همه میخواهند جلوی وقوع تجاوز جنسی در فضای دانشگاهها را بگیرند. اما هیچکس واقعاً نمیداند چه اقداماتی مؤثر است. مطالعهای جدید که در مجله پزشکی نیوانگلند[1] منتشر شده است، پاسخی احتمالی دارد: برنامه آموزشی فشردهای که به زنان دانشجو آموزش میدهد علائم هشداردهنده را بشناسند و در برابر تعرض جنسی مقاومت کنند. این تحقیق نشان میدهد احتمال مورد تجاوز قرار گرفتن زنانی که در این دورهها شرکت کردهاند، در مقایسه با زنانی که شرکت نکردهاند، ۴۶ درصد کمتر بوده است.
این مسأله مهمی است. مطالعات نشان داده است که 20 درصد از زنان دانشجو در محیطهای وابسته به دانشگاه مورد تعرض قرار میگیرند. دولت بر دانشگاهها فشار آورده که وقتی دانشجویان تعرض جنسی را گزارش میدهند، واکنش شدیدتری نشان بدهند و احتمالا این قسم دورهها یکی از شیوههای پاسخگویی دانشگاهها در مواجهه با خشونت جنسی گسترده باشد.
با این حال، برنامههای آموزشی پیشگیری از تجاوز جنسی که در تلاشاند رفتار و واکنش زنان به این خشونتها را تغییر دهند، محل بحثاند. در این برنامهها و کارگاهها، به جای آموزش دادن به مردان برای احترام گذاشتن به حقوق زنان، به زنان یاد میدهند که چگونه در دنیایی که تجاوز جنسی در آن واقعیتی گریزناپذیر است، زندگی کنند.
این کلاسها برای پیشگیری از تجاوز به زنان چه میآموزند؟
محققان، دانشجویان سال اول را در سه دانشگاه کانادا به شکل تصادفی به دو گروه تقسیم کردند. به گروه اول بروشورهایی در مورد تشخیص و پیشگیری از تجاوز جنسی دادند. این بروشورها نهایت آموزشی است که دانشگاههای مورد مطالعه معمولاً در اختیار دانشجویان میگذارند. گروه دوم در یک کلاس ۱۲ ساعته شرکت کردند که در آن آموزش میدیدند تجاوز جنسی و رفتارهای مبتنی بر زور و اجبار را تشخیص دهند و در برابرشان مقاومت کنند.
یکی از بروشورهایی که به زنان گروه کنترل که در کلاسهای پیشگیری شرکت نکردند، داده شد
کلاس با آموزش به زنان درباره خطرات تعرض جنسی شروع میشود: با بیان اینکه بیشتر تعرضهای جنسی توسط دوستان و آشنایان قربانیان صورت میگیرد، و زنان باید بدانند از سوی افرادی که قبلاً ملاقات کردهاند خطر بیشتری تهدیدشان میکند تا غریبههایی که در خیابان از پشت بوتهها ظاهر میشوند.
در این برنامه آموزشی همچنین به زنان میگویند که تجاوز به قدرت مربوط است نه به سکس- به این معنی که تجاوز همانقدر با سکس ارتباط دارد که ضربوشتم یک نفر با وردنه، به شیرینیپزی.- در این دوره بر علائم هشداردهنده مشخصتر تمرکز میشود: تشخیص اینکه مردان چه موقع احساس میکنند استحقاق جنسی دارند یا مستعد خشونت و سوءرفتار هستند.
علاوهبراین، در این برنامه آموزشی موانع عاطفی «نه» گفتن بررسی میشود- چطور زنان از نظر اجتماعی شرطی شدهاند که به هر قیمتی از روابط عاطفی خود محافظت کنند یا از اینکه پرخاشگر به نظر برسند، بپرهیزند. تسهیلگران این دورهها موظفاند که جملاتی از این دست بگویند: «زمانی که مردی آشنا میخواهد به ما تعرض کند به اینکه او یا بقیه مردم درباره ما چه فکری میکنند نباید اهمیت بدهیم.» تمرکز این برنامه بر تعامل و قاطعیت است. در یک سناریوی نمونه که شامل نوشیدن الکل است هرگز نمیگویند که زنان نباید زیاد مشروب بنوشند، و به مربیان گفته میشود که اگر دانشجویان شروع به قربانینکوهی کردند، آنها را اصلاح کنند. علاوهبراین، به زنان دفاع شخصی آموزش داده شد. اینکه چطور در مقابل اقدام به تجاوز، چگونه بهطور کلامی و فیزیکی واکنش نشان بدهند.
به نظر میرسد آموزشها احتمال وقوع تعرض جنسی را کاهش داده است
یک سال بعد، محققان مطالعه خود را با یک نظرسنجی ادامه دادند. زنانی که در کلاس شرکت کرده بودند کمتر از دیگران خشونت جنسی را گزارش کرده بودند. تفاوتها چشمگیر به نظر میرسید: ۴۲ زن از گروهی که بروشور را خوانده بودند، گزارش دادند که در سال پس از آغاز مطالعه، مورد تجاوز قرار گرفتهاند، در حالی که ۲۳ زن از گروهی که در کلاس شرکت کرده بودند گزارش دادند که مورد تجاوز واقع شدهاند. (در کل، ۴۳۰ دانشجو هم در کلاس و هم سال بعد در نظرسنجی شرکت کردند؛ ۴۲۰ زن هم بروشور دریافت و هم در نظرسنجی تکمیلی شرکت کردند.) محققان نوشتهاند که فقط ۲۲ زن باید در این برنامه شرکت کنند تا از وقوع یک مورد تجاوز در طی سالِ پس از شرکت در کلاس جلوگیری شود. این مطالعه تفاوتی در آمار اجبار جنسی (با کلام تحت فشار قرارگرفتن یا فریب جنسی) ایجاد نکرد.
بیشتر بخوانید:
فقدان آموزش، عامل افزایش آمار آزار جنسی
تمرین دفاع شخصی برای زنان اقدامی فمینیستی است
زنانی که در کلاس شرکت کردند نیز نسبت به زنانی که بروشور را مطالعه کرده بودند، میزان کمتری از اقدام به تعرض جنسی را گزارش دادهاند. این موضوع نشاندهنده این است که احتمالاً بخش آموزش دفاع شخصی، عامل تعیینکننده نبوده است. اما این گزارش همچنین نشان میدهد که اگر این آموزش واقعاً به زنان کمک کرده که از تعرض جنسی جلوگیری کنند، این امر از طریق تشخیص موقعیتهای بالقوه خطرناک و دوری از این موقعیتها حاصل شده است، پیش از آنکه وضعیت از کنترل خارج شود. بنابراین این مطالعه پرسشی مهم را بدون پاسخ میگذارد: آیا این آموزش واقعاً از خشونت جنسی در دانشگاه پیشگیری میکند، یا فقط به گروهی خاص از زنان کمک میکند تا از قربانی شدن خود جلوگیری کنند؟ در حالی که زنان دیگری که در کلاس شرکت نکردهاند جای آنها را میگیرند و قربانی تجاوز میشوند.
انجام دادن نظرسنجی از کل دانشکدهها ممکن است این موضوع را تا حدی روشن کند، اما تعداد دانشجویانی که در این کلاس شرکت کردند، نسبتاً کم بود. اما محققان تنها نتایج مربوط به دانشجویانی که بروشورها را خوانده یا در کلاس شرکت کرده بودند، در دست دارند، و نه دانشجویانی که از ابتدا برای شرکت در مطالعه ثبتنام نکردهاند. به نظر میرسد که این دوره آموزشی، نوعی استراتژی دفاع شخصی مؤثر باشد که برای هر زن بهصورت فردی، تفاوت بزرگی ایجاد میکند. اما مشخص نیست که آیا میزان خشونت جنسی در کل دانشگاه را کاهش داده است یا خیر.
چرا تمرکز بر زنان، و نه مردان، رویکردی مشکلساز است؟
دوه آموزشی مورد مطالعه در این تحقیق، رویکردی فمینیستی دارد، علیه قربانینکوهی موضع میگیرد و اذعان دارد که فقط مردان میتوانند تعرض جنسی را به طور کامل متوقف کنند. این دیدگاه تعرض جنسی را با آنفلونزا مقایسه میکند: اگر مریض شدید، تقصیر شما نیست، اما اگر میتوانید، باید برای جلوگیری از آسیب دیدن اقداماتی انجام دهید.
با این حال، سپردن بخشی از مسئولیت به زنان و محول کردن وظیفه امن ماندن از تجاوز به آن از منظر برخی کنشگران مشکلساز است. این رویکرد، به جای اینکه مردان را از اعمال خشونت جنسی منع کند، تجاوز را تهدیدی گریزناپذیر قلمداد میکند که زنان باید در برابرش از خود محافظت نمایند. در مثال آنفولانزا، این قسم دورهها به جای یافتن واکسنی برای ریشهکن کردن ویروس در وهله اول، بر درمان بیماری تمرکز دارند.
دالگونا بولگر[2]، یکی از همبینانگذاران سازمان «قانون نهم را بشناس»[3] که از بازماندگان تعرض جنسی در محیطهای دانشگاهی حمایت میکند، در «فمینیستینگ»[4] نوشته است: «بهقول یکی از دوستانم، اگر به جای اینکه به مرتکب بگویید رفتارش را تغییر دهد، به زنان فشار میآورید که این کار را بکنند، در واقع میگویید "مطمئن شو به دختر دیگری تجاوز میکند."همیشه دختران دیگری در بار حضور دارند.»
مطالعه مذکور این نگرانیها و ملاحظات را به رسمیت میشناسد. محققان مینویسند: «برنامه مقاومت برای زنان طراحی شده است؛ و البته به مداخلات مؤثر با تمرکز بر رفتار مردان هم نیاز است.» تلاشهای مشابهی در جریان است: برای مثال سازمان «آموزش پسران برای مرد شدن»[5] تلاش دارد نگرش ورزشکاران دبیرستانی به زنان، قدرت و سکس را تعدیل کند. اما بهترین چشماندازی که برای این تلاشها میتوان در نظر داشت فقط اثرگذاری نیست- بلکه لازم است برنامههای آموزشی مختص مردان نیز توجه مطالعاتی کافی را به خود جلب کنند، دستکم به همان اندازه که تاکید و تمرکز بر آموزش زنان منعطف شده است.
نویسنده: لیبی نلسون
برگردان: حدیث حسینی
منبع: vox
[1] New England Journal of Medicine
[2] Dana Bolger
[3] Know Your IX