غزاله شعاعی: آزارهای خیابانی همهگیرتر از آن است که بتوان آنها را برآیند فرهنگ و اجتماع مشخصی دانست. این آزارها در تمامی سرزمینها و با هر سطحی از توسعه فراگیر است. فرقی نمیکند که در خیابانهای قاهره هستید و یا ملبورن! مهم نیست که شما چه ملیتی دارید. عجیبتر آن که این آزارها به جنسیت خاصی نیز محصور نمیماند. نه فقط زنان بلکه سایر جنسیتها نیز در آماج چنین آزارهایی قرار میگیرند. آزاردیدگان بنا بر موقعیتهایی که در آن قرار میگیرند، آبستن روایتهای متفاوتی از تجربههای خود هستند اما در میان آنها احساسات کمابیش مشترکی وجود دارد که تمامی آنان را بهم پیوند میدهد. احساساتی که اغلب، تفکر آزارگران آن را به ما باورانده است و تجلی آن آگاهانه و ناآگاهانه در رفتارهای ما بروز پیدا میکند. از تمام لحظاتی حرف میزنم که پس از رفتار آزارگر به جای نشانه کردن خطای او، به لباس و وضعیت خودمان نگاه کردهایم. این نتیجه همان تفکری است که میگوید اگر آزار دیدی پس حتما مشکل از خود تو بوده است. نگاهی که نه تنها سازنده نیست بلکه سرپوش عمیقی بر رفتارهای غیر مدنی آزارگر نیز میگذارد.
در دهه اخیر کشورها در پی یکدیگر به دنبال قانونگذاریهای مستقل در موضوع آزارهای خیابان برآمدهاند تا امنیت بیشتری برای شهروندان خود تضمین کنند. هرچند جرم انگاری یک رفتار ممکن است رویکرد پیشگیرانهای برای آن به شمار رود، اما پیداست که اگر به تنهایی به میدان مبارزه با اذیت و آزارهای خیابان قدم گذارد، به اندازه نگاه سرزنشآور آزارگر و خود-سرزنشگری آزار دیده، ویرانگر است.
ایده ساخت وب سایت دیدهبان آزار نیز از همین جا کلید خورد. هرچند در ایران قانونگذار در تلاش برآمده تا چتر حمایتیاش را بر سر آزاردیدگان بگیرد، اما چشمداشت بیثمری است اگر او را تنها پایگاه مبارزه بدانیم. پای قانون از زمانی به آزارهای خیابان ما باز میشود که ما خودمان آن را به مثابه یک اعتراض طلب کنیم. دیدهبان آزار هم در تمرین شکستن سکوت و سخن گفتن از زخمهایمان به میان آمده است. این اولین گام برای همگی ماست. عبور از احساس تقصیر، سرزنش شنیدن و یا بیتفاوتی به آزارهای خیابانی. ثبت نوع آزار، دادههایی درباره سن، جنسیت و برخی دیگر از مشخصات آزارگر و همینطور ثبت محلی که آن اتفاق برای ما افتاده و نوشتن روایت افراد به دلخواه خودشان، دربلندمدت نه تنها قفل سکوت ویرانگر تمامی ما را میشکند بلکه به تشخیص و شناخت مکانهای ناامن و تدابیر شهری برای رفع آن نیز میانجامد.
اما این تمام کار نیست. از مهمترین فعالیتهای دیدهبان آزار، حضور در میادین شهر است. نصب پوسترها در تاکسیها، ونها و فروشگاهها و شکلدهی گفتوگو با مخاطبین، بخش مهمی از ترمیم فرهنگ آزاررسانی است و روایات این گفتوگوها نیز در سایت هفتگی ثبت میشود. حضور دیدهبان در خیابانها سبب میشود که بتواند مرجع گستردهتری از بازتاب افکار عموم باشد. گفتوگو در سطح شهر، بستری واقعیتر برای شکلدهی افکار عمومی و نزدیکی همدلانه افراد برای فرهنگسازی در زمینه این آزارهاست. این تمرین را حتی میتوان با طیف وسیعی از آزارگران نیز انجام داد. افرادی که گمان میکنند متلکهای جنسی و رکیکشان به مزاق شما خوش میآید، آنهایی که با سوت کشیدن، تعقیب کردن و یا بوق زدن سعی در گرفتن توجهتان دارند و بسیاری دیگر از مواردی که در آن آزارگر به درستی نمیداند که با رفتارهایش تا چه اندازه ناامنی را به درون شهر تزریق میکند. گفتوگو دستاورد دیدهبان برای شناخت احساسات حقیقی ما و همینطور آموختن رفتارهای درست در فضاهای عمومی است. از زمان شروع به کار وب سایت دیدهبان، افراد زیادی خودخواسته، و در شهرهای مختلف فایل پوسترها را منتنشر و آن را به میان خیابان و مردمانشان میبرند.
در کنار اینها، دیدهبان مصمم به نشر هرچه بیشتر پژوهشهایی در این حوزه است. مسائل بومی، ریشههای رفتاری و همینطور بینش تطبیقی و آموختن از تجارب مثبت و منفی سایر کشورها به ما کمک میکند تا تلاشهایمان در هرچه کمرنگتر شدن چنین ناامنیهایی شتاب بیشتری به خود بگیرد. همینطور از مهمترین اهداف دیدهبان تدوین جزوات آموزشی برای آزاردیدگان و نحوه رویارویی درست هنگامی که گرفتار این موقعیتها میشویم، است.
دیدهبان یک پروژه تمام شده نیست. اولین گامهایش را برداشته و میکوشد تا ابعادش را کاملتر کند. کمپینهای مشابهی در سرزمینهای دیگر در نقد سوء رفتارهای خیابان به پاخاستهاند و همچنان به فعالیتهای خود ادامه میدهند. دیدهبان هم پاگرفته تا این راه را ادامه دهد. سهم شما هم محفوظ است. دیدهبان را در سوی کمال نقد کنید. قلم به دست بگیرید و در حیطه آگاهیتان بنویسید و مهمتر از همه آن که تمرین گفتوگو را از همیشه جدیتر بگیرید. اذیت و آزارهای خیابانی، زخمهای مشترک ما از خیابان است. بدون دستگیری هم نمیتوانیم زخمهایمان را مرهم بگذاریم. دیدهبان زخمهای خود و دیگران باشیم.
منبع: نشریه دانشجویی سپیدهدم دانشگاه شهید بهشتی