مهتاب محبوب: پس از مقاومت دلاورانه زنان روژاوا در مقابل داعش در سال ۲۰۱۵، تصویر زنان چریکِ کورد راه خود را به تخیل سیاسی بسیاری از نیروها نهتنها در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان باز کرد. زنان کورد سالهاست بهعنوان یک نیروی سیاسی موثر در سرزمینهایشان و در جبهه مقاومت فمینیستی فراملی در برابر سرمایهداری، پدر-مردسالاری، نژادپرستی و استعمار به مبارزه ادامه میدهند. در روزهای اخیر، دولت ترکیه سه شهردار منتخب کورد از اعضای حزب دموکراسی و برابری خلقها در شهرهای مِردین (ماردین)، اِلح (باتمان) و شهرستان خَلفَتی (هلفتی) را برکنار کرده و به جای آنها «قیم»هایی را برای اداره این مناطق گمارده است. در ویدیوهای مربوط به اعتراضات علیه این اقدام دولت ترکیه، زنان و مادران کورد و همپیمانان آنان از جامعه کوییر همچنان در صف اول مبارزه هستند. ستم جنسی-جنسیتی و خشونت استعماری دولتی در تعامل با هم به زندگی روزمره این زنان شکل میدهند و مقاومت آنان در برابر این درهم تنیدگی، مبارزهای است الهامبخش که شعار محوری آن «ژن، ژیان، ئازادی» از روژهلات به سراسر ایران هم رسید. این نوشته به بهانه دستاندازی دولت ترکیه به شهرداریهای منتخب و مقاومت زنان در برابر آنْ به اختصار به آنچه در بخشهای غربی (روژاوا) و شمالی (باکور) کوردستان میگذرد و نقش زنان در این تحولات میپردازد.
بیش از 10 سال پیش از نبرد سرنوشتساز کوبانی، آمریکا به بهانه آزادسازی زنان به عراق و افغانستان حمله کرده بود، حملهای که پیشنیازِ آن برساختن تصوری عمومی از زنان این دو کشور بهعنوان قربانیان صرف مردسالاری درون این جوامع بود. زنان این کشورها همچنان پس از 20 سال از شروع این حملات، هم با این کلیشه قربانی ِمحض و هم با ویرانههایی دستبهگریباناند که از تقاطع میلیتاریزه شدن فضا و نظم مردسالار موجود در این جوامع شکل گرفته است. در همسایگی این جغرافیاها، زن تکتیرانداز «یگانهای مدافع زنان» در شهر رقه بعد از آن که گلوله داعش که به سمت سرش شلیک شده خطا میرود، پشت دیواری پناه میگیرد و خندهاش بهیادماندنی است.
«اداره خودمختار شمال و شرق سوریه» عنوانی است که به جای روژاوا و برای به رسمیت شناختن تنوع ملی، زبانی، مذهبی و فرهنگی این جغرافیا به کار میرود. تصمیمات سیاسی در این منطقه در شوراهایی گرفته میشود که بازتابدهنده ترکیب جنسیتی جمعیت ساکن در هر شهر یا روستا است. زنان علاوه بر مشارکت در این شوراها، شوراهای ویژه خود را هم دارند و برای نمونه «شورای اقتصاد زنان» مشارکت زنان از طریق تعاونیها، صندوقهای همیاری، و پروژههای اقتصادی دموکراتیک بهویژه در عرصه کشاورزی، دسترسی به آب و احیای خاک را تسهیل میکند. طبق قرارداد اجتماعی این منطقه که در اواخر سال 2023 به تصویب رسید همه انواع خشونت علیه زنان، استثمار و تبعیض منفی علیه آنان جرمانگاری شده است. به موازات تغییرات قانونی، برای حمایت از زنان در برابر خشونت «ناموسی» و خانوادگی خانههای امن تاسیس شده، اما ریشهکن کردن خشونت نیازمند زمان است. چنان که موسسه غیردولتی سارا مستند کرده، در سال 2023، 21 مورد قتل زنان و 73 مورد خودکشی آنان اتفاق افتاده که گمان میرود بیشتر به دلیل خشونت خانگی و فشار روانی بوده باشد.
تظاهرات زنان در شهر تلتمر در حمایت از جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» در ایران، سپتامبر 2022
با این همه، مقاومت روژاوا بهعنوان فضایی که علیه نظم دولت-ملت شوریده و مدام در معرض تحریم، محاصره، حمله نظامی و بومکشی قرار دارد موقعیتی است شکننده و زنان در این میان در موقعیت ویژهای قرار دارند. ترکیه با این ادعا که یگانهای مدافع زنان (ی.پ.ژ)، یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ) و نیروهای سوریه دموکراتیک (هـ.س.د) به حزب کارگران کوردستان وابستهاند، از سال ۲۰۱۵ مکرراً به مناطق تحت اداره خودمختار شمال و شرق سوریه حمله کرده است. مراکز غیرنظامی و زیرساختی از جمله پالایشگاهها و تاسیسات نفت، نیروگاههای برق و ایستگاههای تأمین و حتی چاههای آب آشامیدنی، بیمارستانها و مدارس مورد حمله قرار گرفتهاند. روژاوا از آسیبپذیرترین مناطق در برابر تغییرات اقلیمی است و علاوه بر بحرانهای مربوط به آن، تنها در ماه می سال ۲۰۲۴ بر اثر آتش بمباران توپخانهای ترکیه، 1500 هکتار زمین کشاورزی و 1800 درخت زیتون سوختهاند. تغییرات اقلیمی و بحرانهای ناشی از بومکشی در همهجا زنان را بیشتر از مردان تحتتأثیر قرار میدهد.
ترکیه سیاستمداران زنی چون هَورین خلف، دبیر کل حزب «سوریه فردا» را به دست نیروهای نیابتیاش، دیگرانی چون یسرا درویش، دبیر مشترک شورای اداری کانتون قامیشلو، و لیمان شیوش، مشاور اداره خودمختار را در حمله هوایی، و روزنامهنگارانی چون گلستان تارا و هیرو بهادین را با پهباد در سلیمانیه به قتل میرساند. زنان تأثیرگذاری مانند ناگهان آرکاسل هم تنها به دلیل تلاششان برای قدرتمندسازی زنان و شناساندن ژنولوژی به آنان ترور میشوند. ناگهان یک سال پیش از به قتل رسیدن، نمایشگاه هنری جمعی زنان را با نام «Xwebûn» در سلیمانیه برگزار کرد. او در مصاحبهای میگوید «Xwebûn» در کوردی به معنی خود شدن است، این که از منظر زن، خود بودن، به خود تعلق داشتن بار معنایی عمیقی را حمل میکند تا با آن خودمان را از آنچه (جوامع مردسالار) به ما آموختهاند رها کنیم. «Xwebûn»مفهومی است بر مبنای آگاهی جنسیتی، عشق و تلاش ِزنان، مفهومی که در مبارزه آزادیخواهانه زنان کورد زاده شده است. این نمایشگاه میخواهد به مردان بگوید «از خود بودن زنان و دانش مربوط به آن نترسید. این هنر نه در پیوند با قدرت که هنری مبتنی بر صداقت است.»
«جفت» اثر هاما صالح، نمایشگاه «خود شدن»، سلیمانیه، سال ۲۰۲۱
»یخ» درباره ختنه زنان اثر روژگار مصطفی، نمایشگاه «خود شدن»، سلیمانیه، سال ۲۰۲۱
دولت ترکیه در ادامه مخاصمه با نیروهای دموکراسیخواه کورد، در روز چهارم نوامبر شهرداری شهرهای مِردین (ماردین)، اِلح (باتمان) و شهرستان خَلفَتی (هلفتی) را از نمایندگان منتخب حزب دموکراسی و برابری خلقها (دم پارتی) غصب و برای اداره این شهرها «قیم» تعیین کرده است. این شهردارها در انتخابات سراسری ماه مارس امسال با رأی مستقیم مردم انتخاب شده بودند. اعتراض به این دستاندازی فراقانونی با سرکوب شدید پلیس و همینطور با طنین کِل کشیدن زنان و مادران کورد در تظاهرات همراه شد. مادران در کوردستان وزنه سیاسی مهمی هستند. در پی سرکوبهای دهه 80 میلادی، بسیاری چپگرایان تورک و کورد به قتل رسیدند یا ناپدید شدند. از سال ۱۹۹۵، خانوادهها با محوریت مادران، با گردهم آمدن و دادخواهی برای عزیزانشان حرکت اعتراضی «مادران شنبه» را شکل دادهاند، تجمعی در سکوت در اعتراض به نظامی که اجازه نمیدهد مادران درد خود را بیان کنند.
در آهنگِ «مادرم شنبه است» از گروه «باندیستا» میشنویم «مادر، پیدا کن مرا در میان مادران آرژانتینی، در میدان مایو، مادر پیدا کن مرا در میدان گالاتاسرای، در میان مادران رامالله، مادران غزه، در گتوهای ورشو پیدایم کن مادر». در جمعیت «مادران صلح» که از سال ۱۹۹۹ فعال است، مادران کورد میکوشند رنج از دست دادن فرزندان و اخلاق مراقبت را به پلی تبدیل کنند که همه مادران از اتنیکهای مختلف را برای توقف خونریزی بیشتر دور هم جمع کند. یکی از این مادران در اعتراضات علیه غصب شهرداریها میگوید: «ما دوش به دوش در برابر فاشیسم میایستیم. این کودتا علیه اراده خلق کورد، علیه زنان و جوانان است. شهرداریها با خون فرزندانمان به دست آمدهاند؛ ما از آنها صیانت خواهیم کرد.»
آنچه درباره سیستم داخلی حزب دم پارتی باید بدانیم فرمت ِ«ریاستِ مشترک» است. نامزدهای زن و مرد خود را در انتخابات داخلی حزب نامزد می کنند و بعد از رأیگیری یک زن و یک مرد انتخاب میشوند. فردی که بیشترین آرا را به دست آورده بهصورت رسمی کاندید اصلی حزب میشود و با نامزدهای احزاب دیگر رقابت میکند. درصورت برنده شدن نامزد حزب، هر دو نامزد زن و مرد بهعنوان شهردارِ مشترک کار خود را شروع میکنند. این حزب در انتخابات محلی و ملی قائل به سهمیه جنسیتی است: در هر انتخابات زنان باید حداقل چهل درصد از نامزدهای حزب را تشکیل دهند.
تظاهرات در شهرهای مختلف و در استانبول در مخالفت با گماردن قیمها با مشارکت زنان برگزار شده است. در سخنرانیای در تجمع استانبول، زن جوانی دلیل مخالفت زنان و فمینیستها با انتصاب قیم در این مناطق را چنین بیان میکند: «ما میدانیم چرا این رژیم اقتدارگرا قیم به جای شهردارها فرستاده است. چون میدانند شهردارهای دم پارتی برای زنان خانههای امن، فضاهایی برای گردهم آمدن و مراکز مشاوره ایجاد میکنند. بودجه شهر را برای مردم همان محل خرج میکنند. ما قصد نداریم سکوت کنیم، میدانیم که آزادی برای هیچیک از ما ممکن نیست مگر اینکه الان صدایمان را از استانبول به ماردین، خلفتی، باتمان و اِسنیورت پیوند بزنیم. قیمها میروند و ما میمانیم، حق انتخاب با مردم است و نمیتوانید آن را غصب کنید.»
تظاهرات استانبول، 5 نوامبر 2024. «سیستم قیمومیت کودتا علیه زنان است.»
تظاهرات در آمد (دیاربکر) علیه قیمومیت
«ما حرف آخر را میزنیم!» زنان شاغل در شهرداری خلفتی در بیانیهای خطاب به دولت گفتند: «ما با فلسفه "ژن، ژیان، ئازادی" دربرابر سیستم قیمومیت میایستیم». شاید شما زنان را تهدیدی برای خود میبینید، چرا که زنان به آرمان خود وفادار و برای تحقق آن مصمماند. ما میخواهیم مثل گذشته الگویی باشیم برای زنان در فلسطین، لبنان و افغانستان. ما دوشبهدوش زنان خاورمیانه مبارزه و مقاومت میکنیم. ما، زنان هستیم که حرف آخر را میزنیم و پیروز این نبرد خواهیم بود.»
گلستان سونوک، ۳۱ ساله در رقابت با نامزد حزب اسلامگرای مطالبه آزاد (هدا-پار) بیش از 64 درصد آرا را در انتخابات اِلح (باتمان) و بالاترین میزان رأی در میان تمامی شهرداریهای ترکیه را به دست آورده بود. او در جمع معترضان گفت این شهرداریها با زحمت زنان و جوانان به دست آمده و ما به هر قیمتی برای حفظ آن مقاومت میکنیم». در روز پنجم نوامبر گروهی از فمینیستها از استانبول به باتمان آمدند تا همبستگیشان را با زنان معترض به تعیین قیمها نشان دهند. پیام این زنان برای معترضان این بود: «اولینبار نیست که ما چنین چیزی را تجربه میکنیم. قیمومیت روح فاشیسم است. ما در سالهای اخیر بهخوبی یاد گرفتیم که قیم برای زنان به چه معناست. قیمها فضای زندگی زنان را محدود میکنند. چون اول از همه نام و حضور زنان را از شهرداری پاک میکنند. سیستم ریاست مشترک (مرسوم در دم پارتی) را جرمانگاری میکنند. شهرداری را از جایگاه مردم و زنان به منبع سود و ابزار سلطه قدرتمندان تبدیل میکنند. این کار جلوی تبدیل شدن شهر، محله و خیابان به فضای زندگی زنان را میگیرد. این کار در خدمت ایجاد، حفظ و تقویت نظمی است که در آن وجود ما در خارج از خانه، زبان، مشکلات و خواستههای ما نامرئی میشود. ما امروز اینجاییم چون دولت برای هر زن، برای هر کورد و برای هر فکر آزادی قیم تعیین کرده است. همه ما به قیمان نه می گوییم.»
آدری لرد مبارز، شاعر و لزبین سیاهپوست گفته است «خانه ارباب را نمیتوان با ابزارهای ارباب ویران کرد»، اما شاید بتوان از مبارزه زنان کورد آموخت که میتوان همان ابزار را چنان متحول کرد که خانه ارباب را بازنشناسد. لباس نظامی بر تن زن رزمنده کوبانی و فرمت شهرداری مشترک در باکور و عملکرد فمینیستیای که از آن انتظار میرود هر دو معناهای منتسب به دو ساختار ارتش و اداره محلی را به چالش کشیدهاند. زنان با گرد هم آمدن حول ایده رد کردن هر نوع قیمومیت صدای مشترکی را بلند کردهاند که میگوید ما میمانیم و قیمان باید بروند؛ صدایی که یکبار با «ژن، ژیان، ئازادی» برای زنان ایران الهامبخش بود شاید اینبار هم با شورشی علیه قیمان در همه سطوح، زنان را به همبستگیای فراملی دعوت میکند.