دیدبان آزار

مرکززدایی از «زن، زندگی، آزادی»

اتحاد رهایی‌بخش و انقلابی، خودنقاد است و مبتنی بر تکثر و چندصدایی

نویسنده: میم

کشتار ایذه و قتل #کیان_پیرفلک بار دیگر نام این شهر کوچک و حاشیه‌‌ای را به متن اخبار و شبکه‌های اجتماعی وارد کرده است. شهری کوچک و محروم در استان خوزستان که در سال‌های اخیر یکی از کانون‌های مهم اعتراضات بوده و به دلیل مقاومت دلیرانه مردمش شهرت یافته است. زنی درباره این تصویر که از یکی از خیابان‌های ایذه برداشت‌ شده در اینستاگرامش نوشته است: «جز این زن که چون تمام خواهران دیده و نادیده‌ام در ایران هر روز مقاومت را زندگی می‌کند، چیز دیگری جلب توجه می‌کند: تصویر تانکرهای آب و تابلوی تانکرسازی که نماد نابرابری میان حاشیه و مرکز است.»

اما چرا تانکر؟ تانکر یا همان مخزن آب محفظه‌ای است برای ذخیره آب و استفاده از آن در مناطقی که آب لوله‌کشی جیره‌بندی است و/یا فشار کمی دارد، ضروری است. در ایذه تانکر یکی از ضروری‌ترین اشیا برای زندگی‌ است چرا که با وجود قرار داشتن این شهر در پرآب‌ترین استان ایران به دلیل سیاست‌های مرکزگرایانه و پروژه‌های تبعیض‌آمیز و ضد محیط‌زیستی انتقال آب کارون به استان‌های مرکزی سال‌ها است که آب در ایذه سهمیه‌بندی است. در این تصویر تانکرها نقشی نمادین ایفا می‌کنند و بازنمای نظمی سرکوب‌گر و نابرابرند. ممکن است عده‌ای با نقد سیاست‌های آبی مرکزگرایانه‌ای چون انتقال آب مخالف باشند با این توجیه کلاسیک که "الان وقت این حرف‌ها نیست" و چنین استدلال کنند که نقد این سیاست‌ها در میانه جنبشی فراگیر در سراسر کشور ممکن است منجر به آسیب به اتحاد مردم شود. از قضا دقیقا در همین لحظه اکنون انقلابی است که نقد مرکزگرایی، همچون دیگر اشکال ستم و تبعیض، ضرورت دارد.

نه گفتن به پروژه‌های انتقال آب که بخشی از دهه‌ها مرکزگرایی و تبعیض سیستماتیک است نه در تقابل با جنبش «زن، زندگی، آزادی» که اتفاقا بخشی از آن است. زن، زندگی آزادی خیزشی علیه تمام نظام‌های در‌هم‌تنیده ستم و نابرابری است و تلاشی برای خلق فرم‌هایی متفاوت از بودن و تخیل درباره امکان آفرینش جهانی برابر که در آن فرودست امکان سخن گفتن داشته باشد نه آنکه صدایش با تمسک به برداشتی پدرسالار از اتحاد، سرکوب شود. اتحاد رهایی‌بخش و انقلابی، اتحادی است خودنقاد و مبتنی بر تکثر و چندصدایی و در غیر این صورت به جای مبارزه‌ای رهایی‌بخش برای خلق بدیل‌هایی انقلابی به تلاشی محافظه‌کارانه برای پاسداری از نظم موجود تبدیل می‌شود. بی‌عدالتی آبی، آسیب به محیط زیست، مرکزگرایی و تبعیض اتنیکی بخشی از نظم سرکوب‌گر و نابرابر موجود و علیه زن، زندگی و آزادی است و اعتراض به آن لازمه همبستگی فراگیر و متکثر است.

مطالب مرتبط