نفرت از بدن و داشتن واهمه از مورد لمس قرار گرفتن، یکی از شایعترین پیامدها بعد از تجربه تجاوز است. بسیاری از بازماندگان آزار جنسی تا سالها بعد از این رخداد، نه تنها توانایی برقراری یک رابطه جسمی و جنسی را ندارند، بلکه هر گونه لمس و تماس فیزیکی میتواند برای آنها بازگشتی تلخ به لحظه حادثه باشد. «پاوان آمارا» که خود بازمانده تجاوز است، از رهگذار این تجربه، دست به اقدامی خلاقانه زد. او در آگوست سال 2014، پروژه My Body Back را در لندن راهاندازی کرد. طرح ابتدا به عنوان یک وبسایت و شبکه پشتیبانی از بازماندگان تعرض جنسی کارش را آغاز کرد اما در ادامه، دامنه فعالیت خود را به احداث یک کلینیک بهداشت جنسی، ویژه بازماندگان (زنان و افراد ترنس) آزار جنسی اختصاص داد.
پروژه اما در همین مرحله نماند و کمکم در سایر بخشها مانند زایمان و ارائه خدمات روانی و مشاوره هم گسترش یافت. آمارا که در نوجوانی تعرض جنسی را تجربه کرده بود، در بیست سالگی فهمید که در مواجهه با خدمات بهداشت و درمان مشکل دارد و وقتی با زنان دیگر صحبت کرد، دریافت که بسیاری از افرادی که تروما را تجربه کردهاند، معضلاتی مشابه دارند. بنابراین تصمیم گرفت که پروژه My Body Back را آغاز کند.
پس از یک سال، این پروژه کلینیکی را برای بازماندگان خشونت جنسی احداث کرد؛ اتفاقی که برای نخستین بار در جهان رخ داد. بودجه کلینیک توسط سرویس بهداشت ملی (NHS) تامین شد و هدفش هم این بود که کلیه آزمایشات مربوط به عفونتهای مقاربتی، غربالگری دهانه رحم و مشاوره کنترل بارداری را به بازماندگان آزار جنسی را ارائه دهد. این کلینیک در سال 2018 و با بودجه دولت اسکاتلند، شعبهای نیز در گلاسگو افتتاح کرد و اداره آن به پزشکان، پرستاران، مشاوران، مدیران و داوطلبانی که توسط اعضای کلینیک لندن آموزش دیده بودند، محول شد.
لمس شدن هنگام مراقبتهای بهداشتی/درمانی، یادآور صحنه تجاوز
او که خود نیز یک بازمانده تجاوز بود، قبل از شروع پروژه با 30 زن در مورد چگونگی مواجهه با تجربه تجاوز مصاحبه کرد. آمارا میگوید: «من پس از اینکه مورد تجاوز گرفتم فهمیدم هیچ نوع خدماتی درمانی ویژهای برایم وجود ندارد. حمایتی عاطفی داشتم اما نیازهای من به عنوان یک بازمانده تجاوز، فراتر از این حرفها بود. این تجربه به شدت بر تصور من بر بدنم تاثیر گذاشت. احساس وحشتناکی داشتم، اما هیچ سرویس پشتیبانی برای مقابله با آن در دسترس نبود. تمام آن 30 زن هم با دو مشکل عمده مواجه بودند. اول همان تصویر جدید از بدنشان و دوم در دسترسی به مراقبتهای بهداشتی/درمانی ویژه بازماندگان. چرا که افراد بعد از آن تجربه، نمیخواستند توسط فردی غریبه لمس شوند. معاینه پزشک، برایشان به نوعی زندهکننده صحنه تجاوز بود.»
«پائولین مک گاف»، یکی از پزشکان حاضر در کلینیک گلاسکو میگوید: «زنان میتوانند به خدماتی متناسب با نیازهای خود دسترسی پیدا کنند. تنها یک چهارم زنان برای تست دهانه رحم و پاپ اسمیر به کلیینیکها مراجعه میکنند. علت این مشارکت اندک، تجربه دردناکی است که زنان به واسطه خشونت جنسی دارند و به همین دلیل دوست ندارند که این وضعیت را در تستهای بهداشتی و درمانی بار دیگر تجربه کنند.»
«سندی بارتون»، مدیر عملیات «بحران تجاوز اسکاتلند» هم درباره طول دوره این خدمات برای مراجعین گفت: «داوطلبان حاضر در کلینیک، قبل، در حین و بعد از حضور بیماران به آنها کمک میکنند و در تمامی مراحل همراه زنان آسیبدیده هستند. ما میدانیم که تجربه آزار و تجاوز جنسی چقدر ممکن است برای زنان دشوار باشد و تستهای پزشکی به شکلی که انجام میشوند امکان دارد آنها را مجددا به یاد تجربه تروما بیندازد. به همین دلیل هم میخواهیم این روند را سادهتر کنیم.»
دکتر زلین اضافه کرد: «شواهدی وجود دارد که نشان میدهد زنانی که مورد تعرض جنسی قرار گرفتهاند، برای دریافت خدمات بهداشتی و درمانی زنان مراجعه نکردهاند و همین فقدان هم سبب شده تا بیشتر در معرض ابتلا به سرطانهایی از جمله سرطان دهانه رحم قرار بگیرند.»
بیشتر بخوانید:
«دیگر در مقابل اشکهایم مقاومت نمیکنم»
بازکردن پاهایم هنگام زایمان هم یادآور صحنه تجاوز بود
این پروژه در سال 2016 پا را فراتر گذاشت و پیرو درخواست بازماندگان تعرض جنسی، یک کلینیک زایمان متخصص این افراد تاسیس کرد. کلینیکی مختص بازماندگان در بیمارستان رویال لندن هم تاسیس شد. تعدادی از زنان در گفتگو با امارا گفته بودند که در طول بارداری و پس از زایمان دچار حس انزوا شدهاند و همین احساسات تلخ باعث شده که تجربه تجاوز را تا ابد به خاطر بسپارند.
زنان در این کلینیک میتوانند در کلاسهای پیش از زایمان شرکت کنند، معاینات تخصصی پیش و در حین بارداری انجام دهند و از کادر آموزشدیده مانند ماماها، متخصصان اطفال و روانشناسان پشتیبانی روانی دریافت کنند. مراجعان همچنین به دلیل حساسیت خاصی که پس از تجربه خشونت جنسی داشتند و امکان داشت که لمس شدن برای آنها به هیچ عنوان خوشایند نباشد، به کیتهای خودآزمایی دسترسی داشتند. این راهکار یکی از مفیدترین اقداماتی بود که در این کلینیک انجام میشد، چرا که برخی مواقع زنان به طور ناخواسته در حین معاینه، در موقعیتهایی قرار میگرفتند که تجربه آزار و تعرض را برایشان تداعی میکرد. این موقعیتها آسیب مضاعفی را بر آنها متحمل میکرد و باعث بازگشت دوباره آسیبهای ناشی از حمله اولیه میشد.
یکی از زنانی که اخیرا این کلینیک جدید را برای مراقبتهای بهداشتی و درمانی انتخاب کرده، تعریف میکند: «یکبار برای انجام یک کار پزشکی-بهداشتی، یکی از اعضای کادر درمان به من گفت: «اگر آرام باشی همه چیز خیلی زود تمام میشود.» ناگهان منقلب شدم. حالم بد شد. این همان جملهای بود که مرد متجاوز به من گفته بود. پزشک بدون اینکه بخواهد، حرف متجاوز را تکرار کرد و این تاثیر بد و طولانیمدتی روی من گذاشت.»
زنی دیگر میگوید اتفاقی مشابه برایش در هنگام زایمان رخ داده است: «وقتی برای زایمان به بیمارستان رفتم، همه چیز برایم تداعیکننده صحنه تجاوز بود. تلاش کردم تا حال بدم را برای همسرم توضیح دهم اما او از درکش عاجز بود. دچار توهم شده بودم و و به شکل وحشتزدهای جیغ میکشیدم.»
این تجربه اما محدود به او نبوده است. زنی دیگر هم تعریف میکند که شوک هنگام تجاوز، برای دومین بار در هنگام زایمان برایش رخ داده است. آنجا که باید پاهایش را باز میکرد اما توانش را نداشت به خاطر اینکه هر لحظه یاد صحنه تجاوز میافتاد. خودش فضا را اینگونه تعریف میکند: «عده زیادی در اتاق زایمان دورم را گرفته بودند و این به من حس بدی میداد. احساس امنیت نمیکردم و چراغهای متعدد روشن هم حالم را بدتر کرده بود. همه چیز یادآور همان خاطره هولناک بود. آدمهایی که دورم ایستاده و به من خیره شده بودند، دقیقا همان اتفاقی بود که هیچوقت نمیخواستم با آن مواجه شوم.»
بدنم صحنه جنایت بود، نمیخواستم کسی وارد آن شود
بسیاری از زنان تا سالها بعد از تجربه تجاوز، در حین رابطه جنسی با پارتنر خود دچار استفراغ میشوند. آمارا که خودش هم چنین چیزی را تجربه کرده، میگوید: «من فکر میکردم که شاید خودم عجیب و غریب هستم و مشکلی برایم پیش آمده است. اما وقتی درباره تصویر بدن بعد از تجربه تجاوز بیشتر خواندم و درباره آن جستجو کردم، متوجه شدم که این موضوع پدیدهای شایع است. سپس، در سایر گروههای حمایتی و در گفتگو با بقیه زنان آسیبدیده در این باره پرسیدم و تازه متوجه شدم که چقدر تعداد ما زیاد است.»
از نگاه او، حالا دروازه سیلاب به روی بازماندگان آزار جنسی باز شده بود: «برخی از زنان پس از خشونت جنسی دچار اختلالات مرتبط با تغذیه شدند. برخی از آنها به خود آسیب میرساندند. یک زن حدودا شصت ساله گفت که این تجربه روی ازدواجش تاثیر گذاشته است. او 40 سال پیش از ازدواج مورد تجاوز واقع شده بود، اما گذر سالها هم کمکی به او نکرد و تجربه گذشته باعث تخریب زندگی جنسی او با همسرش شد. او دلش نمیخواست که هیچکس حتی همسرش به او دست بزند. آن زن میگوید حس میکرد که بدنش صحنه جنایت است و دلش نمیخواهد کسی وارد آن شود.»
نفرت از بدن، که یکی از شایعترین پیامدها برای بازماندگان خشونت جنسی است از مواردی است که در این کلینیک بر آن تمرکز میشود. «آماندا اودونوانان»، یکی از مشاوران درباره فرآیند این خدمات و حمایات روانی توضیح میدهد: «در هر جلسه رواندرمانی و مشاوره ما، 30 زن شرکت میکنند و به گفتگو درباره تجربه خود میپردازند. بعضی از آنها در حین رابطه جنسی بسیار تنش دارند و استفراغ میکنند. برای برخی دیگر هرگونه صمیمیت فیزیکی باعث بازگشت حمله پانیک و تروما میشود. بازماندگان آزار جنسی غالبا از بدن خود جدا میشوند با آن احساس بیگانگی میکنند. ما اینجا تلاش داریم تا آنها را دوباره با بدنهایشان آشتی دهیم. تا دوباره بتوانند روی احساسات جسمی و جنسی خودشان تمرکز کنند و به آن بها بدهند. به طور مثال ما به زنان پیشنهاد میدهیم که هر روز زیر دوش، چند لحظهای را با چشمان بسته و تمرکز بر بدن خود، به حس گذر آب گرم روی بدنتان توجه کنید.»
مشاوران در این جلسات همچنین توجه ویژهای بر بازسازی روابط زنان با همسرشان دارند: «با آنها درباره احساساتشان نسبت به همسرشان گفتگو میکنیم. اگر لازم باشد با شوهران این زنان هم به گفتگو مینشنیم و راهکارهای مختلف را با یکدیگر مرور میکنیم. از این طریق تلاش میکنیم تا این زنان بتوانند دوباره وارد رابطهای سالم و بدون تنش شوند. این مجموعه معتقد است اگرچه آمار خشونت جنسی در ولز و انگلستان، اعداد غیرقابل انکاری را نشان میدهد، اما ورای این اعداد، بحران جدیتری وجود دارد. آن هم اینکه، آگاه نبودن به چگونگی فرآیند این آسیبها میتواند هم تعداد آسیبدیدهها را افزایش دهد و هم اینکه ترومای ناشی از آن را برای سالهای بیشتری بر زندگی بازماندگان تحمیل کند.