دیدبان آزار

گزارشی از دیده‌بان آزار

دیده‌بانی برای زخم‌های خیابانی

گروهی از زنان ایرانی بر آن شد‌ه‌اند تا به مقابله با آزار جنسی در فضاهای عمومی برخیزند و با نوشتن تجربه‌های خود در رسانه‌ها، برگزاری نشست‌هایی در زمینه‌ آزار خیابانی و همچنین گفت‌وگو با کارشناسان، موضوع امنیت زنان در فضاهای شهری را به مسئله‌ای همگانی تبدیل کنند.

 آزار خیابانی تجربه‌ای ناخوشایند است که بسیارانی را فرای جنسیت نیز به یکدیگر پیوند می‌دهد؛ تجربه‌ای تلخ، ولی فراگیر که کمتر شهروندی از آن در امان مانده است. کارزار «مقابله با آزار جنسی در فضاهای عمومی» با این آماج که «این زخم‌های مشترک، اشارتی است بر ضرورت قدم برداشتن برای ایجاد حساسیت‌ در جامعه ایرانی» در امردادماه ۱۳۹۶ راه‌اندازی شد.

آغازگران این کارزار با بهره‌گرفتن از کارزارها و جنبش‌های مدنی دیگر کشورهای جهان، با طراحی و چاپ پوسترهای منع آزار پا به میدان گذاشتند. اندک‌اندک درد مشترک آزار در فضاهای همگانی داوطلبانی دیگر را به آنان پیوند داد. این استقبال انگیزه آن شد که گروه دیدبان آزار شکل گیرد و در تابستان ۱۳۹۷ تارنمایی نیز برای طرح این موضوع راه‌اندازی شود. با راه افتادن این تارنما مسئله‌ آزارِخیابانی زنان و دیگر گروه‌های به‌ پیرامون‌‌ رانده‌ شده شهری به گفت‌وگوهای همگانی بدل شد.

دیده‌بان آزار همه شهروندان را بدین کارزار فراخوانده و اعلام داشته است: «در فقدان آموزش‌های ضروری در مدارس، در حالی ‌که رسانه ملی دغدغه‌های مردمی را نادیده می‌گیرد و واقعیات جامعه ایرانی را انعکاس نمی‌دهد، در فضایی که تفکیک جنسیتی و راندن زنان به حوزه‌ خصوصی به عنوان تنها راه حل تامین امنیت معرفی می‌شود، برای مبارزه با باورها و کلیشه‌هایی آسیب‌زا که اینگونه ما را در مقابل یکدیگر و در موقعیت نابرابر قرار می‌دهد، راهی به جز شکستن سکوت و گفت‌وگو نداریم.»

یکی از آزاردیدگان از تجربه خود چنین نوشته است: «من دانشجوی دانشگاه الزهرا هستم. امروز که طبق معمول همیشه می‌خواستم با ون‌های واقع در میدان ونک به سمت دانشگاه بروم، متوجه یک آقایی پشت سرم شدم. ولی خب زیاد اهمیت ندادم. توی صف ایستاده بودم ولی حواسم به اطراف بود. منتظر ون ایستاده بودم که ناگهان احساس کردم مانتوم در حال تکان‌خوردن است - برای دسته افرادی که علت تجاوز به حریم خصوصی زنان را خود فرد مورد تجاوز واقع‌شده و یا پوشش آن فرد می‌دانند می‌گویم که من هیچگونه آرایشی نداشتم. احساس خطر باعث شد متوجه حرکت انگشتی در قسمت پشتم بشوم و به سرعت واکنش نشان بدهم و برگردم. به محض نشان دادن عکس‌العمل مردی که پشتم بود صاف ایستاد. وضعیت واقعا شوک‌آور بود. وقتی که آن مرد متوجه آگاهی من شد گوشی موبایلش رو درآورد و شروع کرد مثلا به صحبت کردن و از صف گریزان بیرون رفت - درصورتی که منتظر ون بود. چیزی که مورد توجه هست این است که در این جور مواقع حتما باید واکنش نشان داد. اگر فرد مقصر باشد کاملا از شواهد مشخص می‌شود و این که مکانی که بیشتر در تردد دختران دانشجو هست باید مجهز به دوربین مداربسته باشد. متاسفانه این اتفاقات به صورت روزانه برای خیلی از دختران و زنان می‌افتد ولی همچنان خیلیها در سکوت به سر می‌برند و یا از ترس آبرو مهر سکوت بر لب زدند. زنان برای گرفتن حق خود باید بجنگند! مثل یک سرباز. این تجربه بسیارتلخ و آزاردهنده‌ای بود، به‌طوری که باعث انزجار من از مردان شده است. دردناک‌تر اینکه زمانی که از خانمی که پشت سر مرد فراری به عنوان شاهد پرسیدم که آیا چیزی دیده، با خنده پاسخ داد، نه و ادامه داد اذیتت داشت می‌کرد؟! درد ما تنها جنس مخالف نیست!»

بر این پایه، دیده‌بان آزار کوشیده است تا با ثبت و انتشار روایت‌های آزاردیدگان کلیشه‌های آسیب‌زای اجتماعی را به چالش بکشد و با عادی‌سازی آزار و اذیت مقابله کند. همچنین، با نوشتن و نشر جزوه‌های آموزشی، برپایی کارگاه، گفت‌وگوهای خیابانی، نصب پوستر در تاکسی‌ها و کارهایی از این دست دانش شهروندان را در این زمینه بالا برد. این گروه به رویارویی با سیاست‌های ناسنجیده شهر، همچون تفکیک جنسیتی و نصب آگهی‌نماهای دربردارنده پیام‌های جنسیت‌زده، نیز رفته و از دگرسو نیز کوشیده است تا تجربه‌های مدنی و دولتی دیگر کشورها در زمینه مقابله با آزار و اذیت جنسی را گرد آورد و آن‌ها را در دسترس جامعه مدنی و نهادهای دولتی و شهرداری بگذارد. یکی دیگر از هدف‌های این دیده‌بان جلب توجه نهادها و سازمان‌های مسئول به موضوع آزار در فضاهای همگانی است و نیز تشویق آنها به آموزش همگانی از راه آموزش و پرورش، رسانه‌ها، آگهی‌نماهای شهری و ... برای مقابله با این مسئله است.

در زمینه منابع مالی نیز دیده‌بان آزار اعلام داشته است که از هیچ سازمان و نهادی، چه در درون‌مرز و چه در برون‌مرز، پولی نمی‌گیرد و همه کردوکارش از طراحی و تولید محتوا گرفته تا نشر داوطلبانه و با هزینه شخصی داوطلبان است.

یکی از زنان ایرانی از تأثیر مثبت این کارزار چنین روایت کرده است: «ساعت از هفت‏‌ونیم گذشته بود و اگر عجله نمی‏‌کردم با تأخیر به اداره می‏‌رسیدم. صندلی جلوی تاکسی پر بود. ناچار وسط خانم و آقای مسافر صندلی عقب نشستم و مشغول گوش‏ کردن به موسیقی دلخواهم شدم. هنوز به نیمه‌های راه نرسیده بودم که حس بدی را تجربه کردم. حس بدی که درد مشترک بسیاری از زن‌ها است. دست آقای در ظاهر جنتلمن هر لحظه به من نزدیک‏‌تر می‏شد. نگاه تند، اولین واکنش من بود؛ اما پاسخم تنها یک لبخند بود. خجالت کشیدم و در خودم جمع شدم. مضطرب بودم که تا مقصد چه کنم. از طرفی خودم را سرزنش می‏‌کردم که نکند پوشش یا رفتارم باعث شده او به خودش چنین اجازه‌ای بدهد. چندثانیه‌ای نگذشت که به خودم مسلط شدم، شرم زنانه را فراموش کردم و با تحکم از او خواستم درست بنشیند. جوابم باز هم لبخند بود. این بار از راننده خواستم لحظه‌ای بایستد و آن آقا را از ماشین پیاده کند. آن‏قدر در بیان خواسته‌ام جدی بودم که چاره‌ای جز اطاعت ندید. چند روز بعد در مسیر بازگشت به خانه مجبور شدم باز هم در صندلی عقب بنشینم. این بار اما خوشحال بودم چون به‌ محض نشستن، پوستری را روی صندلی‌ها دیدم که خیالم را آسوده کرده بود. در آن پوستر، با نشانه‌های گرافیکی و تصویرسازی ساده از آقایان درخواست شده بود به حریم خانم‌ها احترام بگذارند و تاکسی را خانه خود ندانند. از راننده تشکر کردم که این پوستر را در ماشینش گذاشته و از او خواستم به همکارانش هم توصیه کند در راستای امن‏ کردن فضای جامعه برای خانم‌ها قدمی بردارند.»

در سرتاسر جهان کارزارهایی همچون کارزار دیده‌بان آزار در زمینه نقد رفتارهای ناپسند در فضاهای همگانی فعالیت می‌کنند. این فعالیت‌ها برپایه کوشش مدنی و داوطلبانه شهروندان و مبتنی بر آگاهی‌سازی است. قدرت هر جامعه مدنی نیز به چنین کارزارهای سنجیده‌ای است. هر شهروند ایرانی نیز، همچون دیگر شهروندان جهان، راهی جز این ندارد که برای مرهم گذاشتن بر زخم‌هایش نخست خود آگاه شود و سپس آگاهی را به دیگران نیز ارزانی دارد.

 

منبع: روزنامه مردم سالاری

مطالب مرتبط