زمانی که دیوید آلن هاروی، عضو سابق مگنوم فوتوز، یکی از معتبرترین آژانسهای عکاسی جهان، من را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داد، یک عکاس ۲۳ ساله مشتاق خبرنگاری بودم. بهعنوان یک عکاس جوان به او به چشم راهنما نگاه میکردم و به هاروی اعتماد داشتم زیرا او شناختهشده و مورد احترام بود و توسط برخی از مهمترین سازمانهای خبری و ویراستارهای عکس در جهان بهشدت تبلیغ میشد.
در سال ۲۰۰۹ من در شهر اواکساکای مکزیک در کارگاه آموزشی هاروی شرکت کردم. کارگاه عالی بود. در آن یک هفته بیشتر از یک سال تحصیل در دانشگاه هنر چیز آموختم. احساس کردم توسط او و گروهش حمایت میشوم و زمانی که بلافاصله پس از کارگاه از من دعوت کرد که دستیارش باشم، بدون هیچ مکثی پذیرفتم. عطش یادگیری داشتم. این پیشنهاد شبیه فرصتی بود که فقط یکبار در زندگی رخ میدهد.
آژانس عکس مگنوم از زمان آغاز به فعالیتش در سال ۱۹۷۴، استاندارد طلایی عکاسی خبری بوده است. عکاسانشان از دهه ۱۹۳۰ رویدادها و شخصیتهای مهم جهان را پوشش دادهاند. اغراق نیست اگر بگوییم که آنها چشمانداز بصری امروز جهان را شکل دادهاند؛ بنابراین میتوانید تصور کنید وقتیکه من، یک زن جوان که در آن زمان که یک کیف کتانی مگنوم به دوش میانداخت و در صفحه بیوگرافی خود در فیسبوک نوشته بود «میخواهم وقتی بزرگ شدم عکاس مگنوم شوم»، توسط یکی از عکاسان آین آژانس برای دستیاری دعوت شدم چه هیجانی داشتم.
پس از کارگاه، ما تماسی اسکایپی داشتیم که درباره عکسهای جدید پروژهای که روی آن کار میکردم گفتگو کنیم؛ اما یک جایی از گفتگو هاروی بلند شد، چراغها را خاموش کرد و برای من مشخص شد که دارد خودارضایی میکند. ماتم برده بود اما شرمزدهام که بگویم این باعث نشد نخواهم دستیار او باشم. رفتارش نگرانم کرد اما من آنقدر تجربه آزار جنسی در زندگیام داشتم که این رفتار لزوماً برایم هشداردهنده نبود.
هاروی در ابتدا از من خواست که بهعنوان دستیار با او به برزیل سفر کنم اما من نتوانستم ویزا بگیرم. از من خواست که برای آوریل ۲۰۱۰ با او به مادرید بروم تا جهت تدریس در یک کلاس کمکش کنم. خیلی زود فهمیدم کار چندانی برای انجام دادن وجود ندارد. بهجای آن شبهایم را در مهمانی با هاروی و دانشآموزانش میگذراندم.
بیشتر بخوانید:
کارفرما میگفت منشی شدی پس باید کاملا در اختیار من باشی
آزار جنسی دستیاران آموزشی زن و پیچیدگی سازوکارهای قدرت
تا اینجای سفر او چند اظهارنظر نامناسب کرده بود. سپس یکشب پس از اینکه برای نوشیدن به بیرون رفتیم گفت زمان خوبی است که برویم و نگاهی به کار جدید من بیندازیم. ما بار را به مقصد هاستل من ترک کردیم. جایی که او با کلک راهش را به اتاق من باز کرد. اتاق کوچک بود و جایی جز تختم برای نشستن نداشت. همانطور که لپتاپم را درمیآوردم او دراز کشید و ناگهان تمام حرفهای ناجوری که در مکالماتمان گفته بود جلوی چشمم آمد.
پروژهای که روی آن کار میکردم در مورد رقاصان برهنه بود و او از من پرسیده بود که آیا میتوانم مثل یکی از آنها برقصم یا حرکت کنم؟ بدنم منقبض شد و مطمئن شدم که لپتاپ به پایم چسبیده باشد. لپتاپ تبدیل به توری محافظم شده بود. آنقدر روی اینکه آزار جنسی نبینم متمرکز شده بودم که خیلی به یاد نمیآورم که آن شب در آن اتاق چه به من گفت. درنهایت رفت و من درحالیکه احساس شرم میکردم، به خانه برگشتم.
تقریباً تمام ارتباطم با هاروی را برای سالها قطع کردم تا اینکه او در پیامهای اینستاگرامم ظاهر شد. پرسید که آیا کار جدیدی دارم که بخواهم بازخوردی از او بگیرم و من گفتم بله. برای تماس اسکایپی برنامهریزی کردیم تا اینکه نوشت: «منو دیوونه نکن مثل دفعه قبل.» من هرگز دوباره با او حرف نزدم.
درنهایت، با کریستین چیک، خبرنگار مجله Columbia Journalism Review که در مورد سوءرفتار جنسی در این صنعت گزارش میدهد، ارتباط برقرار کردم. او در مورد هاروی تحقیق کرد و متنی نوشت که در آن ۱۱ نفر از ما رفتار او را محکوم کردیم. خیلی زود آژانس مگنوم تحقیقات داخلی را آغاز کرد. هاروی، از طریق وکیل خود، همه اتهامات را رد کرد و در ماه مارس پس از رأی هیئتمدیره مگنوم به برکناری هاروی، وی استعفا داد.
گمان میکردم سازمانهای خبری این داستان را بهعنوان بخشی از جنبش #میـتو پوشش دهند. از این گذشته، نیویورکتایمز در مورد سقوط هاروی واینستین، تهیهکننده هالیوود، لری نصار، پزشک تیم ملی ژیمناستیک، گزارش منتشر کرده و بهتازگی درباره سوءرفتار جنسی بلیک بیلی، زندگینامه نویس و فرماندار نیویورک، اندرو کومو گزارش داده است.
اما اتهامات علیه چهرههای رسانهای بلندپایه گاهی اوقات توسط پلتفرمهای جریان اصلی پنهان یا دفن میشود. در سال ۲۰۱۸، مجله Columbia Journalism Review مقالهای منتشر کرد که در آن اتهامات آزار جنسی چندین عکاس که برای نشریات بزرگ کار میکردند را برجسته کرد. بهجز وبسایتها و مجلات صنعتی، بهندرت هیچ سازمان خبری این داستانها را پوشش داد.
عنوان مقاله سال ۲۰۱۸ «زمان حسابرسی در عکاسی خبری» بود، اما تاکنون چنین لحظهای نرسیده است. این موارد باید با شدت بیشتری گزارش شوند - انجام ندادن این کار به معنای چشم بستن روی آن است. این سوءاستفادههای فاحش از قدرت در صنعت رسانه شایسته پوشش و بحث گسترده است.
این مسئولیت صنعت ماست که این رفتارها را گزارش دهد تا نهتنها بهصورت عمومی ثبت شود، بلکه ممکن است یک تغییر فرهنگ سالم ایجاد کند - فرهنگی با مسئولیتپذیری، احترام و برابری. ما باید به نجاتیافتگان گوش دهیم و آنها را به رسمیت بشناسیم. آنهایی که در قدرت هستند باید از خود بپرسند ما چه نقشی در این ماجرا داشتیم. چه نظامهایی وجود دارد که به این مردان اجازه میدهد به رفتارهای آزارگرایانه خود ادامه دهند؟
هاروی با گرداندن مجله برن به فعالیتش ادامه میدهد، مجلهای برای عکاسان نوظهور و در پتریون یک نمایه دارد که فوتوتیندا نام دارد. جایی که او به عکاسان جوان پیشنهاد راهنمایی و مشورت میدهد. او همچنان تقریباً نیم میلیون فالوئر در اینستاگرام دارد. ویراستارهای عکس، مدیران هنری و بسیاری از همکاران من همچنان با لایک از او حمایت میکنند. من از اینکه صحبت کردن چه تأثیری بر شغلم بگذارد میترسم، اما وقتی میدانم که دارم برای تغییر تلاش میکنم، شبها بهتر میخوابم.
نویسنده: آلیشیا ورا
برگردان: رها عسکریزاده
منبع: واشنگتن پست