طبق تحقیقات بیبیسی، گزارشهای مربوط به تجاوز، خشونت و آزار جنسی طی سه سال گذشته در دانشگاههای انگلیس سه برابر شده است. طبق گفته دانشگاهها تعداد گزارشها و شکایات ثبت شده در آنها طی سال تحصلی اخیر، ۱۴۳۶ عدد بوده که نسبت به ۴۸۶ شکایت ثبت شده در دو سال قبل، حدودا سه برابر شده است.
دادههای مربوط به ۱۲۴ دانشگاه از مجموع ۱۵۷ دانشگاه انگلیس حاکی از آن است که این دانشگاهها سیستم حمایتی قدرتمندی برای مقابله با خشونت جنسی ندارند؛ هرچند طبق گفته خودشان، در تلاش برای بهبود این سیستم هستند و به پیشرفتهایی نیز دست یافتهاند. درواقع آنها معتقدند افزایش تعداد گزارشهای آزار جنسی ممکن است به علت بهبود سیستم حمایتی دانشگاهها و برخورد بهتر آنها با فرد آزاردیده باشد.
پشت پرده آمارها
از میان ۱۵۷ دانشگاهی که بیبیسی درخواست دسترسی به اطلاعات آنها را داشت، ۱۲۴ دانشگاه پاسخ مثبت دادند. هرچند پشت آمارهای این دانشگاهها، تجارب دانشجویانی مانند لوئیزا(Louisa) (نام غیرواقعی) قرار دارد که توسط یکی از دانشجویان مورد تجاوز قرار گرفته است.
لوئیزا گمان میکند در نوشیدنیای که در یک جشن دانشجویی خورده، مواد مخدر ریخته شده چرا که حالت تهوع و سرگیجه تا فردای آن روز با او بوده است. او میگوید این تجربه را برای ماهها پیش خود نگه داشته تا اینکه بالاخره در جمع خانواده و دوستان درخصوص علت افزایش افسردگی و اضطراب خود صحبت میکند. او میگوید: «من احساس کردم واقعا حضور من در اینجا هیچ نتیجهای ندارد چرا که من دائما در گوشهوکنار بودم و پیوسته میترسیدم او در اتاق خوابم را بشکند و وارد شود.»
لوئیزا پس از این اتفاق دچار حملات عصبی شده و متوجه این نکته میشود که به مرور، ترک کردن تختش در خوابگاه دانشجویی سختتر میشود. او حتی اقدام به خودکشی نیز میکند چرا که به این فکر میافتد که زندگی دیگر ارزش زندگی کردن را ندارد. طبق گفتههای خودش، او حتی شجاعت رفتن پیش پلیس را نیز نداشته تا اینکه به دلیل حملات عصبی شدید در بیمارستان روانی بستری میشود و پی از آن، قادر به رفتن پیش پلیس و گزارش این حادثه میشود.
آسیب مجدد
اگرچه او از طرف مرکز خدمات رفاهی دانشگاه پیشنهاد مشاوره دریافت کرد، اما از آن جایی که انتظار دریافت مشاوره از دانشگاه چند ماه طول کشید، به دنبال کمک از نهادهای دیگری رفت؛ ولی این زمانی بود که او باید با سوالاتی در مقابل دوربینهای دو کارشناس دانشگاه مواجه میشد که این مسئله باعث شد دوباره دچار بیماری روحی شود.
در این صحبتها، آن دو کارشناس به او میگویند که در گذشته تحقیقی درخصوص تجاوز یا خشونت جدی جنسی نداشتهاند و شروع به پرسیدن سوالات جزئی و خصوصی میکنند تا حدی که تمام التیامی که لوئیزا تازه نسبت به آن ماجرا به دست آورده بود، کاملا نابود و درهمشکسته میشود. لوئیزا میگوید: «آنها ازمن خواستند درخصوص سلامت روانیام صحبت کنم. من احساس میکردم درحال بازجویی شدن هستم.»
سه سال پیش، دانشگاههای انگلیس در پاسخ به نگرانیها درخصوص خشونت جنسی در محوطه دانشگاه، قول تغییر سیستم موجود و تلاش برای بهبود آن را دادند. طی آن، یک کارگروه ویژه همراه با دستورالعملهایی برای جلوگیری از آزار و اذیت جنسی و برای بهبود پاسخ به قربانی شروع به فعالیت کردند. یکی از دستورالعملهای اصلی، معرفی یک رویکرد بود که شامل آموزش دانشجویان و کارکنان در راستای افزایش اعتماد به نفس برای مداخله در موقعیتهای نامناسب میشد، رویکردی که بهعنوان «مداخله شاهد» شناخته میشود.
نیاز به آموزش
دانشگاههای انگلیس این این دستورالعمل را پذیرفته و تایید میکنند چرا که تاثیرات آن طی تحقیقات ثابت شده است. دکتر راشل فنتون از دانشگاه اکستر این تحقیقات را در انگلیس پیش برد و نشان داد که مداخله ناظر میتواند فرهنگ دانشگاه را تغییر دهد. او میگوید: «تحقیقات نشان داده است که گزارش حادثه برای قربانی سخت است و حمایت غیرموثر میتواند منجر به ایجاد آسیب دوباره برای فرد آزاردیده شود.» در میان ۱۲۴ دانشگاه مورد بررسی بیبیسی تنها ۴۸ دانشگاه اعلام کردند از این دستورالعمل استفاده میکنند.
دکتر فنتون میگوید: «دانشگاهها نیاز به استفاده از کارشناسان ویژه، دارند. کسانی که آموزش میبینند چگونه حادثه را بشنوند و آن را تحلیل کنند تا مطمئن شوند قربانیان دوباره مورد خشونت جنسی قرار نمیگیرند.»
هیچ کاری انجام نشد
دکتر فنتون، از اعضای یک تیم آکادمیک تشکیلشده از دانشگاههای متعدد است که مطالعهای ملی در زمینه بررسی چگونگی واکنش دانشگاههای انگلیس به خشونت جنسی انجام داده است. بیبیسی دسترسی انحصاری به این مطالعات دارد؛ مطالعاتی که نشان میدهد برخی از افراد شاغل در دانشگاهها معتقدند موسسات آنها بیش از حد نگران به خطر افتادن شهرتشان هستند.
در حالی که برخی دانشگاهها کارمندان خاصی را برای رسیدگی به چنین مسائل منصوب کردهاند، که گزارشدهی و پشتیبانی از قربانیان خشونت جنسی را آسانتر میکند، بهنظر میرسد باقی دانشگاهها چنین مسیری را پی نگرفتهاند. دکتر فنتون میگوید این بدین معنا است که دانشجویان دانشگاههای مختلف با فرهنگهای محیطی متفاوت و با سطوح حمایتی متفاوتی مواجه میشوند. او میگوید: «من فکر میکنم ما در جایی ایستادهایم که مجبور به پاسخگویی هستیم. با وضع ضوابط قانونی برای دانشگاهها که آنها را ملزم به رفتار طبق دستورالعملها میکند، در پی بهبود وضع موجود هستیم.»
سخنگوی دانشگاههای انگلیس میگوید: «دانشجویان و کارمندان باید احساس توانایی گزارش خشونت جنسی را با اعتماد به نفس کافی داشته باشند و افزایش افشاگریها حاکی از تمایل بیشتر به گزارش و همچنین آگاهی روزافزون در مورد سوءرفتار جنسی است. تحقیقات ما نشان میدهد با اینکه که دانشگاهها درحال اقداماتی در این زمینه هستند، قدمهای موثرتری باید برداشته شود. از سال ۲۰۱۶، اکثریت قریب به اتفاق دانشگاهها، سازوکار حمایت از دانشجویان گزارشدهنده خشونت جنسی را بهبود بخشیده و مراحل انضباطی خود را بهروز کردهاند. ما بهزودی جزئیات بیشتری راجع به اقدامات انجام شده برای مقابله با آزار و اذیت جنسی و افزایش نفرت از جرم و اینکه چگونه دانشگاهها میتوانند به پیشرفت خود ادامه دهند منتشر خواهیم کرد.»
لوئیزا باتوجه به مشکلاتی که تحمل کرده تصمیم دارد ماجرا را رها کند. او میگوید از اینکه درنهایت فکر میکند بهتر بود تجربهاش را برای خودش نگه میداشت، عصبانی است. او میگوید: «بسیاری از افراد چنین حوادثی را گزارش نمیدهند چراکه میبینند سیستم چقدر بد عمل میکند. در بیرون، تعداد زیادی از قربانیان وجود دارند که احتمالا در اتاقهای دانشجویی خود نشستهاند، نه به همایشهای علمی میروند و نه کاری انجام میدهند چرا که این اتفاق وحشتناک برای آنها رخ داده است و آنها فکر میکنند دانشگاه به حرف آنها گوش نخواهد داد.»
نویسنده: برانون جفریز
برگردان: محدثه علیزاده
منبع: بیبیسی