دیدبان آزار: چند ماه قبل با مردی در تیندر آشنا شدم. معمار بود و باهوش و مودب به نظر میرسید. قرار گذاشتیم همدیگر را ببینیم. خیلی خوب با هم جور شدیم و وقتی پیشنهاد داد که به خانهاش برویم با خودم فکر کردم چرا که نه؟ توافقی شروع به برقراری رابطه جنسی کردیم. از او خواستم کاندوم استفاده کند و کرد. در حین سکس از من پرسید که میتواند کاندوم را دربیاورد یا نه، گفتم نه. چند دقیقه بعد دوباره پرسید و من باز هم جواب منفی دادم. متوجه شد که سرم را برگرداندهام و کاندوم را چک میکنم. سرم را به سمت دیگر چرخاند. بلافاصله پس از سکس متوجه شدم که کاندوم را درآورده و داخل واژن من به انزال رسیده است.
«استیلثینگ» نامی است که فرهنگ پاپ روی آن میگذارد و گفته میشود رو به افزایش است. درآوردن عامدانه و غیرتوافقی کاندوم بدون رضایت و اطلاع شریک جنسی. این عمل مصداقی از تعرض جنسی است. اخیرا در رایی بیسابقه، دادگاهی در سوئیس مردی را به ۱۲ ماه حبس تعلیقی بابت درآوردن کاندوم بدون اطلاع پارتنر محکوم کرده است. «الکساندارا برادسکی»، حقوقدان آمریکایی نوشته که این موضوع توجه روزافزون افکار عمومی را به خود جلب کرده است.
نمیدانستم مورد تعرض جنسی قرار گرفتهام
وقتی فهمیدم چه بلایی به سرم آمده، به سرعت رفتم که وسایلم را جمع کنم و از خانهاش بیرون بزنم. وقتی از او پرسیدم که آیا کاندوم را درآورده جواب روشنی نداد و به نظر میرسید از عصبانیت و ناراحتی من گیج شده است. تاکسی گرفتم و به خانه دوستی که در همان نزدیکی سکونت داشت رفتم. سریع وارد حمام شدم و دوش گرفتم. بدون اینکه به این فکر کنم که در حال شستن شواهد یک تعرض جنسی هستم. نمیدانستم که جرمی رخ داده است. حس میکردم مورد خشونت قرار گرفتهام و به حریمم تخطی شده و واکنش غریزیام به مسئله شستن و پاک کردن آن بود.
احساس نقض حریم شخصیام به دلیل برقراری رابطه جنسی محافظتنشده نبود. با جود اینکه در معرض بیماری مقاربتی و بارداری ناخواسته قرار گرفته بودم. به این دلیل بود که او به مرزهای من تجاوز کرده و خود را بر بدن من محق دانسته بود. من نمیدانستم که مورد تعرض جنسی قرار گرفتهام. تا اینکه پرستاری که قرص ضدبارداری اورژانسی برایم تجویز کرد توضیحات کامل را ارائه داد. مطالعه برادسکی در دانشگاه ییل نشان میدهد که بازماندگان این نوع از خشونت جنسی برای نامیدن تجربه خود دچار مشکل میشوند و با فقر زبانی مواجهند.
پرستار با پلیس تماس گرفت. آنها دوباره برایم توضیح دادند که ممکن است یک جرم رخ داده باشد و مرا به واجد جرائم جنسی ارجاع دادند. از من خواستند که اظهاراتم را جلوی دوربین بگویم. اما پیش از آن دو پلیس زن مرا به اتاقی بردند و پرسیدند: «آیا مطمئنی که میخواهی این شکایت را انجام بدهی؟» آن زمان از اینکه به سکس با آن مرد رضایت داده بودم احساس گناه میکردم. این حس زمانی که زنان پلیس از من پرسیدند «آیا مطمئنی؟» و «آیا میدانی که این کار ممکن است زندگی یک مرد را نابود کند؟» تشدید شد. مضحک اینکه درست همان زمانی که من هنوز منتظر جواب آزمایش اچ آی وی و بیماریهای مقاربتی بودم، یکی از افسران پلیس گفت: «میخواهی او را احضار کنم و بترسانمش؟» او این را به عنوان بدیلی برای شکایت رسمی پیش روی من گذاشت.
بیشتر بخوانید:
تجاوز و خشونت جنسی در ازدواج و رابطۀ زوجینی
«تجاوز امری است درباره قدرت و نه شهوت»
آنها از یک پرونده پدوفیلی برایم گفتند که سالها روی آن کار کردهاند و هنوز حل و فصل نشده است. منظورشان این بود که حتی اگر شکایت کنم خیلی بعید است که موفق شوم؛ چرا که این موضوع در مقایسه با پروندههای دیگر اصلا مسئله مهمی نبود و از نگاه آنان ناچیز به نظر میرسید. بخش عمده مسئله، مربوط به دیدگاهها و اسطورههای کلیشهای پیرامون زنان و رابطه جنسی است. آنچه که برای من رخ داد خشونت بود، اما از دست قانون کاری برنمیآید وقتی دستگاه اجرای قانون آلوده به اسطورههای تجاوز است.
در حین ثبت اظهارات ویدئویی، صراحتا بار امن ماندن بر دوش من گذاشته شد، من که قربانی خشونت بودم. پرسیدند: «آیا وقتی کاندوم را درآورد تفاوتی احساس کردی؟» در حالی که این سوال کاملا نامربوط بود و پیش از آن لحظه ارتکاب جرم صورت گرفته بود. بله پلیس هنوز هم از زنان میپرسد که چقدر مشروب خوردهاند پیش از آنکه مورد تعرض قرار بگیرند. مشکل با وجود این پیشفرض که زنان درباره تعرض جنسی دروغ میگویند، تشدید شده است. علیرغم اینکه مرکز «بحران تجاوز» در انگلیس گزارش داده که آمار اتهامات دروغین به طرزی باورنکردنی پایین است. معضل جدیتر این است که اکثریت افرادی که مورد خشونت جنسی قرار میگیرند واقعه را به پلیس گزارش نمیکنند.
تجربه مواجهه من با پلیس پس از منع تعقیب خوردن متعرض، پایان یافت. او را احضار کردند و پس از ارائه اظهاراتش، از او رفع اتهام کردند. ادعا کرده بود که عمدی در کار نبوده و کاندوم به طور اتفاقی درآمده است. راه دیگری برایم باقی نگذاشتند که ادامه بدهم.
دکتر «رینگ» از دانشگاه کنت میگوید آمار بسیار پایین محکومیت در جرائم جنسی، به دلیل موانع ابتدایی سر راه بازماندگان از جمله پلیس و CPS است. وگرنه برای مواردی که به دادگاه میرسند آمار محکومیت در سال ۲۰۱۶ چیزی حدود ۶۰ درصد بوده است. اما برای رسیدن به این مرحله، به شواهدی فراتر از گزارش و ادعای بازمانده نیاز است. در مواردی که رابطه جنسی توافقی آغاز میشود مانند درآوردن غیرتوافقی کاندوم، فراهم کردن چنین مدارکی تقریبا غیرممکن است. اگرچه روزبهروز جامعه بیشتر حامی این ایده میشود که تجاوز در فقدان رضایت جنسی رخ میدهد و نه با اعمال زور، دستگاه قضایی همچنان توسط کلیشههای پیرامون خشونت جنسی احاطه شده است. بنابراین ما باید به آگاهیبخشی ادامه بدهیم و اطمینان حاصل کنیم که کسانی که چنین مواردی را گزارش میدهند مورد حمایت قرار میگیرند.
نویسنده: سوفی مالین
منبع: The Guardian