آزار و اذیت جنسی در محیط کار مانع ادامه فعالیت و شکوفایی حرفهای زنان میشود. این دست سوءرفتارها در حرفه خبرنگاری هم به چشم میخورد و در موارد متعددی زمینه ترک کار را از سوی زنان فراهم کرده است. با وجودی که طی سالهای اخیر مردان روزنامهنگار متعددی به اتهام سوءرفتار و آزار جنسی اخراج شدهاند و تعداد آنان رو به افزایش است، اما همچنان این موضوعات در عناوین خبری گم میشوند.
«آنماری لیپینسکی»، رئیس «بنیاد روزنامهنگاری نیمان» در اینباره میگوید: «محیط کاری باید بهگونهای باشد که همگان به بهترین نحو ممکن فعالیت خود را ادامه دهند؛ اما تاکنون در این باره موفق نبودهایم و افراد بسیار توانمند با دیدگاههای متفاوتی را در حوزه خبر از دست دادهایم؛ چرا که گمان میکنیم تحمل کردن هر رفتاری از ویژگیهای روزنامهنگاری است.»
«به من گفت: امروز جذاب بهنظر میآیی»
«کیت هاوارد»، در سال ۲۰۱۳ کارآموزی خود را در حرفه روزنامهنگاری و در واشنگتنپست آغاز کرد اما طولی نکشید که با نخستین آزار کلامی روبرو شد. فردی در جمع به هاوارد گفت: «امروز جذاب بهنظر میآیی»؛ هاوارد درباره این تجربه گفت: «بسیار خجالت کشیدم و احساس شرمندگی کردم تاجایی که رنگ صورتم قرمز شد.»
این دست آزارها ادامه یافتند تاجایی که هاوارد نسبت به ادامه حرفه روزنامهنگاری دودل شد. هاوارد عاشق سیاست و روزنامهنگاری بود اما با توجه به آزارها، کارش را ترک کرد. این دست تجربهها برای بسیاری از زنان در حرفه روزنامهنگاری و خبرنگاری تکرار و موجب میشود آنان در در اهداف حرفهای خود تجدیدنظر کنند. بدین ترتیب جامعه خبری از حضور بخش قابل توجهی از افراد مستعد و نگاههای متفاوتشان محروم خواهد ماند.
کار با یک دست بسته
هاوارد در دوران کارآموزی از این نگران بود که کسی او را در جایگاه روزنامهنگار، جدی نمیگیرد. گویی فعالیتش در این حرفه بیشتر به سریال تلویزیونی House of Cards که از نتفلیکس پخش میشد، شباهت پیدا کرده بود. در همین حال یک گروه طرفدار فروش اسلحه هم عکسهایی از دوران دبیرستان او یافته و اقدام به آزار و اذیت او کرده بودند. با وجود تمام بازخوردهایی که هاوارد در دوران کارآموزی دریافت کرد، بیش از همه این سوال برایش مطرح شد که آیا در کارش بد عمل کرده است؟
ماجراهای یاد شده، پایان کار هاوارد با حرفه روزنامهنگاری نیست و این ماجرا ادامه دارد. بسیاری از سوژههای خبری پس از جلسات رسمی قانونگذاری به گزارشگران داده میشود. درواقع برقراری ارتباطی صمیمی میان گزارشگران و مخاطبانشان رمز موفقیت آنها محسوب میشود. بر همین اساس هم بیشتر گزارشگران مرد ارشد تیم هاوارد اغلب خارج از ساعات کاری همراه نمایندگان بیرون میروند و مشروب میخورند. در این گردهماییهای دوستانه روابط کاری خوبی شکل میگیرد.
آنها از هاوارد نیز دعوت کردند تا در این دورهمی آنها را همراهی کند و او نیز پذیرفت. با این وجود فشار بسیاری برای نوشیدن مشروب روی او بود؛ بنابراین از متصدی بار درخواست کرد که نوشیدنی بدون الکل در اختیار او قرار دهد. هاوارد از یکسو نمیخواست از جمع همکاران طرد شود و از سوی دیگر علاقهای نداشت تا در این دورهمی مست شود. این دورهمی نتایج مثبت حرفهای را برای هاوارد به دنبال داشت و اطلاعات قابل توجهی دریافت کرد اما این پایان کار نبود؛ چراکه یکی از نمایندگان در پایان شب تلاش کرد توجه او را به امور غیرکاری جلب کند. این نماینده بارها و بارها مکالمات غیرشغلی را با هاورد شروع کرد. (هاورد تصاویری از پیامهای متنی خود را در اختیار Vox قرار داده است.)
هاوارد این جریان و رفتار نماینده را به گزارشگر ارشد خود اطلاع داد و از این ماجرا اظهار ناراحتی کرد؛ اما همکار مرد ارشدش به او اطمینان داد که این نماینده بیخطر است و حتی داوطلب شد تا برای رفع این سوءتفاهم از طرف هاوارد با آن شخص صحبت کند. هاورد این پیشنهاد را رد کرد؛ چراکه آن را خجالتآور یا بیفایده میدانست. علاوه بر این نمیخواست مافوقانش گمان برند که او از عهده اداره مسئولیت خود بر نمیآید.
در ادامه باید گفت که سخنگوی روزنامه واشنگتن پست هم تأیید کرد هاوارد نگرانیهای خود را با خبرنگار اصلی بخش مطرح کرده و او پیشنهاد داده تا در اینباره با نماینده مورد نظر صحبت کند. سخنگوی واشنگتن پست افزود: «ما از کارمندان خود میخواهیم این دست مسائل را جدی بگیرند و آنها را به مدیریت منابع انسانی گزارش دهند تا امکان رسیدگی وجود داشته باشد.»
ابتدا خودم را سرزنش کردم
شبی نماینده مورد بحث، هاوارد را به یک بار در مرکز شهر آناپولیس دعوت کرد. هاوارد گمان میکرد که این جلسه فرصت خوبی برای کسب سوژه در اختیار او قرار میدهد اما وقتی او به بار رسید مشخص شد که نماینده این شب را بهعنوان یک قرار ملاقات دوستانه تلقی کرده و نه قرار کاری. هاوارد با ناراحتی نشست و حتی از درآوردن کت خود نیز امتناع کرد.
هاوارد گفت: «ابتدا خودم را به شدت سرزنش کردم؛ فکر میکردم بسیار دوستانه برخورد و فکر اشتباهی به او منتقل کردهام. احساس افتضاحی داشتم تا جایی که گمان میکردم این مرد را برای دریافت اخبار فریب دادهام.»
هاوارد ادامه داد: «من از تنها ماندن با این نماینده میترسیدم و احساس راحتی نمیکردم.» با این وجود هاوارد حتی تمایلی به ارائه گزارش به سردبیر خود نداشت؛ زیرا احساس میکرد درخصوص نگرانی قبلی، کمکی به او نکرده است. رفتارهای آزارگرانه مرد نماینده به همینجا محدود نشد بلکه او به ارسال پیامهای غیر مرتبط با کار برای هاوارد ادامه داد. هاورد پاسخ نداد و خواست دیگر با او تماس نگیرد.
اما این اقدام مشکلات کاری را برای هاوارد به همراه داشت؛ چراکه او را از دریافت اخبار و سوژهها محروم کرد. هاوارد در این باره گفت: «احساس میکردم باید کارم را با یک دستی که در پشت بسته شده است، انجام دهم.»
هاوارد در پایان دوره کارآموزیاش در واشنگتن پست دریافت که واقعا به این حرفه علاقه دارد اما بازگشت مجدد او به محل کار قبلی با وجود حمایت ناکافی دبیرش، باعث میشد تا با احساس دلهره روبرو شود. البته که این دلهره تنها دلیل هاوارد برای ترک حرفه روزنامهنگاری نبود، اما به شدت بر او اثر گذاشت. پس از تجارب تلخ یاد شده، هاوارد فعالیتی تمام وقت را در دانشگاه آغاز کرد، هرچند که گاهی درباره مسائل فرهنگی هم مینویسد.
اثرات مخرب آزار و اذیت جنسی
براساس پژوهشهای انجام گرفته آزار و اذیت جنسی در محل کار فراگیر است و اثرات مخربی را بر افراد به جای میگذارد. نتایج یک نظرسنجی از سوی واشنگتننیوز در سال ۲۰۱۷ حکایت از آن دارد که حدود ۳۳ میلیون زن در ایالات متحده نوعی آزار و اذیت جنسی را در محل کار خود را تجربه کردهاند. همین مطالعه حکایت از آن دارد که تنها ۴۲ درصد از افراد آسیب دیده، واقعه را به یک ناظر گزارش دادهاند.
کمیسیون فرصتهای استخدامی برابر هم در جریان یک مطالعه درخصوص آزار و اذیت جنسی اعلام کرد حدود ۷۵ درصد افرادی که از این واقعه سخن میگویند با نوعی انتقامجویی روبرو میشوند. این دست آزارها بر میزان رضایت شغلی افراد تاثیر میگذارد و در همین حال زمینه فرسایش عملکردی این افراد را فراهم میکند. بنا به آمار منتشر شده از سوی یک یک شرکت حقوقی در انگلیس، حدود ۲۰ درصد از کسانی که آزار و اذیت را تجربه میکنند، شغل خود را ترک میکنند. در همین حال براساس یک مطالعه دیگر که در سال ۲۰۰۷ انجام شد، حضور افراد در محیط کاری ناامن، تاثیر منفی بر روحیه، بهرهوری و همچنین سلامت جنسی و روانی افراد دارد.
رابطه جنسی ابزاری برای چانهزنی و تبادل اطلاعات
در این میان روزنامهنگاران زن هم با این موضوع بیگانه نیستند؛ براساس بررسی انجام گرفته از سوی بنیاد رسانههای بینالمللی زنان در سال ۲۰۱۳ حدود ۴۶ درصد از زنان شرکتکننده در این نظرسنجی اعلام کردند که هنگام کار با آزار و اذیت جنسی روبرو شدهاند.
«الیسا لیس مونوز»، مدیر اجرایی بنیاد بینالمللی رسانههای زنان در جریان این تحقیق اعلام کرد که روزنامهنگاران زن به ویژه در تعامل با منابع خبری در معرض آسیب قرار میگیرند؛ «نیاز به جلسات خصوصی در روند فعالیتهای خبری، روزنامه نگاران زن را در معرض خطر قرار میدهد و خلاف تمام اقدامات احتیاطی امنیتی است که کارشناسان از آن سخن میگویند.»
بیشتر بخوانید:
روزنامهنگاران آزارنویس آزاردیده
همدستان خاموش خشونت علیه زنان خبرنگار
این منابع خبری در مواردی از برقراری رابطه جنسی بهعنوان یک ابزار چانهزنی برای تبادل اطلاعات بهره میگیرند؛ این مشکل تنها مختص روزنامهنگاران زن است. الیسا لیس مونوز با تاکید بر مشکلات احتمالی پیش روی زنان روزنامهنگار گفت: «اگر میخواهی در این شغل موفق شوی باید سخت گیری کنی.»
روزنامهنگاران و خبرنگاران زن نهتنها از سوی همکاران خود مورد آزار و اذیت قرار میگیرند بلکه از سوی منابع خبری، ناظران و حتی خوانندگان نیز تهدید میشوند.
تهدید فراگیر در شبکههای اجتماعی
اتاق فکر انگلیس در مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ انجام شد دریافت که روزنامهنگاران زن در توییتر سه برابر مردان مرد همکار خود مورد آزار قرار میگیرند. مونوز با اشاره به آزار و اذیتهای آنلاین گفت: «آزار و اذیت آنلاین یکی از مخربترین مشکلاتی است که در دنیای کنونی روزنامهنگاران با آن روبرو میشوند.»
چندی پیش و در اینباره با زن جوانی صحبت کردم که در اوایل فعالیت حرفهای خود با آزارهای گسترده آنلاین روبرو شد و حمایتی نیز از او نشد. این زن جوان «ترزا» نام داشت. از آنجا که او از شروع مجدد آزارها بهویژه در شبکههای اجتماعی نگران است، نام کامل او را به کار نمیبرم.
ترزا عاشق بازیهای ویدیویی بود. او در روزنامه کالجی که در آن مشغول تحصیل بود، درباره این بازیها مینوشت. ترزا با کمک یک نویسنده زن فعال در حوزه بازیهای ویدیویی توانست یک دوره کارآموزی را در سال ۲۰۱۱ و در یکی از وبسایتهای فعال در این حوزه آغاز کند. زمانی که دوره کارآموزی ترزا به پایان رسید، رییسش از ترزا دعوت کرد تا به کار در آنجا ادامه دهد. این درحالی بود که او ترجیح میداد درمورد ارتقای جایگاه زنان، اقلیتها و همچنین افراد دارای معلولیت در بازیهای کامپیوتری بنویسد. اما رئیسش به این موضوعات اهمیتی نمیداد؛ با این حال ترزا در هر فرصتی از جنسیت نوشت.
با این وجود تلاشهای ترزا با نگاه مثبتی از سوی مخاطبان همراه نبود؛ تا جاییکه ایمیلهای نگرانکنندهای را دریافت کرد. گویی عدهای تمایل نداشتند یک زن درباره بازیهای کامپیوتری بنویسد. پستی که ترزا درباره جنسیتگرایی رایج در طراحی بازیهای ویدیویی نوشت خشم عدهای را برانگیخت و او را به تجاوز و مرگ تهدید کردند. آزارگران حتی آدرس خانواده او را پیدا کردند. ترزا برای تامین امنیت خود با مادر و یکی از دوستانش مشورت کرد و درنهایت به رئیسش مراجعه کرد و از این وقایع گفت؛ اما دریافت که عزمی از سوی رئیس برای حمایت از او وجود ندارد. بدین ترتیب او ناچار شد فعالیت در حوزهای را که به آن علاقه داشت، کنار بگذارد.
سدهای بسیار در مسیر ارتقای جایگاه شغلی زنان
حال این سوال مطرح است که اگر هاوارد و ترزا به جای ترک حرفه روزنامهنگاری در آن میماندند چه آیندهای در انتظار آنها بود؟ چه میشد اگر این زنان میتوانستند در حوزه مورد علاقه خود بنویسند؟ باید بپذیریم که تعداد محدودی از زنان در پوشش اخبار ایالتها، بازیهای ویدیویی و سایر رشتههای خبری نقشهای برجستهای دارند. بدون تردید داستانهای بسیاری از سدهای موجود در مسیر زنان وجود دارد که تاکنون سخنی از آنها به میان نیامده است.
سوءاستفاده جنسی در اتاقهای خبر رایج است
این دست سوءاستفاده و آزار واذیتهای جنسی در سایر رسانهها و حتی اتاقهای خبری رایج است. برخی از زنان خبرنگاری که در رادیوی ملی امریکا (انپیآر) مشغول کار بودند، گزارشهایی از این دست آزارها دادهاند. یکی از زنان با اشاره به این آزار و اذیتها و درباره یکی از خبرنگاران این رسانه گفت: «او بلند پروازی من را از بین برد.» دیگری اظهار کرد: «هنگامی که برای اولین بار به دیدن او رفتم اعصابم را بهم ریخت، اما تلاش کردم جسور باشم و بهتر به کارم ادامه دهم؛ بعد از اتفاقی که افتاد دیگر هرگز نتوانستم آن را ادامه دهم.»
«لیپینسکی»، رئیس بنیاد روزنامهنگاری نیمان در این باره گفت: «غمانگیزترین نقطه مشترک این داستانها آنجایی است که زنان میگویند به ناچار عقبنشینی کردم.» برای بسیاری از زنان، وضعیت آزار جنسی غیر قابل دفاع است. این آزار و اذیتها به قدری شدید هستند که برخی از زنان نهتنها کار خود را بلکه حتی کشور را هم ترک میکنند.
الیسا لیس مونوز هم معتقد است که سازمانهای خبری میتوانند اقدامات جدیتری را برای حمایت از روزنامهنگارانی همچون هاوارد و ترزا انجام دهند. او توصیه میکند همه روزنامهنگاران باید آموزشهای لازم برای حضور در محیطهای دشوار را بگذرانند؛ «در حال حاضر این آموزشها تنها به روزنامهنگارانی اختصاص دارد که در مناطق جنگی حضور دارند. اما به اعتقاد من این آموزشها باید شامل حال تمام خبرنگاران و روزنامهنگاران شود. درواقع انتظار میرود زنان با اصول اولیه دفاع از خود آشنا باشند.»
او افزود: «علاوه بر این، از دبیران و سردبیران رسانههای خبری هم انتظار میرود حمایت و پشتیبانی کافی را از نیروهای خود به عمل آورند. در همین حال میتوان با تکیه بر تغییرات ساختاری از آزار و اذیت زنان روزنامهنگار جلوگیری کرد.»
بررسیها حکایت از آن دارد که زنان در رسانههای آمریکا کمتر به درجات بالا و سردبیری میرسند. این درحالی است که زنانی با قدرت بالاتر میتوانند نقش پررنگتری را در تغییر فرهنگ محل کار بازی کنند.
«مارگارت سالیوان»، ستوننویس واشنگتن پست در این باره میگوید: «اگر زنان در راس قدرت باشند میتوانند تاثیرگذارتر باشند و بهعنوان الگویی برای سایر زنان مطرح شوند. در همین حال موضوعاتی همچون تجاوز بیشتر و بهتر پوشش داده میشوند.»
هاوارد و ترزا هم هر دو معتقد بودند اگر یک زن در محیط کارشان در موقعیت ارشد قرار داشت، احتمالا با چالشهای کمتری روبرو میشدند یا حمایت کافی از آنها به عمل میآمد. هاوارد در این باره گفت: «اگر یکی از همکاران ارشدم زن بود، احتمالا در این باره به من کمک میکرد؛ یا میتوانستم از نظرات مشورتی او استفاده کنم. کاش در آن موقعیت کسی به من این اطمینان را میداد که به سبب این دست آزار و اذیتها، مورد قضاوت قرار نخواهم گرفت.»
آن دو همچنین تاکید داشتند که اگر امروز و با تجربه کنونی با این آزار و اذیتها روبرو میشدند، شاید برخورد دیگری را از خود نشان میدادند. هاوارد در این باره گفت: «شاید اگر این اتفاق در سال ۲۰۱۷ رخ داده بوده، با جدیت بیشتری با آنها برخورد میکردم. امیدوارم کارآموزان جوانان بدانند که لازم نیست این دست رفتارها را تحمل کنند. کاش کسی به آنها بگوید بهواسطه این اتفاقات کسی کار شما را قضاوت نخواهد کرد. امیدوارم انتشار این داستانها حداقل تغییری را ایجاد کند.»
ترزا هم معتقد است که اگر در آن دوران حامیان بیشتری داشت، هنوز در همان حرفه مشغول بود و از نوشتن دور نمیافتاد.
در پایان باید گفت که در زمان نگارش این گزارش، زنان قانونگذار ایالت مریلند به دنبال آن بودند تا قوانین جدید و سختگیرانهتری را برای مقابله با آزار جنسی تصویب کنند. امید میرود در سایه توجه هرچه بیشتر به این دست موضوعات شاهد رفع این دست چالشها برای زنان باشیم.
نویسنده: کاترین گلدشتاین
برگردان: مرضیه احقاقی
منبع: www.vox.com