«کمی دونگ»، در ژوئیه 2017 در اتاق هتلی در منهتن از خواب بیدار شد و مات و مبهوت با دوستی که قرار بود همان روز صبح ملاقات کند، تماس گرفت و گفت: «فکر میکنم مورد تجاوز قرار گرفتهام.» تحقیقات پلیس درباره این پرونده ماهها طول کشید؛ در نهایت هم وقتی پرونده به دفتر دادستان منطقه منهتن رسید، دادستان از بررسی اتهامات خودداری کرد و برای هفت ماه دیگر هم او را منتظر گذاشتند. دونگ که اکنون 32 ساله است،میگوید: «آن روزها احساس درماندگی میکردم، گمان میکردم هیچکس مرا و حرفهایم را باور ندارد.»
جنبش Me Too در سالهای اخیر بستر آگاهیافزایی درباره شیوع آزار و تجاوز جنسی، افزایش گزارش به پلیس و امید به پاسخگویی متهمان را فراهم کرد. با این وجود آمارها و گزارشهای زنانی که میگویند مورد تعرض جنسی قرار گرفتهاند، نشان میدهد همچنان نحوه برخورد سیستم عدالت کیفری با اتهامات تجاوز جنسی در شهر نیویورک، تغییر چندانی نداشته است.
بررسی آمار پروندههای مورد بحث در سال 2019 که دادههای آن در دسترستر از پروندههای مشابه طی یک دهه اخیر است، حاکی است دفتر دادستانی منهتن، 49 درصد از پروندههای تجاوز جنسی را در سال 2019، منع تعقیب زده است. این رقم در سال 2017 برابر 37 درصد گزارش شده است. در همین حال باید اضافه کرد، بیشترین درصد رد پروندههای تجاوز جنسی به برانکس (واقع در نیویورک) تعلق دارد. گفتنی است در آمار یاد شده جنایات جنسی علیه کودکان و برخی از جرایم غیرخشن همچون تعقیب کردن، محاسبه نشده است.
این نرخ پایین حکایت از چالشهای ذاتی پیگرد قانونی تجاوز جنسی دارد. در مواردی همچون پرونده دونگ که مهاجم فردی غریبه نیست و افراد الکل مصرف کردهاند، احتمال محکومیت فرد آزارگر به مراتب کمتر خواهد بود. در پروندههایی که رد نشدهاند هم نرخ محکومیت معمولا بسیار کمتر از سایر جرایم خشونتآمیز است. نرخ محکومیت در پروندههای آزار جنسی در منهتن برابر ۴۴ درصد و برای جرایم درجه یک برابر ۷۹ درصد برآورد میشود.
«کارل بورنشتاین»، دادستان سابق ایالتی فدرال که در کالج دادگستری کیفری «جانجی» هم تدریس میکند، در این زمینه میگوید: «هیچ شاهدی برای اثبات اتهام در این پروندهها وجود ندارد و همین موضوع، اثبات آن را دشوار میکند. در واقع مسیر دشواری پیش روی این پروندهها قرار دارد.» برخی از محققانی که در این زمینه مطالعه میکنند، اعتقاد دارند آمار منع تعقیب پروندههای تجاوز جنسی نشان از بیمیلی دادستانها برای رویارویی با این دست پروندهها و چالشهای آنها دارد.
این دست پروندهها پیچیدگیهای خاص خود را دارند. موضوع آزار جنسی و نحوه برخورد قانونی با آن به کانون رقابتی برای انتخاب دادستانهای ناحیهای در ایالات متحده هم بدل شده است. «سیروس آر ونس جونیور» که ریاست یکی از بزرگترین و برجستهترین دفاتر دادستانی ناحیهای در ایالات متحده را در اختیار داشت، با انتقادات شدیدی درباره نحوه مواجهه با جرایم جنسی روبرو شد و نتوانست مجددا در این رقابت، نامزد شود. چندین پرونده مهم در این میان سروصدا به راه انداختند و این موج انتقادات را تقویت کردند که از جمله آنها میتوان به پرونده هاروی واینستین، تهیهکننده سابق هالیوود و یک پزشک متخصص زنان در دانشگاه کلمبیا در سال 2016 به اتهام آزار جنسی دهها بیمار اشاره کرد. افرادی همچون دونگ که اقدام به دادخواهی کردهاند میگویند پروندههایشان به طور کاملا سلیقهای مورد بررسی قرار گرفته یا در مواردی در روند دادرسی مورد تحقیر و انتقاد قرار گرفتهاند.
کامی دونگ گفت که دادستانها هفتهها تعلل کردند تا توضیح دهند که چرا پروندهای را علیه مردی که به گفته دونگ به او تعرض کرده بود، پیگیری نمیکنند.
به گفته «جین منینگ»، دادستان سابق جنایات جنسی و مدیر پروژه عدالت برابر برای زنان، سهلانگاری دادستانها موضوعی همیشگی است. او میگوید: «میراث ننگآور سیستم عدالت کیفری ما این است که تجاوز جدی گرفته نمیشود.»
«آلوین براگ»، دادستان سابق فدرال که بهعنوان دادستان ناحیهای برنده انتخابات مقدماتی دموکراتها شد و در همین حال محبوبترین گزینه برای جانشینی ونس بود، وعده داده است که خطاهای رایج در جریان پروندههای آزار جنسی را اصلاح کند. براگ در مصاحبهای گفت که قصد دارد با راهاندازی مجدد اداره جرایم جنسی و همچنین با ارزیابی عملکرد مدیران و کارکنان این اداره، اصلاحاتی اساسی در روند رسیدگی به پروندههای آزار جنسی ترتیب دهد. او همچنین از قصد خود برای بررسی دلایل رد برخی پروندههای آزار جنسی خبر داد و تاکید کرد: «احتمال محکومیت نباید بهعنوان عامل تعیینکنندهای در مردودیت پروندههای موردبحث، ارزیابی شود.»
در ادامه باید اضافه کرد، پس از آنکه هاروی واینستین، تهیهکننده سابق هالیوود به جرم آزار و تجاوز جنسی مجرم شناخته شد، تعداد گزارشات به پلیس حدود 20 درصد افزایش یافته است. با این وجود همچنان تعداد پروندههای مختومه (به واسطه منع تعقیب، پیروزی متهم، ...) توسط دادستانهای منهتن در مقایسه با میانگین موارد بررسی شده در دهه گذشته تغییر چندانی نداشته است. گفتنی است ونس در اعتراض به عملکرد مجموعه تحت نظارت خود در رسیدگی به پروندههای آزار و تجاوز جنسی، مطالعاتی را توسط یک سازمان غیرانتفاعی که در حوزه خشونت علیه زنان فعالیت میکند، ترتیب داده است. این مطالعه که توسط دفتر ونس در اختیار نیویورکتایمز قرار گرفت، حکایت از آن دارد که دادستانها لزوما شیوهای متعدد و بدیلی را که به نتیجه عادلانه منتهی میشود، بررسی نمیکنند.
این مطالعه بر اساس مصاحبه با مقامات قضایی، ماموران تحقیقات پلیس، قربانیان و دیگر افراد درگیر در پروندهها انجام گرفته و حکایت از آن دارد که ضرورت پیگیری یا عدم پیگیری یک پرونده براساس احتمال محکومیت، تعیین میشود. براساس این مطالعه میتوان اینطور نتیجه گرفت که دادستانها از روشهای سنتی برای بررسی این پروندهها استفاده میکنند که در بسیاری موارد به نتیجه عادلانهای منجر نخواهد شد. برخی افراد مصاحبهشونده در این مطالعه اعتقاد دارند، تا زمانی که حقانیت و اعتبار ادعایشان برای مقام قضایی روشن نشود، اقدامات لازم را ترتیب نمیدهند.
در همین حال در این مطالعه تاکید شده که در فرهنگ عمومی از دادستان انتظار میرود که برنده نهایی پروندهها باشند؛ بر همین اساس این افراد تمایلی ندارند موضوعات چالشبرانگیز همچون پروندههای آزار و اذیت جنسی را دنبال کنند. در ادامه ونس در پاسخ به موجی از انتقادات عمومی که به عملکرد کارکنانش در مواجهه با پروندههای آزار و اذیت جنسی وارد شده بود، دورههای آموزشی را با هدف بهبود مواجهه با قربانیان آزار و اذیتهای جنسی برگزار کرد. ونس در یک مصاحبه تاکید کرد: «هرگونه بیاحترامی از سوی دادستانها نسبت به قربانیان آزار و اذیت جنسی غیرقابل قبول است. ما باید به دستیاران خود آموزش دهیم که چگونه با بازماندگان و قربانیان تعامل کنند.»
سیروس آر ونس جونیور، دادستان ناحیه منهتن، به دلیل نوع رسیدگی دفتر او به پروندههای تجاوز جنسی، از جمله پرونده 2015 هاروی واینستاین، مورد انتقاد قرار گرفته است.
تجربیات زنانی همچون یادآور میشود که قانونگذار باید درباره قوانین تجاوز و روند بررسی این دست پروندهها تجدیدنظر کند. در ادامه این سوال مطرح میشود که دادستانها چگونه باید با بازماندگانی که اثبات ادعایشان در دادگاه دشوار است، برخورد کنند؟ قوانین ایالتهای مختلف چه تاثیری بر روند محکومیت متهمان دارد؟ و چگونه سیستم عدالت کیفری باید حقوق متهم را با درک مدرن از خشونت جنسی تعدیل کند؟
تایمز در گزارشی برای بررسی روند آزار و اذیت جنسی، سه پرونده متعلق به سال 2017 را که درنهایت با نظر دادستانها کنار گذاشته شدند، مورد مطالعه قرار داده است. در این روند با بیش از 12 شاهد شامل دوستان، اقوام، وکلا و بازرسان گفتوگو صورت گرفت و همچنین اسناد پلیس، سوابق پزشکی، ایمیلها و صوتها بررسی شدند. براساس گزارش تایمز زنانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند از رفتار دادستانها گلایه دارند و میگویند: «حتی در مواردی که متهم اشتباه خود را پذیرفته، باز هم پیگرد قانونی پرونده آنها با تردید همراه است. دادستانها پاسخگوی آنها نبودهاند و در مکالمات اولیه همچون جلسه بازجویی با این افراد خشونتدیده رفتار شده است.»
تعدد موانع و دشواریها
در این گزارش پرونده زنی بررسی میشود که در تاریخ 30 سپتامبر 2017 مورد تعرض جنسی قرار گرفته است. این زن دانشجوی کارشناسیارشد در دانشگاه فوردهام بود. او در یک مهمانی در بروکلین به شدیدا الکل مصرف کرده بود که مورد تجاوز قرار گرفت. او به یاد میآورد که سعی داشت به یک دوست مست در حمام کمک کند. این زن بدون آنکه یادش بیاید در اتاقش در کالجی در منهتن از خواب بیدار میشود و به یاد نمیآورد چگونه از مهمانی به آنجا رسیده است؛ اما گویا مورد تجاوز قرار گرفته بود و مردی که همراه او در اتاق بود از او فیلم میگرفت.
وقتی فهمید چه اتفاقی افتاده است، تلفن را گرفت و به سمت دستشویی دوید. او سپس فیلم را به دانشجوی دیگری به نام «کارلوس کولون» در اتاق دیگری نشان داد. کارلوس پس از دیدن فیلم با مرد متجاوز درگیر شد. کولون که به دلیل این درگیری متهم به ضربوشتم شد. او در مصاحبهای گفت که در ویدیویی که دیده بود، زن هیچ واکنشی از خود نشان نمیداده و بیهوش بوده است.
دادستانها اذعان داشتند از پیگیریهایی که بتواند اتهام یک دانشجوی دانشگاه فوردهام علیه یک دانشجوی سیتی کالج را اثبات کند، پیروی نکردهاند.
بیشتر بخوانید:
من کنارت هستم، من حرفت را باور میکنم
آیا باورمندی ما نسبت به روایات خشونت جنسی، بازماندگان زندانی را هم در بر میگیرد؟
مرد مدت کوتاهی بعد از تجاوز، در گفتوگوی تلفنی با یکی از دوستان خود، فیلمبرداری از زن را تایید کرده بود. کمی به بعد به دو نفر از دوستان خود گفت که در حالی که زن بیهوش بوده با او رابطه جنسی برقرار کرده است. هر دو دوست بعدا در مصاحبه با نیویورکتایمز به آنچه که شنیده بودند اعتراف کردند. زن بلافاصله واقعه را گزارش کرد و در طی دوران سهماهه تحقیقات، مقامات قضایی نسبت به ماجرا بدبین بودند و مدام از زن میپرسیدند که چرا مقاومت نکرده است؟ چقدر الکل نوشیده است؟ آیا قصد داشته به دوستپسرش خیانت کند؟ دادستانها تاکید داشتند مقدار الکلی که زن به گفته خودش مصرف کرده و میزان هشیاری او طبق قانوت ایالتی به اندازهای نبوده که به لحاظ فیزیکی درمانده و بیدفاعش کند و فقدان رضایت او نسبت به این رابطه جنسی بر اساس مکالمات ضبطشده قابل اثبات نیست. بهعلاوه آنکه فیلم مورد بحث هرگز پیدا نشد.
در نیویورک و بیشتر ایالتهای دیگر ایالات متحده، فرد زمانی به دلیل مصرف الکل فاقد صلاحیت ابراز رضایت جنسی شناخته میشود که مصرف الکل غیرداوطلبانه رخ داده باشد، بدین معنی است که او قادر نیست به برقراری رابطه جنسی رضایت دهد؛ مثلا اینکه طرف مقابل ماده مخدری را بهطور مخفیانه داخل نوشیدنی فرد ریخته باشد. اما چنانچه فرد مشروبات الکلی را داوطلبانه نوشیده باشد، راه دشواری برای محکومیت فرد متجاوز در پیش خواهد بود.
در حال حاضر حداقل 14 ایالت در آمریکا ازجمله کالیفرنیا، آریزونا، کارولینای جنوبی و مریلند، تعریف فقدان صلاحیت را بهگونهای بسط دادهاند که موارد مسمومیت داوطلبانه را هم دربرگیرد. گروههای مدافع حقوق زنان نیویورک درخواست دارند که این اصلاحات در قوانین سایر ایالاتها هم صورت بگیرد و اجرایی شود. با این حال همچنان نگرانیهایی وجود دارد که چنین اصلاحاتی میتواند وضعیتی را که در آن طرفین رابطه جنسی هر دو مستاند و توانایی تعامل موثر ندارند جرمانگاری کند. بویژه آنکه پس از مستی حافظه هردو نسبت به واقعیت آنچه که رخ داده مبهم خواهد بود.
در ماه ژانویه 2018 ، یک قاضی درخواست دادستان را برای رد اتهامات علیه دانشجوی کالج سیتی پذیرفت. دانشجوی متهم از اظهارنظر در مورد این پرونده خودداری کرد. اما دانشجوی فوردهام تنها زنی نبود که او را به تجاوز متهم کرده بود. در دفاع از آقای کلون برابر اتهام ضرب و شتم، وکیل او، «ناتانیل جی بروتی» گفت که دانشجوی متهم به تجاوز، با اتهام تجاوز دیگری روبرو شده است. در ادامه پلیس دانشکده سیتی کالج فیلمهایی را در تلفن او پیدا کرده بود که نشان میداد او با زنان بیهوش رابطه جنسی برقرار کرده است.
البته زمانی که مقام قضایی تلفن دانشجوی متهم را جستجو میکرد، فیلمها از بین رفته بود. مقامات دانشگاه با استناد به نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی، به سوالات تایمز در مورد فیلمها و تحقیقات آنها پاسخ ندادند. تایمز همچنین با زن دیگری به نام «ماریا گوزمن» مصاحبه کرد. ماریا گفت که او و یکی از دوستانش در سال 2016 در خانه این مرد در کوئینز مشغول نوشیدن مشروب بودند. گوزمن که اکنون 25 سال دارد، با درد از خواب بیدار شد و متوجه شد که به او تجاوز شده است. او گفت که وقتی به هوش آمده، این مرد را دیده که به دوست کاملا بیهوشش، تجاوز میکند. گوزمن پس از اطلاع یافتن درباره اتهامات مطرحشده علیه مرد، تجربه خود را نیز به پلیس منهتن گزارش داد. هرچند که نوع برخوردها با ماریا بهگونهای بود که او از پیگیری شکایت خود منصرف شد.
دانشجوی سیتی کالج، هرگز در رابطه با سایر اتهامات تحت تعقیب قرار نگرفت. هرچند که مقامات قضایی میتوانستند با استفاده از موارد مذکور و شهادتنامهها، شواهد موجود علیه او را تقویت کنند. «کارن فریدمن آگنیفیلو»، دستیار ارشد دادستان ناحیه منهتن اذعان کرد که در این مورد از دستورالعملها پیروی نشده و روند تحقیق در مسیر اشتباهی بوده است. فریدمن گفت: «این یک فرصت از دست رفته بود و ما میتوانستیم بهتر عمل کنیم. در حال حاضر دفتر، سیستم مدیریت پروندهها را تغییر داده و آنها را با دقت بیشتری بررسی میکند.»
گفتنی است بواسطه تحقیقات دانشگاه در سال 2018 مشخص شد که این دانشجو با زن دیگری هم رابطه جنسی غیرتوافقی داشته است و در ادامه به مدت چهار سال از ادامه تحصیل در دانشگاه تعلیق شد. پیشتر دادستان ناحیه در پاسخ به شکایت این زن، برای متهم قرار منع تعقیب صادر کرده بود. در نهایت تنها فردی که در این ماجرا مجازات شد کولون بود که اکنون 27 ساله است و اتهامات او تنها پس از پایان دوره خدمات عمومی به عنوان مجازات، رفع شد.
«یک سیستم معیوب»
«راشل لسر»، فرد دیگری است که مورد تجاوز قرار گرفته است؛ او در توصیف این تجربه گفت که دوستپسر سابقش در اتاق یک هتل در منهتن به او تجاوز کرده است. آنها یک سال با هم بودند اما این رابطه به جدایی ختم شد؛ هرچند که قرار گذاشتند یک سال بعد، یک آخر هفته افلاطونی را کنار یکدیگر بگذرانند.
لسر اوایل شب مشغول چرت زدن در تختی مشترک بود که دوستپسر سابقش او را بوسید. لسر بیدار شد و تاکید کرد به لحاظ جنسی تمایلی به او ندارد. در شب دوم لسر چند لیوان مشروب نوشید؛ نیمههای شب با لرز از خواب بیدار شد و متوجه شد که لباس زیرش روی زمین افتاده است و مقعدش خونریزی دارد. او تصاویر مبهمی از رابطه جنسی در ذهن داشت اما نمیتوانست جزئیات را به خاطر بیاورد. لسر دو روز برای رفتن به بیمارستان صبر کرد و حدود یک ماه بعد با پلیس تماس گرفت. او که اکنون ۳۰ ساله است هنوز نمیداند که این ماجرا با حکمی عادلانه خاتمه خواهد یافت یا خیر.
کارآگاهان برای بررسی این موضوع در تماسی تلفنی که صدای پسر مرتکب ضبط میشد از او اعتراف گرفتند که با لسر رابطه جنسی برقرار کرده است؛ هرچند که این پسر ادعا کرد که گمان میکرده او بیدار بوده است. چهار ماه بعد، متهم در ماه اکتبر سال 2017 بازداشت شد. اما این ماجرا برای دادستان کماکان نقاط مبهمی داشت؛ ازجمله آنکه نمیتوانست درک کند که چگونه لسر هنگامی که یک مرد رابطه جنسی با او برقرار میکرده از خواب بیدار نشده است. مرد متهم به تجاوز در مصاحبه دیگری به پلیس گفت که لسر به او برای برقراری این رابطه رضایت داده اما زمانی که دریافته او به خواب رفته، سکس را متوقف کرده است.
راشل لسر میگوید: «با من مانند یک مزاحم دردسرساز رفتار شد. انگار آنچه که برایم اتفاق افتاده، اصلا اهمیت ندارد.»
لسر یادآور شد که دادستان به او توصیه کرده که زندگیاش را ادامه دهد و از این پیگیریها منصرف شود. هنگامی که او روی تداوم تحقیقات اصرار کرده، دادستان با صدای بلند پاسخ داده که پروندههای زیادی از جمله اقدام به قتل را در دستور بررسی دارد. مقامات قضایی یک ماه بعد پیگیری پرونده را به دلیل فقدان مدارک متوقف کردند و گفتند که شواهد کافی برای اثبات ادعای لسر و فقدان رضایت او، وجود ندارد. لسر به دادستان گفت که تا حد زیادی احساس طرد شدن به او دست داده است. او که به پترا هم معروف است، میگوید: «من از این رفتار خیلی رنجیدم. با من مانند یک مزاحم دردسرساز رفتار شد. انگار آنچه که برایم اتفاق افتاده، اصلا اهمیت ندارد.» دوستپسر سابق او و وکیلش درخواست تایمز برای اظهارنظر در این زمینه را رد کردند.
«بهبود پیدا کن»
خانم دونگ در گزارش خود به پلیس گفت که در روز نهم ماه ژوئیه و در جریان سفری به دعوت یکی از دوستانش برای شرکت در جشنی در نیویورک، مورد تجاوز قرار گرفته است. دونگ به یاد میآورد که دوستش او را در مسیر اتومبیل تا اتاق خوابش در هتل همراهی کرده است. پس از آن بهطور مبهمی به یاد میآورد که لبها و بدن دوستش را روی تن خود احساس کرده است. در ادامه هم از پشت به او تجاوز شده؛ درحالی که دونگ قادر به حرکت نبوده و همچنان سیاهمست بوده است. دونگ این واقعه را برای دوستی که صبح روز بعد با او قرار ملاقات داشت و همچنین خواهرش، تعریف کرد. هر دو نفر جزئیات واقعه نقل شده از سوی دونگ را برای پلیس بازگو کردند. با این وجود پلیس همچنان نسبت به دونگ تردید داشت. یک پلیس زن از او پرسید که چرا مقابل رفتار آن مرد مقاومت نکرده یا جیغ نکشیده است.
دونگ گمان میکرد که مرتکب به او داروی تجاوز خورانده است. گزارش آزمایش پزشکی قانونی تاکید کرد که او داروی ضدتهوع مصرف کرده که میتواند باعث خوابآلودگی و خستگی شود. اما دونگ مدعی شد که هرگز چنین دارویی را شخصا و آگاهانه مصرف نکرده است. کارآگاهان برای بررسی هرچه بیشتر پرونده از دونگ خواستند تا با مرد متجاوز تماس بگیرد و مکالمهشان را ضبط کند و تا بر اساس این مکالمه بتوانند اطلاعات خود را تکمیل کنند. هرچند که برای این اقدام بسیار دیر شده بود؛ مرد متهم به تجاوز به کالیفرنیا نقل مکان کرده بود و در این ایالت ضبط تماس تلفنی بدون اجازه افراد، منع قانونی دارد.
بدین ترتیب دفتر دادستانی منطقه منهتن از تحت پیگرد قرار دادن مرتکب خودداری کرد. دونگ مدتها منتظر ملاقات با دادستان «جنیفر گافنی» بود. امکان این ملاقات هم تنها پس از اعمال فشار از سوی وکیل دونگ فراهم شد. در ادامه گافنی به او گفت که ادعایش مشمول تعریف تجاوز درجه دوم یا سوم نمیشود. گافنی به او گفته بود که برو بهبود پیدا کن و توصیه کرده بود که از طریق دادگاه حقوقی علیه مرتکب طرح دعوی کند. گافنی درخواست مصاحبه نیویورکتایمز را رد کرد. مرتکب نیز در یک مصاحبه تلفنی با نیویورکتایمز تاکید کرد که معتقد است این رابطه جنسی توافقی صورت گرفته و پس از آن تنها سوءتفاهم به وجود آمده است. دونگ میگوید که چشمانتظار روز دادگاه و محاکمه مرتکب بوده و تلاش داشته نام او به عنوان مجرم جنسی ثبت شود: «عادلانه نیست که تجاوز کنید، به زندگی خود ادامه دهید و با هیچ پیامدی روبرو نشوید.»
نویسنده: جان رانس
برگردان: مرضیه احقاقی
منبع: nytimes