دیدبان آزار: «تامارا چیکونووا» (2021-1948) در سال 2000، فرزند خود دیمیتری را از دست داد. دیمیتری در سال 1999 در تاشکند ازبکستان به اشتباه به اتهام قتل دو نفر بازداشت و سال بعد اعدام شد. مادر در روز دهم ژوئیه برای ملاقات فرزندش به زندان رفته بود که به او اجازه دیدار ندادند. بعدها به او گفتند که بدون اطلاع خانواده، دیمیتری در همان روز اعدام شده است. طبق قانون ازبکستان، افراد اعدامشده باید در مکانی نامعلوم دفن میشدند. بنابراین تامارا حتی فرصت وداع با پیکر بیجان پسرش را هم پیدا نکرد و هرگز نفهمید او کجا دفن شده است. حتی وسایل شخصی دیمیتری را هم به او تحویل ندادند. او تمام گورستانهای تاشکند را قدمبهقدم برای یافتن نشانی از پسرش زیر پا گذاشت. 40 روز بعد از اعدام، تامارا نامهای از دیمیتری دریافت کرد: «مادر عزیزم، اگر دیگر اجازه ملاقات پیدا نکردیم، از تو طلب بخشش میکنم. فراموش نکن که من بیگناهم. من کسی را نکشتهام. ترجیح میدهم بمیرم اما نمیگذارم کسی به تو آسیب برساند. دوستت دارم. مرا فراموش نکن.»
تامارا از زمان بازداشت دیمیتری، کارزار خود علیه اعدام را آغاز و در سال 2000 سازمان «مادران علیه اعدام و شکنجه» را تاسیس کرد. تامارا روایت میکند که پسرش مورد تحقیر و شکنجه قرار گرفته تا به قتل اعتراف کند اما او از امضای اقرارنامه امتناع کرده است: «او را به محل وقوع جرم بردند، مجبورش کردند زانو بزند، دستانش را از پشت بستند و اسلحهای را روی شقیقهاش گذاشتند. به او دستور دادند که اعترافنامه را امضا کند اگرنه همانجا کشته میشود. دیمیتری باز هم امتناع کرد. اما مدتی بعد او را مجبور کردند صدای ضجه و درد و ناامیدی مرا زمانی که تحت بازجویی بودم، بشنود. در آن لحظه بود که تسلیم شد. پسرم برای نجات من، با امضای آن برگه، حکم مرگ خودش را امضا کرد.» پنج سال بعد از اعدام، پرونده دیمیتری دوباره به جریان افتاد و بیگناهیاش اثبات شد.
در سال 2008، ازبکستان مجازات اعدام را لغو کرد و صدها محکوم در صف مرگ نجات پیدا کردند. سازمان مادران در این پیروزی نقشی مهم داشتند. اعضای سازمان را عمدتاً خانوادههای افرادی تشکیل میدادند که شکنجه شده یا به اعدام محکوم شده بودند. «مادران» فعالیت خود را از دفتر مرکزی در آپارتمان تامارا و یک دفتر کاری که محل ملاقات مراجعهکنندگان و برگزاری نشستهای اعضا بود، پیش بردند. این فعالیتها بهطور کامل توسط داوطلبان انجام میشد و هزینههای لازم از طریق کمکهای مردمی تأمین میگشت. زنی بازنشسته و بیبهره از امکانات و منابع مالی، سالهای زیادی از زندگی خود را وقف مبارزه با اعدام کرد؛ از نظارت بر روند دادگاهها، مستندسازی موارد اعدام، راهاندازی کارزارهای اعتراضی و تجمع خیابانی تا رایزنی با نهادهای دولتی و همکاری با سازمانهای بینالمللی حقوق بشری.
سازمان «مادران علیه اعدام و شکنجه» در دوران فعالیت خود موفق شد عده بسیاری را از اعدام نجات و مجازات آنها را به حبس کاهش دهد. عدهای هم بیگناهیشان ثابت شد و به خانه بازگشتند. این سازمان به خانوادههای اعدامیان و محکومان به اعدام مشاره حقوقی و حمایتی ارائه میکرد و تلاش داشت این خانوادهها به نیروهای سیاسی در جهت مبارزه با اعدام تبدیل کند. تامارا در مصاحبهای گفته: « به زنانی که برای ملاقات فرزندان، همسران یا برادرانشان به بخش محکومان اعدام میروند، میگویم: گریه نکنید، به آنها نیروی مبارزه و ادامه دادن بدهید. نبرد شما، نبردی برای زندگی است. و هرگز از انتقام سخن نگویید.»
سازمان مادران علیه اعدام در تاریخ ۵ دسامبر ۲۰۰۳، کنفرانسی بینالمللی در تاشکند با عنوان «مجازات اعدام: تحلیل – گرایشها – واقعیت» سازماندهی کرده بود، اما این کنفرانس تنها ۱۲ ساعت پیش از آغاز، از سوی دولت ازبکستان لغو شد. دولت اعلام کرد سازمان مادران مجوز رسمی ندارد و نمیتواند کنفرانس برگزار کند. مأموران سرویس امنیتی ازبکستان بارها به مادران گفتهاند که نام سازمانشان در «فهرست سیاه» است و این نهاد امنیتی در انتظار دستور انحلال آن است. علاوه بر این، اعضای سازمان بارها مورد آزار و تهدید قرار گرفتهاند و حتی اعضای خانوادهشان نیز از این فشارها در امان نبودهاند. برای نمونه، در سپتامبر ۲۰۰۴، یک بازپرس دادستانی ساعت شش صبح به خانه مادر ۷۸ ساله و زمینگیر تامارا رفت و به او گفت که حکم بازداشت دخترش را دارد. آنها قصد داشتند بهواسطه مادر بر تامارا فشار وارد کنند. اما او و همکارانش مرعوب نشدند و حتی پس از دریافت تهدید به قتل، فعالیتهای خود را ادامه دادند.
تامارا با چشمان خود دیده بود که مقامات ازبکستان با محکومان به اعدام و خانوادههایشان چگونه برخورد میکنند. در مصاحبهای گفته بود: «افرادی که از حکم اعدام جان سالم به در بردهاند، اکنون در زندانها حبس میکشند و کسانی که در سلولهای ویژه محکومان به مرگ منتظر نشستهاند، مرا "مادر" صدا میزنند. آنها فرزندان مناند؛ فرزندانی که باید از جانشان محافظت کنم. امیدوارم بتوانیم این کار را انجام دهیم و نهتنها در ازبکستان، بلکه در سراسر جهان، این مجازات ننگین برای همیشه لغو شود.» تامارا پس از لغو مجازات اعدام در ازبکستان به اروپا سفر و برای مبارزه با اعدام در بلاروس، تنها کشور اروپایی که هنوز اعدام در آن لغو نشده، تلاش کرد. او در سال 2021 در ایتالیا درگذشت.