به عنوان زنی نابینا که دنیا را با یک عصای سفید جهتیابی میکند، هر روز افرادی کاملا غریبه به من دستدرازی میکنند. اتفاق افتاده که در فضاهای عمومی، توسط مردم و بدون آنکه نظر من را بپرسند، به قطار اشتباه سوار شوم و در بین جمعیت به سمت اشتباه، کشیده شوم. افراد زیادی میخواهند که کمک کنند؛ اما هرگز فکر نمیکنند که اگر بدون درخواست کمک، به سمتی ناخواسته کشیده شوند، چقدر ترسناک خواهد بود. آنچه این تماسهای بدون کسب رضایت را ترسناکتر میکند، این است که من هیچ وقت متوجه نمیشوم که آیا این مورد واقعا دست یاریدهندهای است و یا یک تعرض جنسی دیگر.
اخیرا، در محل تقاطع خطوط عابر پیاده ایستاده بودم که مردی اعلام کرد: «من حواسم هست و از تو مراقبت میکنم». او مرا به سمت دیگر خیابان کشاند و تا وقتی به سمت دیگر نرسیدیم، نرفت. سپس، شروع به نوازش بازویم کرد، پستانهایم را لمس میکرد و همزمان میگفت که میخواهد از من مراقبت کند. تلاش کردم فرار کنم و به محض اینکه حرکت کردم، مرا تعقیب کرد. در حالی که دائم میپرسید که کجا زندگی میکنم، آیا دوستپسری دارم، به سمت کدام قطار میروم و اینکه میخواست من را همراهی کند. وحشت کرده بودم، اما خوشبختانه راهم را تا نزدیکترین ایستگاه قطار میدانستم، و طبق معمول، کارمندان فوقالعاده مترو برای نجاتم آمدند و به من اطمینان دادند که در کمال امنیت، به قطار مورد نظرم خواهم رسید.
این یک اتفاق نادر نیست. به عنوان یک زن دارای معلولیت، حق من برای انتخاب اینکه چه کسی مرا لمس کند، دائما نادیده گرفته میشود. احساس میکنم جزئی از اموال عمومی هستم! و این حس رنجآور است. پس از به اشتراک گذاشتن تعدادی از این تجربهها در توییتر، دکتر هانا ماسون-بیش، جرمشناس دانشگاه ساسکس، با من تماس گرفت. او از خواندن آزارها و تماسهای ناخواستهای که من و دیگر زنان توانیاب تجربه میکنیم، شوکه شده بود. دکتر ماسون-بیش، به عنوان متخصص جرمهای مبتنی بر نفرت و خشونت علیه زنان، تصمیم گرفت که درباره تجربه زنان دارای معلولیت جسمی از آزار در فضای عمومی تحقیق کند؛ و البته سابقه هیچ پژوهشی یافت نشد.
با وجود تلاشهای برخی از فعالان اجتماعی مانند ایمان بربرین، سازنده هشتگ 4 نفر از 5 نفر #4OutOf5، و امیلی فلورس از مجله تینوگ، زنان دارای معلولیت جسمی به طور کامل از جنبشهای اجتماعی، مانند #من_هم و سکسیم روزمره حذف و طرد شدهاند. در انگلستان، زنانی که کمتوانی جسمی یا بیماری طولانیمدت دارند، دو برابر زنان عادی در معرض تعرض جنسی قرار دارند. مردم هنوز باور نمیکنند که زنان سوار بر ویلچیر –توسط مردان- گوشهای گیر میافتند و یا زنان نابینا در قطار مورد تعرض قرار میگیرند. زنان توانیاب، معمولا طوری بازنمایی میشوند که گویی جنسیت ندارند، ناخواستنی و فاقد تمایلات جنسی هستند.
پژوهش دکتر ماسون-بیش، نشان میدهد که کمتوانی جسمی در بین عموم مردم منجر به دو گونه از واکنش میشود. یکی خصومت مردم است که این روزها از آن با عنوان جرایم مبتنی بر نفرت، نام برده میشود و به شکل تعرض کلامی و یا فیزیکی بروز پیدا میکند. دومی نوعی واکنش با نگاه ترحم است که منجر به پیشنهادهای اجباری به کمک میشود. اگر این پیشنهاد «کمک» رد شود، نتیجه خشونت مضاعف است و فرد دارای معلولیت، قدرناشناس بازنمایی میشود.
بنابراین، به همراه دکتر ماسون-بیش تصمیم گرفتیم که پروژه «فضاهای خصوصی، فضاهای عمومی» را راهاندازی کنیم. این پروژه تحقیقاتی تلاش میکند که شیوههایی را که از طریق آن، افراد دارای معلولیت جسمی (شامل زنان و دگرباشها) در فضای عمومی مورد آزار و تماس فیزیکی ناخواسته قرار میگیرند، شناسایی کند. ما عمیقا باور داریم که مردان توانیاب جسمی نیز در فضای عمومی مورد آزار قرار میگیرند. اما تصمیم گرفتیم که بر زنان و دگرباشان تمرکز کنیم، چرا که آنان با اشکال ویژهای از تهدیدها و آزارهای جنسی مواجه هستند. امیدمان بر این است که این پروژه بتواند برای ما منابع مالی جهت انجام تحقیقات بیشتر بر گروههایی که هدف جرایم مبتنی بر نفرت واقع میشوند را فراهم کند.
ما از زنان و دگرباشان دارای معلولیت میخواهیم که داستانهای خود را از طریق این وبسایت با ما به اشتراک بگذارند. در ادامه، با کسب رضایت از فرد، تجربه آنها به صورت ناشناس بر صفحه ما قرار میگیرد تا آگاهی عمومی نسبت به تاثیر این تماسهای ناخواسته بر افراد این گروه از جامعه افزایش یابد. تا کنون 20 پاسخ از مشارکتکنندگان در این پروژه دریافت کردیم. این بیان شجاعانه داستانها، اضطراب و ترس و اثر مخرب بر سلامت جسم و روان افراد را افشا میکند.
صدای زنان دارای معلولیت، شایسته شنیده شدن است. تجربههای این افراد باید به رسمیت شناخته و در مطالبات کمپینهای مقابله با خشونت جنسی گنجانده شود. بدون حمایت افراد خارج از دایره افراد توانیاب و نیز جنبش زنان، ما به عنوان اهداف در دسترس برای آزار و تجاوز باقی میمانیم و رضایتمان همیشه نادیده گرفته خواهد شد. اگر واقعا میخواهی به ما کمک کنی، به ما گوش بده و به بدنهایمان احترام بگذار.
نویسندگان: امی کاوانا و هانا میسون بیش
برگردان: نیلوفر عدنانی
منبع: Huffington Post