مریم وحیدمنش: دکتر سگتوپولو، روانکاو، در مقالهای در نیویورکریویو از مفاهیم روانکاوی برای توضیح این پدیده کمک میگیرد که چگونه بسیاری از افراد نه بلافاصله پس از آزار جنسی بلکه سالها بعد از آن واقعه دچار تروما میشوند. برای مثال زنی را که در ابتدای زندگی حرفهای خود ـ بیست سال پیشترـ توسط رئیسش مورد آزار قرار گرفته است، تصور کنید. او در لحظه آزار دچار احساسات درهم آمیختهای از انزجار میشود اما این انزجار شاید به اندازهای نباشد که او دست به عمل خاصی بزند. ممکن است او با استفاده از برخی مکانیسمهای دفاعی این درد روانی را برای خود قابل تحمل و سبک کند چرا که در موضعی لغزان قرار دارد که اعتراضش در محیطی مردسالار ممکن است موجب از دست رفتن شغل و اعتبار و... شود. در اینجا مکانیسمهای دفاعی به او کمک کرده است تا با این رنج سازگار شود.
حالا بیست سال از آن زمان گذشته است. او دیگر آن تازهکار گذشته نیست. مفاهیم دیگری نیز وارد فضای ذهنی او شده است. جملاتی چون «مردها همین هستند» دیگر برای او معنادار نیست. امروز مفاهیمی چون برابری و آموزههای فمنیسم بیش از گذشته وارد فضای ذهنی او شده است. حال از پشت این تجربه-زیسته و فضای معنایی جدید خاطرات گذشته معنایی متفاوت مییابد. او دیگر قادر نیست با استفاده از همان مکانیسمهای دفاعی قبلی، تجربه آزار جنسی را در سازمان روانی خود هضم کند. در اینجاست که «ترومای معوق» شکل میگیرد؛ تجربهای غیرقابل ادغام و جداافتاده و دردناک. برای درک این فرایند تصور کنید کودکی که درک دقیقی از امورات جنسی ندارد به یکباره مادرش را در شب کریسمس درحال بوسیدن سانتا(بابانوئل) غافلگیر میکند. کودک میفهمد و نمیفهمد. میداند که چیزی غیرعادی درجریان است اما نه آنقدرها که پریشان شود. در دوران نوجوانی وقتی نخستین بارقههای میل و درک جنسی در کودک شکل میگیرد، آن خاطره شب کریسمس معنایی جدید پیدا میکند. او حالا پس از سالها ممکن است پریشان شود. چیزی که در اینجا تفاوت پیدا کرده نه اصل واقعه بلکه درک جدید نوجوان است.
اعتراض بسیاری از افراد به این جنبش این است که «چرا بیست سال قبل وقتی رئیس بدنت را لمس کرد اعتراض نکردی؟» در پاسخ باید گفت خاطرات اموری ایستا نیستند که در لحظهای از تاریخ اتفاق افتاده و با گذشت سال و ماه محو شوند. خاطرات به حیات خود در ذهن ما ادامه میدهند. مفهوم «امر معوق» فروید نیز اشاره به همین فرایند تروماتیک دارد. یک رخداد آسیبزا در گذشته که خاطراتش در ذهن ثبت شده اما به درستی ادراک نشدهاست و اتفاقی دیگر در زمان حال که به طریقی این دو واقعه را بهم متصل میکند و معنایی جدید به تجربه گذشته میدهد؛ معنایی تروماتیک و دردناک.
منبع: nybooks