به طور تقریبی بخش زیادی از زنان ایرانی تجربه آزار و اذیت در خیابانها یا فضاهای عمومی و شهری را دارند. از این تعداد زیاد شاید درصد کمی از آنها نسبت به آزاری که میبینند، دهان به اعتراض باز کنند و از آزارگر بخواهند که به آزارش ادامه ندهد و این حق او هم هست که بدون آزار و اذیت در خیابان راه برود یا در تاکسی بنشیند. آزار و اذیت زنان در خیابان موضوعی جدید یا عجیبی نیست؛ شاید هر روز در خیابان و مجامع عمومی شاهد آن باشیم. راننده موتوری که ناگهان دختری را در خیابانی خلوت میبیند و سرعتش را زیاد میکند و با فریاد به او دست میزند و از کنارش عبور می کند یا پسرانی که از کنار دختران عبور می کنند و با الفاظی که گاهی رکیک هم هست، آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدهند و میروند. باید پای صحبت زنان و دختران پیر و جوان ایرانی بنشینی تا برایت کتابی از ماجراهای این آزار و اذیت ها را بگویند که شاید بعضی از آنها را در صندوقچه اسرارشان نگه داشتهاند و هیچ گاه به زبان نیاورده اند؛ آن هم به خاطر اینکه در جامعه سنتی ما همیشه زنان متهم بودهاند؛ حتی اگر قانون و ماده و تبصره رأی به اتهام آزارگر بدهد. زن های ایرانی سال ها با این درد زیستهاند و آن را تحمل کردهاند اما فرهنگسازی برای امنیت زنان باید از جایی آغاز شود. باید گوشها فریاد اعتراض زنان را بشنود که آنها هم میخواهند مانند مردان راحت در این جامعه زندگی کنند، بدون اینکه وقتی در خیابان راه می روند، نگران مزاحمانی باشند که هر لحظه از راه میرسند و آنها را اذیت میکنند.
آزار و اذیت زنان در فضای عمومی، مجازات شلاق و حبس دارد
چند روز پیش شهیندخت ملاوردی، معاون حقوق شهروندی رییس جمهور، پوسترهایی را در حساب توییتری خود منتشر کرد که در آنها با عناصر گرافیکی و تصویرسازی های ساده شده، مردان آزارگر و زنانی که در معرض آزار بودند، نشان می داد. این پوسترها که به همت فعالان حوزه زنان در ایران طراحی شده ،به چگونگی برخورد با آزار و اذیت خیابانی زنان در ایران میپردازد و مجازاتهایی که قانون برای این آسیب اجتماعی در نظر گرفته است، گوشزد میکند. گروه مستقل هماندیشی زنان، ایدهی تهیه این پوسترها را طراحی کرده است. گروهی که از مدت ها قبل روی آزار و اذیت خیابانی زنان مطالبی را می نویسند و منتشر می کنند. طراحی این پوسترها اینگونه است که ماده قانونی و مجازات های آزار و اذیت زنان را زیر آن نوشته اند که این هم بیشتر جنبه فرهنگسازی دارد. در متن زیر پوسترها آمده است:«مطابق ماده 619 قانون مجازات اسلامی، هر کس در اماکن عمومی با معابر معترض یا مزاحم اطفال و زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنها توهین کند، به حبس از دو تا 6 ماه و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد» که البته توضیح این ماده قانونی در پوسترها حذف شد و تنها پیامهای امنیت زنان روی آنها باقی ماند: « احساس امنیت در شهر، حق زنان است»، «متلک انداختن تفریح نیست، جرم است»، « تو سرگرم میشوی، من آزار میبینم»؛ اینها جملاتی است که شاید دل تکتک زنهای ایرانی را جستوجو کنی، آن را پیدا می کنی؛ آن هم وقتی در شهر در حال تردد هستند یا سوار تاکسی شده اند یا در مترو نشستهاند. ای کاش نهادها و سازمانها از این پوسترها حمایت کنند و حق زندگی زنان و امنیت آنها در شهر را مهم بدانند. در همین چند روزی که این پوسترها منتشر شده است، زنان زیادی آن را در صفحههای شبکههای اجتماعی خود منتشر کرده اند و متنهایی را دربارهی لزوم امنیت زنان در شهر نوشته اند. لیلا ارشد، فعال حقوق زنان در گفت و گو با «قانون» به جای خالی این نوع فرهنگسازیها برای امنیت زنان در جامعه اشاره میکند و می گوید:« ما به طور معمول از مسائلی که در سطح جامعه اتفاق می افتد، بهخصوص برای زنان عقب هستیم، به خاطر همین برای سازوکارها و آموزشهای ما و همچنین اطلاعرسانی برای امنیت حضور زنان در فضاهای عمومی دچار مشکل بود ه ایم. در حال حاضر دیدن این پوسترها و مطالب جای خوشحالی دارد که بالاخره این همه مسأله که در این حوزه وجود داشت، در حال بیان شدن است. ارشد با بیان اینکه باز هم فعالان این حوزه اقدام به چنین حرکتی کردند تا تجربه ناخوشایند خودشان را به گوش بقیه برسانند، گفت:« باید یاد بگیریم که در چنین مواردی تنها شاهد و حاضر نباشیم، باید یا از خودمان دفاع کنیم یا اینکه دربارهی این آزارها صحبت کنیم. البته کسانی که این پوسترها را در شبکه های اجتماعی می بینند، در خانه هم درباره آن بحث می کنند و این اتفاق بسیار خوبی است.»
بیان آزارهای جنسی تابو نیست
این فعال اجتماعی با بیان اینکه نباید به این فکر کنیم که به زودی می توان تمام زنها را ترغیب کرد که درباره آزارهای جنسی که در خیابان می بینند با صدای بلند صحبت کنند، گفت:« باید قدمهای بسیار زیادی در سالهای مختلف برداشته شود تا این موضوع جا بیفتد که کسی که آزار می بیند باید دربارهی آن صحبت کند. فعالان حوزه زنان در بخشهای مختلف تلاش میکنند تا موضوع ناخوشایند آزار و اذیت زنان در خیابانها از حالت تابو بیرون بیاید و در آینده کمتر شود. باید قبول کنیم که بیان کردن آزار و اذیت زنان در خیابان به وسیله خودشان نوعی تابو برای آنهاست. آنها گمان میکنند که رازداری و مطرح نکردن این موضوع بهتر است؛ در حالی که چنین چیزی درست نیست». ارشد با اشاره به اینکه چنین تابویی در کشورهای در حال توسعه بیشتر دیده میشود، ادامه داد:«از آنجا که سنتها و عرف در کشور ما قوی است، به ما میگویند دربارهی این موضوع باید رازدار باشی و نباید این مسائل را مطرح کنی. در فرهنگ ما درمورد آبرو بسیار صحبت میشود و هر زنی با این عنوان باید رنجهای فراوان را تحمل کند و لب به سخن باز نکند». لیلا ارشد، این سؤال را از مردم می پرسد که:« یعنی ما حق نداریم که بگوییم میخواهیم شرایط زندگی مان امن باشد؟» او در ادامه می گوید:« این یک خواسته بهحق ماست و توجه جامعه و مردم به آن و همچنین اطلاع رسانی دربارهی آن یکی از راهکارهاست». او در ادامه با اشاره به اینکه زنان باید بدانند که صحبت کردن از آزار جنسی عیب و گناه نیست، میگوید:« خیلی وقتها در ایران برای اینکه ما دربارهی آزارهایی که در خیابان یا تاکسی یا محیط های جمعی میدیدیم با کسی صحبت نکنیم، به ما میگفتند این گناه است. میگفتند اگر کسی سعی کرد در تاکسی فضایی بیشتر از صندلی را برای خودش بگیرد و شما را آزار دهد، شما مقصر هستی که کنارش نشستی، تو دختر جوان یا دختربچه مقصر هستی که آن مرد این کار را کرد. خیلی وقتها این احساس گناه، الکی آدمها را اذیت میکند. این در حالی است که زنها را متهم میکنند که نباید این اعتراض را بیان کنی، چون متهم اول خودت هستی که کنار آن مرد نشستی یا اینکه شاید کاری کردی که آن مرد این برخورد را با تو انجام داد. اگر موتوری از آن طرف خیابان آمد و تو را هل داد یا اذیت کرد، تو مقصر هستی. عرف و سنت طوری است که زنها را مجبور میکنند رازهایی را در دلشان نگه دارند که این رازها فقط آنها را اذیت میکند. علاوه بر آن، انتقال این تجربهی تلخ برای بقیه هم اتفاق نمیافتد و زنها در نسلهای بعد هم باید این رنج را به دوش بکشند و صحبتی دربارهاش نکنند، چون زنهای نسل قبل دربارهاش چیزی نگفتهاند و این تابو هنوز از بین نرفته است.»
در خیابان از زنان در مقابل آزارگرهای جنسی حمایت کنیم
ای کاش نهادهای فرهنگی مانند شهرداری تهران نیز از این پوسترها استقبال کرده و آن را در مکانهای عمومی مانند مترو و اتوبوس نصب کنند تا زنها به حداقل خواستهشان که داشتن فضای امنی برای زندگی است، برسند. درست است که قانون دربارهی آزارگرها قوانینی را تصویب کرده اما امکان اجرایی شدن آن در بسیاری از موارد مزاحمت های خیابانی کم است. بهمن کشاورز، وکیل و حقوقدان از انتشار چنین پوسترهایی در حمایت از حقوق زنان در جامعه استقبال می کند و در گفت و گو با«قانون» می گوید:« این پوسترها را هر شخص یا سازمانی طراحی و منتشر کرده، به دنبال فرهنگسازی برای امنیت زنان در خیابان است». او تأکید می کند:« نه اینکه اگر خانمها مورد آزار قرار گرفتند، طبق فلان ماده یا تبصره به قانون مراجعه کرده و از شخص آزار دهنده شکایت کنند بلکه هدف این است که آزارگر بداند چنین برخوردی جرم است و نباید به حقوق یک انسان تجاوز کند، هر چند که شکایت هم در جای خود مهم است اما به گمان من غرض از این نوع تبلیغات، این است که اذهان را با این موضوع آشنا کنند که این حرکاتی که در خیابان انجام می دهند، درست نیست و مجازاتی هم دارد». این حقوقدان دربارهی اینکه مجازات این رفتارها در قانون چگونه قابل اجراست، می گوید:« نوع این آزار و اذیتها به گونهای است که چون در یک لحظه گذرا اتفاق می افتد و تمام میشود، تعقیب و دستگیری متهم و تحویل به داداسرا امکانپذیر نیست یا بسیار سخت و نادر است؛ بهخاطر همین هم میگوییم که فرهنگسازی در این مورد بسیار مهم است». کشاورز با اشاره به اینکه نوع برخوردهایی که در آزار خیابانی اتفاق می افتد گذراست، می گوید:« این آزارها چند لحظه بیشتر طول نمیکشد و معمولا منجر به شکایت هم نمیشود و در دو حالت ممکن است که به شکایت منجر شود. یکی اینکه در جایی این اتفاق بیفتد که مردم حضور داشته باشند و در مقابل آن عکس العمل نشان دهند و متهم را بگیرند و او را تحویل پلیس بدهند که پلیس او را برای دادسرا بیاورد و روند دادخواهی ادامه داشته باشد». کشاورز، محلهای که در آن آزار زنان اتفاق می افتد را در اینکه برخورد مردمش چطور باشد، مهم می داند و می گوید:« اینکه آزار و اذیت زنان در کجا و چه منطقه ای اتفاق بیفتد و مردم در مقابل آن عکس چه عکسالعملی نشان دهند بسیار مهم است. این بر حسب فرهنگ مردم محلی متفاوت است در هر محل، مردم عکسالعمل متفاوتی را در برابر آن انجام میدهند. اما نوع دیگر این است که تعقیب مصرانه انجام شود؛ یعنی فردی که مصرانه خانمی را تعقیب کند و رها نکند، ناچار منتهی به شکایت خانم در همان جلسه می شود یا اگر مورد دنبالهدار باشد منجر به شکایت می شود. بستگی به این دارد که چقدر ادله درباره آن وجود داشته باشد.»
منبع: روزنامه قانون