دیدبان آزار

مروری بر نتایج یک نظرسنجی

آیا پس از جنبش MeToo آزار جنسی در محیط کار کاهش یافته است؟

حدود دو سال از آغاز جنبش  MeTooمی‌گذرد و هم‌چنان پرسش‌هایی مطرح است. چه تغییراتی ایجاد شده است؟ آیا گزارش سوءاستفاده‌های جنسی در شرکت‌ها و سازمان‌ها کاهش پیدا کرده؟ چه بر سر زنانی آمده که لب به سخن گشوده‌اند؟ نگاهی به داده‌ها می‌تواند کمک‌کننده باشد. در سال ۲۰۱۶ قبل از گسترش جنبش ،MeToo ۲۵۰ زن شاغل در آمریکا را مورد نظرسنجی قرار دادیم و از آنها در مورد فراگیری آزار جنسی در محیط کارشان و این که چگونه این مسئله بر کار آنها تاثیر می‌گذارد پرسش کردیم. همینطور با ۳۱ زن در آمریکا درباره تجارب فردی در این زمینه مصاحبه کردیم. ما در ماه سپتامبر ۲۰۱۸، بعد از فراگیری MeToo نظرسنجی دیگری نیز به ۲۶۳ زن دادیم و هم‌چنین با برخی از زنانی که قبلاً مورد مصاحبه قرار داده بودیم دوباره ارتباط برقرار کردیم تا ببینیم آیا تغییراتی را مشاهده کرده و یا تحولاتی در دیدگاهشان ایجاد شده است یا نه. این نظرسنجی با هدف ارائه مدارک کمّی در زمینه تغییرات بعد از MeToo صورت گرفت و تا به درک ما نسبت به چرایی و چگونگی این تغییرات کمک کند. ما آزار جنسی را از سه جنبه مورد بررسی قرار دادیم: آزار مبتنی بر جنسیت، توجه جنسی ناخواسته و اجبار جنسی.

آزار مبتنی بر جنسیت رفتارهای منفی نسبت به زنان را شامل می‌شود که لزوماً ماهیت جنسی ندارند، اما می‌تواند مواردی همچون گفتار و اظهارنظرهای جنسیت‌زده، تعریف کردن داستان‌های نامناسب و نمایش محتواهای جنسیت‌زده توسط سرپرست یا همکار را دربر بگیرد. توجه جنسی ناخواسته شامل رفتارهایی مثل چشم‌چرانی، زل زدن، زیرچشمی نگاه کردن یا لمس ناخواسته توسط همکار یا مدیر و اجبار جنسی نیز شامل تطمیع، پیشنهاد رشوه یا اعمال فشار به زنان برای ورود به رابطه جنسی است. هم‌چنین، شرکت‌کنندگان را از لحاظ عزت نفس یا مورد ارزیابی قرار دادیم تا ارتباط میان این تجربه‌ها را با میزان اعتماد به نفس واکاوی کنیم.

 

یافتههای تحقیق ما چه بود؟

از لحاظ تغییرات ایجاد شده پس از جریان روایتگری آزار جنسی، در میان نمونه‌های ما تعداد زنانی که اجبار جنسی و توجه ناخواسته جنسی گزارش کرده‌اند، کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۶، ۲۵ درصد از زنان تجربه اجبار جنسی را گزارش داده بودند؛ درحالیکه این رقم در سال ۲۰۱۸ به ۱۶ درصد کاهش پیدا کرده است. آمار توجه ناخواسته جنسی نیز از ۶۶ درصد به ۲۵ درصد کاهش پیدا کرده اما در مقابل از لحاظ آزار جنسیتی شاهد افزایشی از ۷۶ به ۹۲ درصد در سال ۲۰۱۸ بوده‌ایم. این داده‌ها نشان می‌دهد که هرچند آزارهای جنسی فاحش- تجربه‌هایی که زنان را از حرفه‌شان به دور رانده- ممکن است رو به کاهش رفته باشد، اما محیط کار شاهد یک اثر معکوس یا افزایش نگاه خصومت‌آمیز نسبت به زنان بوده است.

هنگامی که ما میزان تردید به خود و اعتماد به نفس زنان را بررسی کردیم، متوجه افزایشی در اعتماد به نفس و کاهش تردید به خود از سال ۲۰۱۶ شدیم. مهم‌تر اینکه رابطه میان توجه جنسی ناخواسته و پیامد آن (یعنی اعتماد به نفس پایین‌تر و تردید به خود بیشتر) در سال ۲۰۱۸ ضعیف‌تر شده و به همین منوال نسبت رابطه آزار مبتنی بر جنسیت و پیامد آن کاهش پیدا کرده بود. ما باور داریم که آگاهی عمومی نسبت به اینکه زنان بسیاری آزار جنسی را تجربه کرده‌اند، موجب تعدیل اثر آسیب‌زای آزار بر روی اعتماد به نفس و خودباوری زنان شده است.

نظریه‌های روانشناسی اجتماعی مبنی بر این است که تجربه‌های برچسب‌خورنده‌ و انگ‌‌زننده‌ای مانند آزار جنسی می‌تواند برای اعتماد به نفس بسیار مخرب باشد، چرا که افرادی که استیگماتیزه می‌شوند، از آن می‌ترسند که در این تجربه یکه و تنها باشند و احساس می‌کنند در سوءرفتار آزارگر شریکند. آگاهی نسبت به فراگیری آزار جنسی و شنیدن تجربه دیگر زنان می‌تواند به انگ‌زدایی از خشونت جنسی کمک کند و در نتیجه آسیب کمتری متوجه اعتماد به نفس فرد آزاردیده سازد.

زنانی که با آنها مصاحبه کردیم گفتند که جنبش MeToo کمک‌ کرده تا بفهمند که آنها در این تجربه تنها نیستند. یک مدیر اجرایی که در اواخر دهه سوم زندگی‌اش بود به ما گفت: «پست‌های مربوط به هشتگ MeToo را که دیدم با خودم گفتم خدای من این زنان چقدر شجاعند. داستان‌هایی بسیار شخصی به اشتراک گذاشته می‌شد که من هرگز درباره‌شان اطلاعی نداشتم. این این روایت‌ها برایم فراتر از حس مورد تصدیق قرار گرفتن بود. احساس می‌کردم حقانیتم به اثبات رسیده است.»

 

بیشتر بخوانید: 

آموزش ضروری است اما کافی چطور؟

تاریخچه بلندمدت آزار جنسی زنان در محیط کار

 

شرکتها و مدیران چه کاری باید انجام بدهند؟

در سطوح ابتدایی، ما باید به تاکید خود بر اهمیت جلوگیری از آزار جنسی ادامه دهیم. در سازمان‌‌ها، منابع انسانی باید این موضوع را به واسطه آموزش‌هایی مبتنی بر «مداخله شاهد آزار»، اتخاذ سیاست‌های سختگیرانه و تسامح صفر نسبت به آزار جنسی و پاسخ وظیفه‌شناسانه به شکایات در اولویت قرار دهند.

بسیاری از زنان به ما گفتند هشیاری و گوش‌به‌زنگی سازمان‌های منابع انسانی در پاسخ‌دهی به دغدغه‌های آزار جنسی یک ضرورت است. یکی از زنان می‌گوید: «من فکر می‌کنم این مسئله که افراد وقتی چیزی می‌بینند یا احساس معذبی می‌کنند، از آن حرف بزنند، خیلی رایج‌تر شده اما مشکل بزرگتر در وهله اول این نیست که کسی واکنش نشان دهد، بلکه موضوع اینجاست که وقتی کارفرما می‌فهمد یکی از نیروهایش دیگری را مورد آزار جنسی قرار داده، چه واکنشی نشان می‌دهد.» بنابراین مدیران باید اطمینان حاصل کنند که کارکنان برای صحبت کردن از آزار جنسی احساس امینت دارند.

سازمان‌ها باید نسبت به آزارهای مبتنی بر جنسیت نظیر قلدرمآبی و اظهارنظرهای جنسیت‌زده نیز حساس باشند. زنی به ما گفت باور دارد زنانی که به واسطه جنبش  MeToo توانمند شدند تا در مقابل رفتارهای نادرست بایستند و سکوت نکنند، بیشتر از سایرین از سوی همکاران خود مورد خشونت قرار گرفته‌اند. و این مهم است که سازمان‌ها متوجه این نوع از آزارها هم باشند، چرا که قرار گرفتن مداوم در مقابل آزارهای مبتنی بر جنسیت برای زنان می‌تواند به اندازه اشکال شدید آزارهای جنسی آسیب‌زننده باشد.

ارائه آموزش در این زمینه و هم‌چنین بر روی خرده‌پرخاشگری‌ها[1] و سوگیری‌های ذهنی ناخوداگاه[2]، نه تنها در تشویق رفتارهای مدنی، بلکه در توانمندسازی همرده‌ها و رهبران نیز می‌تواند مؤثر باشد، تا هنگام مشاهده رفتارهای آزارگرانه یا قلدرمآبانه اقدام به مداخله کنند. برای زنی که مورد اظهارنظر جنسیت‌زده قرار گرفته است، مقابله و موضع‌گیری ممکن است تنش‌زا و استرس‌آور باشد اما برای یک ناظر آسان‌تر ورود به مسئله و تغییر موقعیت آسان‌تر است. این تلاش‌ها نیز می‌تواند به موفقیت بیشتری بیانجامد اگر سازمان‌ها بتوانند مردان را در راستای برابری جنسی متحد کنند. مردان باید این پیام را دریافت کنند که جدی گرفتن این مسائل به معنای اتهام‌زنی به آنها نیست، بلکه تلاشی مشترک برای خلق فضایی توام با احترام در محیط کار است.

من از کارزار توییتری‌ای که با هشتگ #yessallwomen به راه افتاد، خیلی خوشم آمد، چرا که هدف آن یادآوری این نکته به زنان و مردان است که هیچ کس فکر نمی‌کند تمام مردان آزار گر جنسی هستند، اما تمامی زنان در مشاغل و حرفه‌های خود آزار جنسی را تجربه می‌کنند. همانطور که یکی از زنان به ما گفته است: «جنبش MeToo گروهی از مردان را به منصه ظهور رسانده که از زنان در هر موقعیت چالش‌برانگیزی دفاع می‌کنند.

 

آسیبپذیرترین قشر شاغلین را فراموش نکنیم

بیشتر تلاش‌ها در رابطه با برابری جنسیتی و کاهش آزار جنسی در محیط کار بر روی افراد عموما مدیر با شغل تمام وقت و درآمد ثابت متمرکز شده است. اما شواهد حاکی از آن است که کارگران موقت[3]، کم‌درآمد، نیمه‌وقت و غیردائم در معرض بیشترین تهدیدها و آسیب‌ها قرار دارند. این افراد از قدرت کمتری برخوردارند، چرا که تحت حمایت قوانین کمیسیون فرصت‌های شغلی برابر نیستند.

ایجاد محیط کاری امن‌تر به معنای در نظر گرفتن تمامی افراد است. تصویب قوانین موثر برای حمایت از کارمندان و کارگران موقت و غیر رسمی اولین قدم است، اما تا آن زمان کارگران موقت و سازمان‌ها می‌توانند با در نظر گرفتن قیود و عبارات ضد آزار جنسی در قراردادها، امنیت کارکنان را افزایش دهند. همچنین کارگران موقت می‌توانند از پلتفرم‌های آنلاین استفاده کنند تا اطلاعاتی را درباره سازمان‌ها و شرکت‌های امن با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

درحالی که نتایج تحقیقات ما نشان‌دهنده فواید این جنبش در کاهش آزار جنسی در طول دو سال گذشته است، لازم است اطمینان حاصل کنیم که این تغییرات پایدارند و زنان و مردان از کسانی که تحت آزار قرار گرفته‌اند حمایت می‌کنند. و مهم‌تر از هر چیز لازم است اطمینان حاصل کنیم که کارگران آسیب‌پذیر نادیده گرفته نمی‌شوند.

 

نویسندگان: استفانی جانسون، کسینا کپلینگر، جسیکا کرک، لیزا بارنز

برگردان: حسام بکاءزاده

منبع: HBR

 


[1] . این واژه معادلی برای microaggressi است یعنی به کار بردن عبارات گفتاری کوتاه، حرکات و اشارات کلامی و غیرکلامی که، چه سهوی چه عمدی، حاوی توهین، سرزنش و تحقیر دیگران باشد.

[2] . unconscious bias

[3] . gig workers. منظور افرادی است که در مشاغل موقتی، فریلنسری و یا پیمانکاری مشغول هستند.

 

مطالب مرتبط