الهه محمدی: فیلمی علیه «خشونت علیه زنان» بدون پیامی جدید؛ این خلاصهای از فیلم «جاده قدیم» ساخته منیژه حکمت است. فیلمسازی که تصمیم گرفت بعد از 11 سال سهگانه «زنان» خود را پس از دو فیلم «زندان زنان» و «سه زن» تکمیل کند اما گویی این 11 سال وقفه در فیلمسازی او، نتوانسته آنطور که باید و شاید در ارتقای ذهنیت فمینیستی او تاثیر داشته باشد؛ هرچند او خودش را هیچگاه فمینیست نمیداند اما سالهاست که از او در کنار معدود کارگردانان زن ایران به عنوان کسی یاد میشود که دغدغه مسائل زنان را داشته است.
«جاده قدیم»ِ او برای پرداختن به موضوع «تجاوز به زنان» ساخته شده؛ موضوعی که در سالهای اخیر با دو فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» و «فروشنده» به آن پرداخته شد و حالا «حکمت» تصمیم گرفته با پرداختی جدید به قلب ماجرای تجاوز بزند. بدون هیچ گرفتوگیری که به عنوان مثال در فیلم اصغر فرهادی، ذهن تماشاگران را مشغول انجام گرفتن یا نگرفتن تجاوز جنسی به نقش اول زن این فیلم میکند.
«حکمت»، در ابتدای فیلم با نشان دادن یک مهمانی مجلل با پررنگ کردن نقش «مینو» با بازی «مهتاب کرامتی» در پی ایجاد تصویری محوری از زنی روشنفکر است که برای زودتر برگزار شدن عروسی پسرخواندهاش به دلیل باردار شدن همسرش، در حال لابی با پدربزرگ سنتی این خانواده است. این در حالی است که در همان ابتدای فیلم، تمام دیالوگها با جملههایی کلیشهای که شاید در فیلمهای تلویزیونی بیشتر با آن مواجه بودهایم، روبرو میشویم. جملاتی نظیر: «مینو جون تمام غذاها کار خودته؟» یا «بهرام (همسر مینو) کمکی در پختن غذاها به تو نکرد؟»
اما نکته مهمتر در این فیلم، برقرار نشدن پیوند بین شخصیت قوی این زن- که بارها در طول فیلم به این ویژگی اشاره میشود- با اتفاقی است که در ادامه برای او میافتد. «مینو» زنی معمولی نیست؛ ما با زنی قوی روبروییم که در پی مدیریت مسائل گوناگون خانواده است.
او زنی مستقل است که علاوه بر ریاست یک شعبه بانک، تکیهگاه اعضای خانوادهای نیمهسنتی برای حل مشکلاتی است که خودشان نمیتوانند به تنهایی از عهده حل آن برآیند. اما همین خانواده وقتی به نقش اول این فیلم تجاوز میشود از او حمایت میکنند؛ از سنتیترین فرد این خانواده یعنی همان پدربزرگ- که نمادی از پدرسالاری است- بگیرید تا همسر این زن که شخصیتی آرام و منطقی دارد. اما مانع اصلی برای پیگیری قانونی این ماجرا با وجود اصرارهای پلیس، حمایت تمام و کمال خانواده و اعتراف متجاوز، کیست؟ «مینو».
درست است که نباید درباره فیلمهای اجتماعی منتظر بیانیه صادر کردن باشیم اما ما با فیلمسازی مواجهیم که داعیه پرداختن به موضوعات اجتماعی درباره زنان دارد ولی آنچه که بیشتر از هرچیز در این فیلم به چشم میخورد مشخص نبودن موضع این فیلم است.
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که پیام اصلی فیلمساز در این فیلم، نشان دادن مظلومیت این زن در پی مواجهه با تجاوز است یا نشان دادن حمایت تمام خانواده از او برای بازآفرینی تصویری از کنار زدن کلیشههای جنسیتی و تشویق به سکوت نکردن؟
منیژه حکمت پیش از این در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» درباره توجهش به معضل خشونت علیه زنان گفته بود: «نشانهگیری من در فیلم «جاده قدیم» شخص زن آسیبدیده نیست بلکه توجه به این موضوع است که در زمان بحران چگونه باید با اطرافیان و عزیزانی که در کنارمان هستند، رفتار کنیم.»
حتی اگر همینگونه باشد که خودش گفته، این موضع هم به درستی در این فیلم شکل نبسته است. اصولا قربانیان تجاوز وقتی میخواهند در برابر این حادثه سکوت کنند، موضوعی فراتر از فشار روانی شخصی و شوکی که به آنها وارد شده، برایشان مساله ساز میشود و آن فشار اطرافیان و جامعه است. اما اینجا از این فشار خانوادگی خبری نیست و کوچکترین نگاه سرزنشکنندهای قربانی تجاوز را تهدید نمیکند. او به تنهایی تصمیم میگیرد در این باره سکوت کند و البته هیچ نمود یا توضیحی به تماشاگر داده نمیشود که چرا او تصمیم گرفته درباره گزارش این حادثه سکوت کند.
نکته مورد توجه اینجاست که آن حمایت خانوادگی هم که منیژه حکمت مدنظر داشته، در این فیلم درست از آب درنیامده است. درست است که خانواده «مینو» او را برای شکایت کردن از متجاوز ترغیب میکنند اما در عین حال او را عصبی و ناراحت میکنند و تا جایی پیش میروند که تصمیم میگیرند برای او پرونده مهجوریت تشکیل دهند تا خودشان ماجرای تجاوز را پیگیری کنند. همین موضوع باعث شده تا خلاف آنچه که مدام بر قوی بودن «مینو» تاکید میشود، او فردی ضعیف و فاقد اراده نمایش داده شود.
البته یک احتمال ضعیف هم شاید این باشد که «حکمت» خواسته بگوید فشارهای اجتماعی درباره موضوع تجاوز آنقدر در زنان نهادینه شده که حتی زنی قوی و مستقل مانند «مینو» هم با این اتفاق دچار سرخوردگی و تحقیر میشود. در هرحال فیلم ساختن درباره شرایط روحی و روانی زنان آسیبدیده از تجاوز، قابل تقدیر است اما در شرایطی که سالها است فشارهای ساختاری جامعه، از سنت و خانواده گرفته تا رواج عرف مردسالاری، زنان قربانی تجاوز را به سکوت دعوت میکند و همین نگاه مردسالارانه و سنتی باعث شده تا مردان درباره رویکرد حمایتی از این موضوع آموزش ندیده باشند، نیاز به موضعگیری و پرداخت قویتری در این زمینه وجود دارد.
نمونه اخیر تجاوز به زنان ایرانشهری و بعد از خبررسانی درباره آن، یکی از مواردی بود که حتی مسئولان این شهر هم درباره آن مجبور به سکوت شدند و حتی یکی از قربانیان به عقد متجاوزش درآمد اما در این فیلم تصمیم به سکوت کردن یا نکردن در برابر تجاوز، کاملا فردی و بر عهده شخصیت اصلی گذاشته میشود که دچار درماندگی است.
اینها را بگذارید کنار پرخاشگری و وسواس غلو شده این زن که بعد از تجاوز به آن دچار شده، نشان دادن تصویری از برادر فوت شده زن که هیچ توضیحی درباره آن داده نمیشود و یا بازی سرد و بیروح آتیلا پسیانی و ترلان پروانه که باری از تمام ضعفهای این فیلم برنداشته است.
هرچند در آخرِ فیلم «مینو» تصمیم میگیرد سکوتش را بعد از پلانهای کشدار و حوصله سر برِ درگیریهای فکری و کابوسهای شبانه، بشکند اما باز هم از کاستی فیلمساز در گرفتن موضعی اعتراضی و یا حمایتگرانه از خشونت علیه زنان نمیکاهد؛ حتی اگر خودش درباره فیلمش اینگونه گفته باشد: «من نیازی ندارم آشغالهایم را زیر فرش پنهان کنم. نمیتوانم از این خشونتی که علیه زنان صورت میگیرد به راحتی بگذرم.»
منبع: اعتمادآنلاین