محدود شدن دسترسی زنان به سقط جنین در خانه و عدم دسترسی آنها به لقاح مصنوعی در حقیقت بدین معناست که زنان کنترل کمتری نسبت به باروری خود پیدا کردهاند. حدود یک هفته پیش بود که «رحم داشتن» در انگلستان مورد توجه قرار گرفت. نخست، در تصمیمی ناگهانی زنان باردار در گروه افراد آسیبپذیر و در معرض خطر قرار داده شدند و دولت به آنها توصیه کرد در خانههای خود بمانند؛ اما چندی بعد تعدادی از این زنان (همانند زنان شاغل در بخشهای درمانی) توسط کارفرمایان خود فراخوانده شدند تا همانند سایر گروههایی که کمتر در معرض خطر هستند به سرکار خود بازگردند.
این موضوع را شوهر زنی باردار که در یک مرکز خدمات درمانی کار میکند، در برنامه رادیوییام عنوان کرد. مردی که نمیدانست او و همسرش چه تصمیمی باید بگیرند. دستورالعملهای رسمی بخش زنان و زایمان و مامایی رویال کالج اعلام کرده است زنان باردار باید خود برای رفتن یا نرفتن به سرکار تصمیم بگیرند و این تصمیم باید توسط کارفرماهایشان حمایت شود.
اما این موضوع زنانی را که در مراکز درمانی کار میکنند بر سر دوراهی سختی قرار داده است: آیا آنها باید از زندگی کودک به دنیا نیامدهشان حفاظت کنند یا از زندگی آنهایی که این روزها نیازمند خدمات درمانی و بهداشتی هستند؟ زنان باردار بهطور معمول از سوی جامعه در دسته گروههای در معرض خطر قرار میگیرند. به آنها گفته میشود امنیت آنها در خارج از خانه تضمین نشده، پس بهتر است در خانه بمانند. بیشتر این زنان نمیخواهند از خانه خارج شوند؛ اما هنگامیکه مجبور به انتخاب میشوند حقیقتاً با تصمیمگیری دشواری روبهرو هستند.
در زمانی که مشغول نوشتن این مقاله بودم دولت تصمیم غیرمنتظره دیگری گرفت. مت هانکاک وزیر بهداشت بریتانیا دستوری را امضا کرد که بهموجب آن زنان میتوانستند از خدمات اولیه پزشکی سقطجنین در خانه در دوران پاندمیک بهرهمند شوند. به زبان ساده، ما قرار است همان کاری را بکنیم که در حال حاضر ایالاتمتحده آمریکا و استرالیا انجام میدهند و این کشورها این امکان را به زنان میدهند که از طریق تلفن با دکتر صحبت کنند و با مصرف دو قرص مراحل سقطجنین را در خانه انجام دهند که فشار بر کلینیکها و پزشکان عمومی و نیاز مراجعه حضوری به مراکز درمانی را کاهش میدهد.
بسیاری از سقطجنینها در بریتانیا در هفتههای اولیه بارداری انجام میشوند و ازاینرو خوردن قرص بیشترین روشی است که زنان در این مرحله انتخاب میکنند. تنها چند ساعت بعد، این تصمیم حکومتی با کمترین توضیح و با گفتن اینکه در طرح این موضوع اشتباه شده است، فسخ شد. تکذیبیهای که پزشکان را متعجب کرد. لیزی ریگان، رئیس سابق رویال کالج درگفتگوی رادیویی نگرانیاش را اینگونه عنوان کرد: «با سخت کردن دسترسی زنان و دختران به سقطجنین، مشکل را حل نکردهاید. در حقیقت آنچه اتفاق میافتد زیرزمینی شدن سقطجنین و غیر ایمن بودن آن است.»
او در ادامه گفت با تغییر دستورالعملهای رسمی میتوانستیم سقطجنین را از همیشه آسانتر کنیم «همه میدانیم خوردن قرص در خانه روشی ایمن و بسیار آسان است. زنان قرصها را از طریق پست دریافت میکنند. رضایت طرف از طریق اسکایپ یا فیستایم مورد تائید قرار میگیرد؛ و سپس تمام مراحل سقطجنین از طریق دکتر به زن داده میشود. ما فقط میخواهیم سفرهای غیرضروری را کاهش دهیم و تا حد ممکن تماسهای غیرضروری زنان و کارکنان کلینیک را به حداقل برسانیم.»
اگرچه در چرخشی دوباره، اعلام شد وزیر بهداشت در حال بازگرداندن خدمات اولیه پزشکی سقطجنین بهصورت تلفنی است، اما این اتفاق تا هنگام نوشتن این مقاله روی نداده است. از سویی دیگر نگرانیهایی وجود دارد که در دوران قرنطینه و کنار هم قرار گرفتن زنان و مردان و با کاهش دسترسی به قرصهای ضدبارداری که همچنان برای تجویز یا تجدید نسخه نیاز به مراجعه به پزشک دارند، شاهد افزایش زاد و ولد در دوران ویروس کرونا باشیم، بارداریهایی که لزوماً همهشان خواسته و با برنامه نبودهاند.
در تضادی آشکار و بدون در نظر گرفتن اشتیاق آنهایی که قصد بچهدار شدن داشتند و قبل از شروع بیماری کووید-۱۹ در حال انجام مراحل لقاح مصنوعی بودهاند، به زوجین تنها چند ساعت قبل از عمل اطلاع داده شد که انتقال جنین به رحم کنسل شده است. به عنوان کسی که این دوره را سپری کردهام میدانم بعد از مصرف آنهمه دارو و هورمون، کنسل شدن انتقال جنین به رحم در مرحله آخر چه قدر میتواند دردناک و آزاردهنده باشد. در هفته گذشته با چندین زن که تجربه مشابهی داشتند صحبت کردهام.
من متوجه هستم که بسیاری از کلینیکها این روزها ترجیح میدهند به بیماران مبتلا به ویروس کرونا خدمات دهند و بسیاری معتقدند به دلایل نبود منابع کافی و ایمنی نباید برای بچهدار شدن در این دوران کمک کرد، اما آیا این رویکرد در خصوص دسترسی زنان به وسایل پیشگیری از بارداری و سقطجنین هم صدق میکند؟ من اینگونه تصور نمیکنم.
حرف من این است، وقتی همه این رویکردها را در کنار هم قرار میدهیم، متوجه میشویم کنترل حکومتها بر بدن زنان در این دوره افزایش پیدا کرده است حتی اگر این افزایش کنترل ناخواسته باشد.
حرف آخر: ما باید به زنان اعتماد کنیم تا بدن، محدودیتها و حقوق خود را بشناسند. دسترسی ما به دارو باید تا حد امکان آسان شود. محدود کردن انتخابهای ما و حامل کودکان ناخواسته بودن – حتی در این دوران بحران ملی- یادآور «داستان ندیمه» مارگارت اتودد است. قطعاً هیچکس نمیخواهد در ویرانشهری بیش از آنچه در حال حاضر در آن به سر میبریم، زندگی کند.
نویسنده: اما بارنت/ برگردان: بنفشه جمالی
منبع: بیدارزنی به نقل از گاردین