادارات اجازه دارند جلویشان را بگیرند.»
اعلامیهها و موضعگیریهای مسئولان وقت در مورد اجباریشدن حجاب، موج جدیدی از مقاومت را اینبار با سمبل «پوشیدن لباس سیاه» در میان زنان شاغل بهوجود آورد. در روز 17 تیر 59 تعدادی از زنان در اعتراض به حجـاب اجباری با پوشیدن لباسهای سیاه در جلوی دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف آن حاضر شدند و از همه زنان هموطن خود خواستند که آنان را در این تجمع اعتراضی در برابر نخستوزیری همراهی کنند. بر اساس پارهای گزارشها در این روز تظاهراتی بر ضد حجاب به راه افتاد که یک سر آن خیابان سعدی و انتهای آن مقابل عمارت دادگستری بود. گرچـه تظـاهراتی کـه زنـان در 17 تیر تـدارک دیـده بودنـد بـا دسـتگیری گسترده فروکش کرد، اما کمپین زنان سیاهپوش همچنان تا مدتها در میان زنان شاغل در ادارات ادامه داشت و تا مدتها هر زنی در ادارات لباس سیاه بر تن میکرد به جرم ضدیت با حاکمیت بازداشت یا اخراج میشد. اما علیرغم اعتراضها و مقاومتهای پرهزینه زنان، سرانجام، در 24 تیرماه 1359 دولت جمهوری اسلامی با انتشار بیانیهای رسمی اجباری بودن حجاب اسلامی را برای کلیه زنان ایرانی اعلام کرد.