گزارش نادرست، جرم است. جرمی که برخی از پلیسها میخواهند آن را در اولویت قرار دهند. اما تاریخ نشان داده که پلیس همیشه نمیتواند حقیقت را از دروغ تشخیص بدهد. زنانی که «روی مور»، نامزد جمهوریخواه سنا را به سوءرفتار جنسی متهم کردند، یا با چشم تردید به آنها نگاه شد و یا مورد استهزا قرار گرفتند. همچنین زنان دیگری که مردان قدرتمند هالیوود، سیلیکون ولی و ... را به آزار و اذیت جنسی متهم کرده بودند، با خشونت و آزارهای آنلاین و یا با تهدید از دست دادن شغل مواجه شدند. حتی کسی مثل «هاروی واینستین» تا جایی پیش رفت که برای منصرف کردن «رز مک گوان»، بازیگر زن، از متهم کردن علنی او به تجاوز، کارمند سابق موساد را استخدام کرد تا درباره زندگی شخصی رز تحقیق و تفحص کند.
دلایل متعددی وجود دارد که چرا زنان باید پیش از گزارش تجاوز جنسی درنگ کنند. اما یک پیامد احتمالی و بسیار نگران کننده این است که، ممکن است این افراد (زنان) تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند. این ماه، یک ستوان بازنشسته در دادخواستی علیه شورای شهر شهادت داد که برخی از کارآگاهان پلیس بعضا نه تنها در راستای تحقیق درباره موارد آزار جنسی کوتاهی کردهاند، بلکه شنیده که رئیس دایره تحقیقات اداره پلیس در نخستین روز انتصاب خود گفته: «اولین کاری که باید انجام دهیم این است که تعداد بیشتری از بازماندگان تجاوز را به خاطر گزارشهای کذب و جعلی زندانی کنیم.» این اظهارات درباره اولویتهای پلیس هشدار میدهد که میتواند نتایجی معکوس به بار بیاورد.
در سال 2015 مقالهای در پروپابلیکا در مورد «ماری»، جوان 18 سالهای نوشتیم که گزارش کرد ه بود توسط شخصی که وارد آپارتمان او شده، در «لینوود» واشنگتن مورد تجاوز قرار گرفته است.[1] کارآگاهان پلیس وجود برخی تناقضات جزئی در گزارش او را -که اتفاقا در میان بازماندگان تجاوز و تروما امری رایجی است- به عنوان عدم تطابقی عمده و غیرمنطقی در نظر گرفتند. آنها به جای مصاحبه با ماری به عنوان یک بازمانده تجاوز، او را مانند یک متهم مورد بازجویی قرار دادند. این اتفاقات سبب شد که ماری در نهایت حرفهای خود را پس بگیرد و از شکایت صرفنظر کند. ماری به اتهام گزاش کذب، محاکمه شد که مجازات آن تا یک سال حبس است. او ملزم به پرداخت 500 دلار هزینه دادرسی و دریافت مشاوره روانی شد. مجازات او نیز تعلیق شد و به مدت یک سال تحت نظارت قرار گرفت. بیش از 2 سال بعد ، پلیس در «کلرادو» یک متجاوز سریالی را دستگیر و عکسی را در لوازم او کشف کرد که ثابت می کرد او به ماری هم تجاوز کرده است.[2]
اتفاقی که برای ماری افتاد غیر قابل تصور به نظر میرسید. او دو بار قربانی شد؛ بار نخست مورد تجاوز و سپس تحت پیگرد قانونی قانونی قرار گرفت. اما مواردی شبیه به این را میتوان در سراسر کشور یافت. سال 1997، زنی کمبینا گزارش کرد که در «مدیسون ویسکانسین» مورد تجاوز قرار گرفته است. در همان سال، یک جوان 16 ساله باردار گزارش داد که در شهر نیویورک مورد تجاوز قرار گرفته است. همچنین در سال 2004، یک جوان 19 ساله گزارش کرد که با تهدید به واسطه اسلحه در«کرنبری تویینشیپ» مورد تهاجم جنسی واقع شده است. در هر سه مورد، زنان به دروغگویی متهم شدند و در هر سه مورد، بعدا اثبات شد که گزارشهای آنها درست بوده است. مدتی بعد مردانی که آنها را مورد تجاوز قرار داده بودند، شناسایی و محکوم شدند.
در سال 2001، نوجوانی 13ساله گزارش داد که در دریاچهای در«مینهسوتا»، ربوده شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. «شما مدام دروغ میگویید و دروغ میگویید و دروغ میگویید و دروغ میگویید.» این جملات، پاسخ یک کارآگاه پلیس به این کودک بود. در سال 2015، یک فیزیوتراپیست در «کالیفرنیا» از ربوده شدن و تجاوز جنسی خبر داد. پلیس این داستان را حقهبازی نامید و ستوان پلیس گفت که او یک عذرخواهی به جامعه بدهکار است. اما بعدتر و در هر دو مورد، بعدا ویدئوهایی کشف شد که صحت ادعای بازماندگان را تایید میکرد. در داستان ماری و موارد دیگری، بازماندگان مطابق با آنچه که پلیس از یک قربانی انتظار داشت، رفتار نکردند. آنها از کمک وکلا و حامیان امتناع میورزیدند و یا به جای برقراری ارتباط چشمی مستقیم، نگاهشان را میدزدیند. این رفتارها موجب شد صحت گزارشهایشان مورد تردید قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید:
من کنارت هستم، من حرفت را باور میکنم
کمپینسازی برای اصلاح رویههای پلیس
در لینوود، پلیس از همان زمان، اصلاحاتی را در امور اعمال کرده تا از وقوع مجدد اتفاقاتی مانند پرونده ماری جلوگیری کند. کارآگاهان امروز آموزشهای تخصصی و تکمیلی در مورد اثرات و آسیبهای روحی و روانی ناشی از تجاوز میبینند و دیگر نمیتوانند در گزارشهای تجاوز صرفا به خاطر عدم ارائه ادله اثبات دعوی، تشکیک کنند. در تلاش برای اعتمادسازی، آنها اطمینان حاصل میکنند که بازماندگان سریعا به خدمات تخصصی و حمایتی دسترسی داشته باشند. این اصلاحات با دستورالعملهایی که کارشناسان جرائم جنسی در زمینه تحقیقات تجاوز جنسی برای ادارات پلیس در سراسر کشور تجویز کردهاند، مطابقت دارد. رهنمودهایی که تاکید می کنند: «پلیس باید بدون قضاوت و پیشداوری، تحقیقات جامع انجام دهد.» پلیس باید دقت کند در دام کلیشهها نیفتد. به عنوان مثال، آنها نباید یک بازمانده نوجوان را کمتر از یک بازمانده بزرگسال باورپذیر تلقی کنند. برخی از بازماندگان عصبی و مشوشاند، برخی دیگر خوددار و درونگرا هستند. پلیس نباید اعتبار ادعا را بر مبنای واکنش بازمانده ارزیابی کند، نباید بازماندگان را بازجویی کند بلکه باید به آنها گوش دهد.
ادارههای پلیس، وکلای بازماندگان تجاوز و اهالی دانشگاه تحقیقات متعددی انجام داده و شیوههای مختلفی را بررسی کردهاند تا بار ترس از طرد و یا پیگرد قانونی را از روی دوش بازماندگاهی که میخواهند خشونت را به پلیس گزارش کنند، بردارند. «با باور کردن شروع کنید»[3] شاید تاثیرگذارترین کارزاری که تاکنون برای تغییر رویههای پلیس به راه افتاده، باشد. این کارزار حمایت مالی خود را از «سازمان بینالمللی پایان دادن به خشونت علیه زنان»[4] دریافت میکند. سازمانی که آموزشهایی را برای پلیس و حامیان بازمانده خشونت جنسی ارائه میدهد. این کمپین از مشارکتکنندگان تنها یک درخواست ساده دارد، آن هم اینکه با باور به کسانی که برای گزارش تجاوز و آزار جنسی جلو میآیند، روند تحقیق را شروع کنید. تقریبا تمامی آژانسهای پلیس ایالات کشور به این کارزار پیوستهاند.
پلیس در «اشلند» برنامه دیگری را با نام «شما گزینههای متعددی دارید»[5] آغاز کرد. آژانسهای پلیسی که در این برنامه شرکت میکنند، شکایات مربوط به آزارهای جنسی را به روشی کاملا متفاوت رسیدگی می کنند. یعنی بازماندگان میتوانند یک تجاوز جنسی را گزارش کنند اما از پلیس بخواهند تا مرتکب را تحت پیگرد قانونی قرار ندهد. در این برنامه، هدف این است که به بازماندگانی که تمایل ندارند با سیستم قضایی درگیر شوند، قدرت کنترل بیشتری داده شود. کارآگاهی که این طرح را ابداع کرده، معتقد است که این برنامه با افزایش تعداد افرادی که برای شکایت و گزارش تجاوز پیش میآیند، به پلیس برای جمعآوری اطلاعاتی کمک میکند که در تحقیقات آتی اگر بعدها نظر بازمانده تغییر کرد، مورد استفاده قرار میگیرد.
هر دو برنامه بسیار بحثبرانگیز هستند. به عنوان مثال، «استیسی گالبرایت»، کارآگاهی که متجاوز سریالی در کلرادو و پرونده ماری را دستگیر کرد به ما گفت که نقطه شروع را باور کردن متجاوز نمیداند. گالبرایت توضیح میدهد: «ابتدا باید بازمانده گوش دهید و حرفهایش را بشنوید. بعد از در طی روند تحقیقات به مرحله تایید یا رد اظهارات میرسید.» «شما گزینههای متعددی دارید» به مراتب مناقشهبرانگیزتر است. بسیاری از افسران پلیس به طور ذاتی در برابر ایده عدم تحقیق فوری در مورد تجاوز مقاومت نشان میدهند. بالاخره کار آنها این است که آدمهای بد را دستگیر کنند، نه اینکه اجازه دهند آنها قسر در بروند. واضح است که برخی از نهادهای مجری قانون اقدام به ارزیابی شیوههایی برای پاسخگویی موثر و کارآمد به بازماندگان تجاوز کردهاند. به همان اندازه روشن است که هیچ راه حل ساده و یگانهای هم وجود ندارد. تقریبا قاطعانه میتوان گفت که مسیر پیش رو مناقشهبرانگیز خواهد بود. اما اگر میخواهیم به بازماندگان کمک کنیم که راحتتر روایات خود را برای مجریان قانون بازگو کنند، ناگزیر باید به دنبال تغییر باشیم.
نویسندگان: کن آرمسترانگ و تی کریستیان میلر
برگردان: نیلوفر حامدی
منبع: propublica
[1] https://www.propublica.org/article/false-rape-accusations-an-unbelievable-story
[2] http://harasswatch.com/news/1490
[3] Start by Believing
[4] End Violence Against Women International
[5] You Have Options