دیدبان آزار: فرزاد موتمن، کارگردان فیلم شبهای روشن، زنان سینماگر معترض را به خاطر شکلگیری «شورای اخلاق حرفهای سینما» سرزنش کرده است. این شورای اخلاق که از آن صحبت میشود چیست؟ اوایل فروردین پس از انتشار روایات متعددی از خشونت جنسی اعمالشده توسط فرهاد اصلانی، صدها زن سینماگر بیانیهای علیه خشونت جنسی و جنسیتی نسبت به زنان در سینما امضا کردند. دقیقا همان روزها که امضاکنندهها مشغول برگزاری انتخابات مجازی بودند تا از میان خود کمیتهای برای پیگیری مطالبات عنوانشده در بیانیه برگزینند، از وزارت ارشاد دستور صادر شد تا شورایی به اسم شورای اخلاق بهمنظور پیگیری همین مسئله شکل بگیرد.
این دستور را رییس سازمان سینمایی صادر و اعضایش را هم خود مشخص کرد: هفت مرد و دو زن. جدا از این ترکیب جنسیتی که خود جای پرسش دارد، تمامی این اعضا نمایندهای از قدرت بودند؛ چه مردان که شامل رئیس حراست، مدیرکل حقوقی سازمان سینمایی، مدیرعامل بنیاد فارابی، مدیرعامل خانه سینما و دیگر دستاندرکاران نهادهای وابسته به قدرت میشدند و چه زنان. از دو عضو زن این کمیته چه میدانیم؟ یکی از آنها یعنی انسیه شاهحسینی، همین هفته پیش به ابراهیم رییسی در جلسه افطاری با هنرمندان گفته است: «آقای دکتر ما نه سال منتظر ظهور شما بودیم.» دیگری هم مائده چینیساز، حقوقدان و از مشاوران خانواده قوه قضاییه است که در اینستاگرام، توییتر و تلگرامش هیچگونه دغدغهای نسبت به خشونت علیه زنان به چشم نمیخورد.
همزمان با شکلگیری این شورا، هیئت دیگری هم به صورت مستقل و با برگزاری انتخابات، کار خود را برای پیگیری مطالبات درجشده در بیانیه زنان سینماگر آغاز کرد. پنج نفر برای این هیئت نمایندگی انتخاب شدند: ترانه علیدوستی، هانیه توسلی و سمیه میرشمسی، غزاله معتمد و مارال جیرانی. از همان آغاز تفاوت جهتگیریهای این دو ائتلاف روشن بود. هیئت مستقل از آزار و خشونت جنسی میگفت و شورای دولتی خود را «شورای اخلاق» نامیده بود. اعضای کمیته مستقل زنان سینما به درستی نام خشونت جنسی را روی تمامی روایات میگذارند. آنها با انتخاب درست کلمات، سعی دارند درباره اتفاقهای بدون نامی که قبلا در سکوت برای زنان سینماگر رخ میداد حرف بزنند. این گروه به درستی کلمهها را میسازند و کلمهها افکار عمومی را. اما شورای اخلاق چه میکند؟ در جلسه اول این شورا به جز اشارهای کوتاه به این نامه، حرف دیگری از آزار و خشونت علیه زنان به میان نیامده است. آنها به جای صحبت علنی از آزار جنسی، از صیانت از سینما میگویند؛ صیانت کلیدواژه نهادهای قدرت برای تشدید سلطه است. صیانت از اینترنت، صیانت از خانواده، صیانت از سینما و احتمالا به زودی صیانتهای دیگر.
بیشتر بخوانید:
من هم جرات میکنم و روایت خود را مینویسم
«از او تقاضای کار کردم، او به من تجاوز کرد»
شورای اخلاق میگوید کارش صنفی است و مشخصا برای دغدغههای زنان تشکیل نشده است. آنها میگویند قرار است کمیته زنانهای به زودی در این شورا پا بگیرد که اگر بازیگری قصد شکایت داشت بتواند از کمک مشاوران قوه قضاییه هم بهره ببرد. حالا مسئولیت اینکه این اتفاق بیفتد یا نه، یا اینکه این شورای اخلاق تبدیل به یک پلیس امنیت بشود که از قدرت خود در راستای منافع امنیتی سوءاستفاده کند، نه ارتباطی به زنان سینماگر دارد و نه به کمیته پنجنفره. اطمینان داریم که از این شورا کمکی برنمیآید؛ میدانیم نظام حقوقی، توان پاسخگویی به این جنس نیازها و اشکال پیچیده آزار جنسی را ندارد. با این حال حتی اگر این شورا فقط نمایشی باشد و از قبل آن گشت ارشادی هم برای سینما شکل بگیرد، مقصر آن زنانی نیستند که در مقابل تحقیر، تبعیض و خشونت به پا خاستهاند.
اگر گروهی از زنان در محاکم قضایی از آزار در فضای عمومی شکایت کنند و به دنبال شکایت آنها دوربینهای مداربستهای در خیابانها نصب شود که هدف آن نه جامعه امن، بلکه جامعه امنیتی باشد، مقصر زنان نخواهند بود. همانطور که نیروی گشت شهری برای مقابله با جرم و جنایت در خیابانها شکل گرفته یا همانطور که اینترنت میتواند برای شهروندان هزاران نفع داشته باشد از قِبَل آن نیرویی هم میتواند برآید که به ابزار تنبیه و محدودکنندهای از سوی قدرت تبدیل شود. یعنی بهدلیل واهمه از تشدید سرکوب، زنان چشم خود را روی ستم جنسیتی ببندند؟ کمااینکه زنان نسبت به این سرکوبها هم هشیارند و همواره در مقابل آن ایستادگی کردهاند.
امضاکنندگان نامه تاکید کرده بودند که سیستم بررسی و پیگیری گزارشات خشونت، باید شامل کمیتهای مستقل در خانه سینما متشکل از اعضایی با سلسلهمراتب قدرت متفاوت باشد. زنان سینماگر صراحتا عنوان کرده بودند که این کمیته باید: ۱)از وابستگی و پیوند با روابط قدرت موجود در فضای سینمای ایران دور باشد. ۲) تمامی اعضای این نهاد میبایست در حوزه خشونت جنسی آموزش موثر و قابل ارزیابی دیده باشند. ۳) این نهاد با اکثریت مطلق از زنان تشکیل شود. ۴) این نهاد از طریق رایگیری جمعی و دموکراتیک فعالیت کند. ۵) این نهاد برای همه زنان در صنعت سینما در دسترس باشد. این زنان حتی در مقابل پیشنهاد خانه سینما (جامعه اصناف سینمای ایران) مبنی بر رسیدگی به گزارشات از طریق «شورای صیانت»، موضع گرفتند و بر شکلگیری یک نهاد مستقل از مناسبات داخلی خانه سینما و دیگر مناسبات قدرت پافشاری کردند.
نهتنها زنان سینماگر، بلکه به طور کلی جنبش روایتگری خشونت جنسی در ایران از آغاز تاکنون، نشان داده که نسبت به مداخلات قدرت در روند دادخواهی و مطالبهگری خود هشیار بوده است. زنان همزمان که از ضرورت مجازات مرتکبان گفتند نسبت به ماهیت سرکوبگرانه و کاستیهای سیستم عدالت کیفری هشدار دادند، قاطعانه علیه اعدام متجاوزان موضع گرفتند و به همین دلیل روایات خود را به فضای مجازی سپردند و نه پلیس و دادگاه. همزمان که از آزار خیابانی و خشونت در فضای عمومی مینوشتند، علیه نیروهای ایدئولوژیک که تحت عنوان تامین امنیت زنان به دنبال تفکیک جنسیتی فضاها بودند با صدایی بلندتر از همیشه «نه» گفتند. همزمان که از خشونت جنسی گفتند، علیه حجاب اجباری و پوشاندن بدن زنانه به بهانه امنیت هم مقاومت کردند و واضح است که به این ایستادگی در برایر تمامی اشکال سلطه ادامه خواهند داد.