دیدبان آزار

بازماندگان خشونت جنسی برای بهبود یافتن به هنر روی آورده‌اند

این زنان درد عمیقی دارند

دیدبان آزار: پایگاه خبری «میامی هرالد» با تعدادی از زنانی که در یک جلسه فمینیستی شرکت کرده بودند، مصاحبه کرده است. در این جلسه که توسط مرکز کارگران میامی برگزار شده بود، شرکت‌کنندگان از تجربه‌های خشونت جنسی و شیوه‌های بهبود یافتن از آن صحبت کردند. این زنان، هتل‌ها و خانه‌ها را تمیز می‌کردند، پرستار بچه و پیشخدمت بودند و یا از بیماران و افراد مسن مراقبت می‌کردند. تجربه‌ها و روایات این زنان، ترکیبی از رنج و مقاومت و چنان قدرتمند بود که میامی هرالد آن‌ها را به شعر تبدیل کرد و از هنرمندان زن دعوت کرد تا آن‌ها را به تصویر بکشند.

«یاسمین راجرز» که مدیریت این حلقه زنانه را بر عهده داشت، این جملات را در کنار طرح زیر نوشته است: «مردها مشکلی ندارند... فضا را اشغال می‌کنند، حتی وقتی فضایی وجود ندارد...»

«خاویر رینگر»، نقاشی است که روی دیوارها نقاشی می‌کند، او اهل بوستون است، در دومینیکن زندگی و با جوامع به حاشیه رانده‌شده کار می‌کند تا آن‌ها را از طریق هنر توانمند کند. رینگر می‌گوید: «این گفتمانی قدرتمند است؛ چون حاکی از معضلات جامعه‌ای است که اجازه می‌دهد در آن مردان عاملیت زنان را سرکوب کنند. ما باید به مردان بیاموزیم که آزادانه در کنار ما حرکت کنند و به حیطه‌ای که اجازه ورود به آن را ندارند، تعرض نکنند.»

 

 

سخنان راجرز که در کنار تصویر بالا نوشته شده و می‌گوید: «ما فضا را با بودنمان در جامعه، اشغال می‌کنیم... با هم و با گفتن این جمله که: دیگر تحمل نمی‌کنیم...»، الهام‌بخش خلق تصویری از سوی «یاسمین فری یر»، هنرمند آمریکایی-اکوادوری شد که در شیکاگو بزرگ شده و در پاریس هنر می‌خواند. او می‌گوید: «همه ما بخشی از جنبش MeToo و همه با هم خواهریم. هیچ یک از ما نباید جنبشی را به این دلیل که فکر می‌کنیم شخصا درگیر موضوع آن نبوده‌ایم، زیر سوال ببریم. برای مردم مهم است که احساس کنند شنیده می‌شوند. زمانی که بتوانیم خود را از تاریکی رها کنیم و از پستوها بیرون بیاییم، بالاخره روشنایی پدیدار خواهد شد. برای بازماندگان، مردان، زنان و همه مهم است که احساس کنند اهمیت دارند. باید اجازه دهیم تفاوت‌هایمان ما را متحد کند زیرا همه ما به روش‌های مختلف آسیب می‌بینیم.»

 

«این ماییم که فضا را اشغال می‌کنیم... این ماییم که برای بازگرداندن شأن خود می‌جنگیم... و می‌گوییم که لایقیم تا کرامت خودمان را داشته باشیم و سزاوار کنترل بر بدن خودمانیم.»

رینگر که جملات بالا از راجرز را به تصویر کشیده می‌گوید که اغلب مجبور است برای داشتن فضایی برای خود بجنگد، به‌ویژه زمانی که پروژه‌هایی را مدیریت می‌کند: «من دائماً به عنوان یک زن، خودم را برای اشغال فضا در محیط‌هایی که مردان آن‌ها را اشغال کرده‌اند‌، به چالش می‌کشم.»

 

«با درک اینکه همه ما مورد آزار جنسی قرار گرفته‌ایم... در لحظاتی که بدن ما متعلق به خودمان نیست... ذهنمان متعلق به خودمان نیست... خانه ما متعلق به ما نیست...»

 

بیشتر بخوانید:

 «عکاسی برایم رهایی‌بخش بود»

 برای بازماندگان تجاوز؛ شما تنها نیستید

 

«جانای لینچ »، هنرمندی از «تامپا» که در فرانسه در رشته انسان‌شناسی تحصیل می‌کند، سخنان «مارسیا اولیو»، مدیر مرکز «ووکز میامی» را به تصویر کشید و تصمیم گرفت در مورد جنبش MeToo  در این جلسات ماهانه زنانه صحبت کند تا فضایی برای بهبود و احساس قدرت زنان فراهم کند. او هنگامی که سخنان بازماندگان را شنید، دچار احساس عصبانیت، غم و اندوه شد؛ «احساس کردم که زنان مجبور نیستند دائما با این تجربه‌ها مواجه شوند. این موضوع وضعیت ما را تحت‎تأثیر قرار می‌دهد. از جمله شخصیت ما، نحوه لباس پوشیدنمان، راه رفتنمان، جایی که در آن قدم می‌زنیم و کسانی را که با آنها ارتباط برقرار می‌کنیم. این موضوعی طبیعی نیست و نباید عادی انگاشته شود.»

 


 

«این مانند یک گل است... گلی که یک گل دیگر از آن جوانه می‌زند و آن را می‌پروراند... من ثمره تجاوزم و خودم هم مورد تجاوز قرار گرفته‌ام...»
این شعر در کنار تصویری که لینچ از داستان «میلاگروس خیمِنِس» کشیده، نوشته شده است. در این تصویر قطره اشکی که به شکل یک گلبرگ است از یک چشم پایین می‌آید.

در طول برگزاری یکی از این جلسات زنانه، سخنان خیمنس، اتاق را به یک باره در سکوت فرو برد. او که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته است، خطاب به زنان دیگر گفت: «مادرم در جمهوری دومنیکن خدمتکار بود. پدرم صاحب خانه‌ای بود که او در آن کار می‌کرد. او از مادرم سوء‌استفاده جنسی کرد و من از آن تجاوز متولد شدم. به این فکر می‌کنم که مادرم در آن مدت چقدر رنج کشید. در این روزها، داستان‌هایی که از این زنان می‌شنوم درونم را آشفته کرده است.»

 

«یولیدی گونزالس نیتو»، این عبارات را به تصویر کشیده است: «فهمیدم که قرار نیست یک بازمانده تجاوز جنسی باقی بمانم... پس تصمیم گرفتم مالکیت رنج‎هایم را بپذیرم... با آن کنار بیایم، با خودم همراهش داشته باشم ولی با آن کار موثری انجام دهم.»

«یولیدی گونزالس نیتو» یکی از زنانی که در ماه دسامبر در این جمع زنانه شرکت کرده بود، می‌گوید خلق هنر راهی برای مقابله با تروما و روشی برای بهبودی‌اش بوده است. او در این جلسه برای اولین بار علنا در مورد تجربه آزار جنسی در کودکی سخن گفت. گونزالس می‌گوید: «من این را فهمیده‌ام که هرگز پیش از این وجود نداشته‌ام، گویی قرار نبوده وجود داشته باشم. من یک بازمانده تجاوز جنسی‌ام و حالا تصمیم گرفته‌ام مال خودم باشم و کاری انجام دهم.» او ادامه می‌دهد: «ما قبلا از MeToo حرف زدیم، اما حالا چی؟ ما نیاز به جامعه‌ای داریم که فضا را برای بهبود بازماندگان و حمایت از آنها فراهم کند. من هرگز آزاد نخواهم بود اگر خواهرانم آزاد نباشند.»

او بعد از مدت کوتاهی گروهی هنری با نام  MotherShip را به همراه هنرمندانی از میامی تاسیس کرد تا بهبود یافتن از طریق خلاقیت‌های هنری را معرفی کند و ترویج دهد. آن‌ها قصد دارند در کم‌برخوردارترین محله‌های میامی فضایی را برای بهبود یافتن عادلانه و هنردرمانی فراهم کنند.  گونزالیس نیتو که هماهنگ‌کننده امور مربوط به عدالت جنسیتی در سازمان غیرانتفاعی The New Florida Majority هم هست، می‌گوید: «برخی از بهترین آثار هنری از سوی افراد، در لحظاتی خلق می‌شوند که لحظات بسیار تاریک زندگیشان بوده است. مانند کسانی که گوش‌های خود را بریده‌اند...»

 

 

«کارمن فرراس» به عنوان یک هنرمند شعر خاصی را انتخاب نکرد. در عوض، او تصویری را با الهام از روایات بازماندگان که در گروه زنان میامی شنیده بود، خلق کرد. کمی بیش از یک سال پیش، فرراس که اکنون در مادرید تحصیل می کند، در یکی از خیابان‌های سانتو دومینگو، در زادگاهش جمهوری دومینیکن مورد حمله قرار گرفت. او می‌گوید: «پسری مرا خفت کرد تا تلفن همراهم را بدزدد. این احساس که در گوشه‌ای گیر افتاده‌اید و مورد آزار روانی قرار می‌گیرید، شما را به فردی بی‌اعتماد نسبت به دیگران تبدیل می‌کند. آیا باید با نگرانی در خیابان‌ها راه برویم؟ چون ما زن هستیم، ما را شکننده می‌بینند؟! هر روز به خودم می‌گویم: «نه! مجبور نیستم اینگونه زندگی کنم و چنین احساسی داشته باشم. من حق دارم که فارغ از ظاهرم مورد احترام قرار بگیرم و تصمیم دارم، تسلیم ظلمی که بر ما تحمیل شده است، نشوم.»

 

 

«ماردی هارتزوگ» تصمیم گرفت شعری را که با سخنان یاسمین راجرز، فعال اجتماعی، خلق شده است به تصویر بکشد تا به زنانی که هر روز از او حمایت می‌کنند، ادای احترام کند. هارتزوگ، هنرمند اهل سیاتل که اکنون در مکزیک زندگی می‌کند، می‌گوید: «متاسفانه من هم مانند بسیاری از زنانی که می‌شناسم، سطوحی از سوءاستفاده جنسی را تجربه کرده‌ام. اجتماعی که من در آن زندگی می‌کنم برایم نقشی بسیار حیاتی داشته تا بتوانم از روزهای سخت عبور کنم و به من کمک کرده تا به خاطر داشته باشم که تنها نیستم. می‌دانم که گل‌ها در شعر دیگری استعاره‌ای از تجاوزند اما می‌خواهم از این تشبیه در کارم استفاده کنم تا اجتماعم را به عنوان یک باغ همیشه روبه‌رشد، زیبا و شکوفا نشان دهم.»

 

 

«ویان پانیاگوا»، نقل‌‌‌‌‌‌ قول میلاگروس خیمنس را درباره چرخه آزار جنسی در زندگی خیمنس به تصویر کشید. پانیاگوا، هنرمند مکزیکی می‌گوید: «من این تصویر را به خاطر تشبیه زنان با شاخه‌های پر از گل دوست داشتم. همه ما می‌خواهیم آن گلی باشیم که شکوفا می‌شود، اما خشونت‌های جنسی ما را پژمرده می‌کند.»

پانیاگوا گفت که فرایند تصویرسازی به او کمک کرده تا تجربیاتش را بازتاب دهد: «من قدرت این زنان را به خاطر به اشتراک گذاشتن تجربیاتشان با دیگران تحسین می‌کنم. وضعیت نگران‌کننده است اما فکر می‌کنم این تلاش‌ها به ایجاد حساسیت و همدلی کمک می‌کند. بنابراین می‌توانیم با هم به این مبارزه ادامه دهیم، بهبود پیدا کنیم و زنان را قدرتمند کنیم.»

 

«مونیکا الیورا» هنرمند مکزیکی با الهام از نقل قول جیمنز، این تصویر را خلق کرده است.

 پس از سال‌ها تجربه آزار و اذیت، خیمنس به ایالات متحده مهاجرت کرد؛ کشوری که در آن برای بیش از دو دهه خانه‌ها و هتل‌ها را تمیز می‌کرد. او در بزرگسالی با چنگ و دندان علیه آزارهای جنسی مبارزه کرده است. یک بار از سوی یک مهمان هتل و بار دیگر از سوی صاحب خانه‌ای که خانه‌اش را تمیز می‌کرد، مورد تعرض جنسی قرار گرفت.

او در جلسه ماه دسامبر گفت: «صرفا با دفاع از خود، آزارگری‌ها متوقف نمی‌شود. همیشه یک نفر دیگر وجود دارد که برای آزار رساندن به شما تلاش کند.»

 

 

«ماریان لوئیزا استرادا سانچز»، هنرمند مکزیکی می‌گوید: «وقتی شعرها و تجربیات زنان را خواندم، بلافاصله یکی از آن‌ها را درک کردم. ما زنان با بیان تجربیاتمان، بدون نیاز به توضیح بیشتر درباره حقایق زندگی خود، یکدیگر را درک می‌کنیم.»

استرادا گفت که تصویرسازی او از اظهارات یاسمین راجرز، سهم او برای بالا بردن صدای زنانه و کمک به زنان برای رهایی از احساس گناه است: «من همیشه در مقابل آزار و اذیتی که در خیابان‌ها و وسایل نقلیه عمومی متحمل شده‌ام، احساس مسئولیت کرده‌ام.»

 

 

«ایزابل روئیز تلو»، هنرمندی مکزیکی است که در این جمع زنانه حضور داشته است. او می‌گوید بعد از حضور در این جمع احساس مسئولیت می‌کند تا در مورد آزار و اذیت و خشونت علیه زنان آگاهی‌بخشی کند؛ «من فکر می‌کنم زمان آن فرا رسیده است که همه از این مسائل آگاه شوند و برای زندگی و کرامت زنان بجنگند. عادی‌سازی استثمار بدن زنان را متوقف کنند، از واکنش به هر نوع بی‌احترامی کوچک و بزرگ به آنها غافل نشوند و فردیت زنان را ارج بگذارند.»

 

 وقتی «فرانسیسکا تیلریا» داستان این جمع زنانه در میامی را خواند، یاد آهنگی از «مری جی. بلایژ» با نام The Living Proof افتاد که می‌گوید: «خیلی‌ها زنده نمی‌مانند... آن‌ها نمی‌توانند عبور کنند... اما به من نگاه کن، من گواهی برای زنده ماندنم.»
سپس تیلریا، هنرمند اکوادوری، قلموهایش را برداشت و این تصویر را خلق کرد. او عبارتی کوتاه را به کلماتی که این تصویر را برایش کشیده بود، اضافه کرد: «من شنیده خواهم شد.»

 

منبع: 

miamiherald

 

مطالب مرتبط