نویسنده: ناشناس «مواجهه» کلمهای بنیادین است؛ این را چند روز پیش به یکی از دوستانم میگفتم. مواجهه با کسی، فضایی یا مکانی و پا گذاشتن از عالم ذهنی و عینیت یافتگی «چیزها» دست تو را میگیرد میاندازد توی حقیقتی که روزی فکرش را هم نمیکردی آ...
دیدبان آزار: یکی از مردان متجاوز در پرونده ژیزل پلیکو، که طی چهار سال، شش بار در حالت بیهوشی به او تجاوز کرده است، پیشنهاد داده بود که به مادر خودش هم داروی بیهوشی بخورانند و به او تجاوز کنند. چارلی 30ساله، یکی از 51 مردی است که در بازه سالهای 2011...
هستی امیری: مینویسد حکم جوانا ابلاغ شد، اعدام. دوباره نگاه میکنم. مینویسم لعنت و کلمه کم میآورم. گوشی را که بالا و پایین میکنم اسم و عکسش همهجا تکرار میشود. این لحظات همهچیز درباره حکم اوست. در یک خط خبر از صدور حکم اعدام دادهاند. در ی...
هاله میرمیری: ادبیات تراما در گسترۀ جهانی خود، با وجود تلاشهای پژوهشگران برای صورتبندی تفاوتهای زمینهمند و تاریخیاش، یک نقطۀ مشترک اساسی دارد: گذشتهای انکارشده. تراماها یا همان زخمهای روان-تنی در معنای روانکاوانه و روانشناختی، ردپای پررنگ رخ...
سوزان کریمی: در همایش سالانۀ دیدبان آزار، سبا معمار بر پدیدهای نام گذاشت که شاید مدتها نیازمند نامیدنش بودیم: اندیشمرد. میتوان گفت این نام به کسی، احتمالاً فارسیزبانی، اطلاق میشود که کار فکری میکند و چیستی این کار فکری از مرد بودن او جداییناپذ...
مهتاب محبوب: پس از مقاومت دلاورانه زنان روژاوا در مقابل داعش در سال ۲۰۱۵، تصویر زنان چریکِ کورد راه خود را به تخیل سیاسی بسیاری از نیروها نهتنها در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان باز کرد. زنان کورد سالهاست بهعنوان یک نیروی سیاسی موثر در سرزمینهایشا...
نویسنده: ناشناس فکر کردن به دختر علومتحقیقات، حس همذاتپنداری زیادی به من میدهد؛ انگار که او تجلی خشم من است، خشمی که امکانی برای برونریزی نیافت، اما مثل آتش زیر خاکستر باد را انتظار میکشد. چیزی نزدیک به ۲۰ سال از اولین ورود من به دانشگاه میگذر...
نویسنده: مانیا اکبری متن پیش رو را بهعنوان یک نجاتیافته از سرطان پستان به مناسبت ماه اطلاعرسانی درباره سرطان پستان مینویسم. امید دارم با مشارکت تجربیات زیسته و تحقیقات و پژوهشهای مرتبط با سرطان پستان، بتوانم اندکی تصویر متحققشدۀ زنبو...
سبا معمار: کیک محبوب من داستان زنی ۷۰ ساله است در جستوجوی عشق، زنی که به دلیل سنوسالش باید قاعدتا نامرئیتر از هر زن دیگری باشد و برای همین هم دیدنش روی پرده سینما شگفتزدهمان میکند. مهین تنهاست، شبها تا دیروقت سریالهای عاشقانه میبیند ...
مقدمه ستاره سجادی: درست هنگامی که احساس میکردم رنجی که دنیا تجربه میکند وضعیتی تکینه دارد، خیلی تصادفی لابهلای اخبار کشتار مردم غزه و لبنان در دنیای شبکههای مجازی به شعر «بیروت بود، روز از نو، روزی از نو» از اتیل عدنان برخوردم. شعر ناگهان تم...
نویسنده: زهرا موسوی متنی که در پی خواهید خواند، معطوف به بحثهای داغ این روزها در فضای مجازی پیرامون افشاگریهای شماری از فعالان زن افغانستان از تجربۀ آزار در فضای آنلاین نوشته شده است. این نوشتار ادعایی برای پاسخ به تمام پیچیدگیها و وجوه تاریخی کا...
اخیراً بیانیهای از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران درباره کارگاههای پیشگیری از خودکشی برای افراد جامعه +LGBTQ منتشر شده است که نه تنها ناقض اصول اخلاق حرفهای است، بلکه در تقابل با یافتههای علمی و واقعیتهای اجتماعی است. البته اتخاذ ...
نویسندگان: شوکا علیزاده و گلی بهاران قیام ژینا سرآغاز تغییرات وسیعی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران شد. بسیاری آن را انقلاب اجتماعی نامیدهاند، انقلابی که با پیشقراولی کوردستان، حساس به ستم سیستماتیک جنسیتی است و در این زمینه تغییراتی را سبب شده است. ...
نویسنده: تس تاریخ ما مشحون است از عشقهای زنان به مردانی که مبارزه کردند، کشته شدند و ستارهای شدند در ظلمات شبهای تار اختناق. این عشق برای اکثریت این زنان وجهی سیاسی نیز داشته است؛ انگار که تمرینی باشد برای آزادی، ایستادگی و فداکاری. پوری سل...
نویسنده: شقایق من تو را ندیدهام. یعنی از نزدیک. اما از ژینا که تنش به خاک رفت و ما که به خیابان برگشتیم و تنمان که رقصید، دیدمت، اسمت را و گفتنت از بدن جمعی را، که گفته بودی «میارزید»، به این پیوستن، به این جمعیت شدن. آنبار خواندم ...
نویسنده: الهه از تمامی اوهام سرخ یک شقایق وحشی جز چند قطره خون چیزی بجا نخواهد ماند به ع، ش، ن، غ، خ، س که سکوتهای میان کلامهای محبتمان ناپدید نمیشود این نامه را برایت از خاک کوچههای سرد با خون سرخ خود نوشتم تا روید خندهها ز درد در میانه ...
نویسنده: ساناز عظیمیپور انسان سوگوار تقویم خود را دارد. سوگواری مفهوم خطی زمان را هم میزند. سوگوار برای درک معنای زمان سوگواری به جستوجوی روز و ماه و سال از روی تقویم نمیگردد. انگار که بدن انسان سوگوار حوادث را در خود ثبت میکند و تقویم خودش را ...
نویسنده: نون برای تعریفکردن از آنروز و آن خیابان آشنای شهر که حالا با حضورمان بیش از همیشه به ما تعلق داشت، ذهنم مدام میپرد. از یک واقعه به واقعهای دیگر، از دی ۹۶ به اسفند همان سال، از فریاد شعاری به شعار دیگر و اینکه گفته بودیم «رهایی حق ماست، ...
نویسنده: ناشناس دوباره مشت خورده بود توی صورتمان. هنوز در مشت شلیر رسولی بهتر هم نشده بود. دوباره احساس استیصال داشتیم. تا وقتی تصمیم گرفتیم همدیگر را پیدا کنیم. برای اینکه مشتمان قوی شود راهی جز پیداکردن همدیگر نداریم. قرارمان شد بیمارستان کسری. ای...
نویسنده: ژینا. س میخواهم به یاد بیاورم آن روز را، میخواهم جزئیات بودن در آن لحظه را ریز و طولانی کنم، زمانی را که کوتاه بود. شب است، برادرش در اینستاگرام میگوید ساعت 10 صبح خاکسپاری است و آمبولانسی که میآوردش از راه سنندج میآید. سپس میگوین...