غنچه قوامی: ساعاتی که در خیابانهای تهران میگذرانم به یکی از درگیریهای ذهنی همیشگیام تبدیل شده است. دمای بالا که برای ما زنان گرمایی مضاعف دارد. حواسجمعی همیشه برای ردیابی گشت ارشاد و فرار از بازداشت احتمالی و اما متلکپرانیها و آزار و اذیتهای خیابانی. درهر قدم رفتار شهروندان بویژه مردان را زیرنظر میگیرم. در معابر تنگ عموماً زنان هستند که خود را جمعوجور میکنند و مردان قاطعانه به مسیر خود ادامه میدهند. امتحان کردهام. بارها قدمهایم را مستقیم ادامه دادهام و به مردی که از روبرو میآمده برخورد کردهام. انگار بدیهی است که برای امنیت و آسایش بیشتر در خیابان باید دائماً حواسمان به پوشش خود و فضایی که اشغال میکنیم باشد.
به اندازه دیگر عابران خود را نیز رصد میکنم. همیشه سعی کردهام با متلکپرانی آگاهانه مواجه شوم. به این معنی که حتیالامکان برخورد بکنم، مانتو روسریام را دودستی نچسبم و در موضع ضعف و تقصیر قرار نگیرم. با این حال گاهی ناخواسته زبانم بند میآید و سریعاً سر و وضعم را چک میکنم. در چنین مواردی بیش از همیشه حس تحقیرشدگی و ناتوانی بر من غلبه میکند. البته تنبیه آزارگران نیز هرگز از حس خشم و تحقیر ناشی از آزارهای خیابانی برایم نکاسته است. به علاوه گاهی حساسیت طبقاتی مانع برخورد کردنم با مزاحم میشود. به این معنی که تنها به ماشینهای پسرهای جوانی که متمول به نظر میرسند واکنش شدید نشان میدهم.
چند روز پیش دلم را به دریا زدم و با سرباز جوانی که در حال تخمه شکستن متلکی جنسی حوالهام کرد، با خنده سر گفتوگو را باز کردم. جا خورده بود:
-میدونی شنیدن این حرف چقدر آزاردهنده است و چه حس ناامنی چندشآوری به آدم میده؟
-من منظور بدی نداشتم، خواستم از شما تعریف کنم.
-خب ولی من رو اذیت کردی. این اسمش تعریف نیست. تحقیره. چرا باید از یک رهگذر ناشناس اونم به این شکل توهینآمیز تعریف کنی؟
-اگه ناراحت میشید خب بهتر لباس بپوشید. آدم وقتی این مدلی شماها رو میبینه حالش یه جوری خراب می شه. باید رعایت حال مردا رو بکنید. حجابتون رو درست کنید.
-تخمه میخوری؟
-زیاد به خانمها متلک میندازی؟
-گاهی، نه خیلی زیاد.
–چرا؟
-شوخی میکنم. نمیدونم. لذت داره. ببخشید آگه ناراحتتون کردم. واقعاً شوخی بود.
همان موقع ماشین نیروی انتظامی آمد دنبالش. موقع رفتن گفت: نمیکنم دیگه.
به هیچ وجه گمان نمیکنم این گفتوگو باعث شود که سرباز جوان دیگر متلک نگوید. اما بر خلاف مواقع دیگر چندان حس خشم و تحقیر نداشتم. انگار بر موقعیت غلبه کرده و اوضاع را به دست گرفته بودم. آنچه که از او شنیدم قابل پیشبینی بود. نتیجه آموزههای همیشگی: «زنی که حجاب خود(که در تبلیغات رسمی چادر محسوب میشود) را رعایت نکند از غریزه جنسی مردانه در امان نخواهد بود. میل مردانه مهارناپذیر و طبیعی است، پس خودت را بپوشان.» پیامی که بارها در بیلبوردها و پوسترهای تبلیغاتی شهرداری دیدهایم و در اظهارنظرهای رسمی و غیررسمی شنیدهایم.
فراتر از قوانین ناکارآمد
آزار و اذیتهای خیابانی بخش جداییناپذیر روزمره زنان در فضای شهری است. ترس از عبور و مرورهای شبانه، وحشت از معابر تاریک و خشونتهای جنسی و جنسیتی خیابانی هرروزه، نحوه و امکان استفاده برابر زنان از عرصه عمومی و امکانات شهری را از بین میبرد. در واقع احساس عدم امنیت و خشونت علیه زنان در فضای شهر، ابزاری در راستای حذف زنان از عرصه عمومی است. مــاده ۶۱۹ قانــون مجــازات اســامی، مصــوب ۱۳۷۵، میگوید: «هــر کــس در اماکــن عمومــی، یــا معابــر، متعــرض یــا مزاحـم اطفـال یـا زنـان بشـود، یـا بـا الفـاظ و حـرکات مخالـف شـئون و حیثیـت بـه آنـان توهیـن نمایـد، بـه حبـس از دو تـا شـش مـاه و تـا ۷۴ ضربـه شـاق محکـوم خواهـد شـد.» با این حال تمسک به این ماده و شکایت از آزارگران توسـط زنـان کمرنـگ بـوده و بـه کارگیـری آن در سیسـتم قضایـی ایـران بـا چالشهایـی مواجه اسـت.
مزاحمتهای خیابانی هرروزه و به وفور برای زنان اتفاق میافتد اما نه تنها به مسئلهای عمومی تبدیل نشده بلکه امری عادی است که واکنش شهروندان و حتی خود قربانی را برنمیانگیزد. البته گاه شرم، اضطراب و ترس موجب سکوت آزاردیده میشود. فرهنگ و تربیتی که از زنان انتظار «حجب و حیا» دارد، در مواجهه با متلکهای جنسی نیز آنها را تشویق به «متانت» میکند: «سرت را پایین بنداز و به راهت ادامه بده.» درست است که مزاحم عموماً رهگذری غریبه است که به سرعت پا به فرار میگذارد و امکان شناسایی او وجود ندارد. اما اگر مأمور ذیصـلاح در صحنه حاضر باشد و امکان گزارش به کلانتری وجود داشته باشد هم زنان احتمالاً از شکایت صرفنظر میکنند. مگر در مواردی که مزاحمت بسیار شدید باشد و توجه مردم را بـه خـود جلـب کند. البته ناکارآمدی قانون و سیستم قضایی نیز در عدم گزارش آزارهای خیابانی مؤثر است.
بر طبق ماده ۶۱۹، بـه کار بـردن الفـاظ و حرکاتـی کـه مشـمول توهیـن اسـت، بایـد مخالـف شـأن و حیثیـت باشـد. اما آنچـه بـه معنایشان و حیثیـت اسـت، بـه دسـت عـرف سـپرده شـده است. سوالی که پیش میآید این است که آیا قضات زنی که حجاب مطلوب حاکمیت را رعایت نکرده است دارای شان و حیثیت میدانند؟ تجربه نشان داده که دستگاه قضایی نیز تمایل به متهمانگاری و مقصر دانستن زنان به علت پوشش دارد:«چرا حجاب درست نداشتی؟ چرا این موقع شب در خیابان بودی؟ و …» از طرفی اتکا به اوضاع و احوال خاص مؤثر در ارتکاب جرم نیز میتواند تخفیف مجازات برای مجرم را به دنبال داشته باشد. به این معنی که مجرم میتواند ادعا کند که انگیــزه شــرافتمندانه در ارتــکاب جــرم داشته و صرفاً تذکری به «پوشش نامناسب» و تحریــک آمیــز بزهدیده داده است. در نتیجه نــه زنــان از ایــن مــاده بــه جــز شــرایط خــاص و اســتثنایی اســتفاده میکننــد و نــه مأمـوران قضایـی و انتظامـی، بـه زنانـی کـه مـورد مزاحمـت قـرار گرفتهانـد، بـه چشـم بـزهدیـده نگاه میکنند. در اینجا است که فرهنگسازی و همچنین ایمنسازی شهر اهمیتی مضاعف پیدا میکند.
ایجاد شهری برابر و امن
در مجموع گزارشات تهرانگردی احمد مسجد جامعی در ۲۲ منطقه تهران، مکانهای رها شده، بلاتکلیفی برخی اماکن مخروبه مانند گاراژها و تبدیل شدن آنها به فضاهای بیدفاع شهری و ضعف در سیستم روشنایی معابر، به گفته ساکنین مناطق، معضلی مشترک در اکثریت محلات بوده است. آغاز به کار شورای شهر پنجم و انتخاب شهردار جدید، فرصت مناسبی است تا از ایمنسازی فضاهای عمومی برای زنان و دیگر گروههای نادیده گرفته شده در فضای شهری صحبت کنیم، ایجاد شهری امن و برابر را به مطالبهای عمومی بدل سازیم و نسبت به آزار و اذیتهای خیابانی حساسیت اجتماعی ایجاد کنیم.
بیانیه طرح مطالبات زنان از شورای شهر با امضای بیش از ۳۰۰ فعال و دغدغهمند حوزه زنان پیش از انتخابات منتشر شد. در این بیانیه به حق زنان به شهر اشاره شده و در راستای مقابله با خشونتهای خیابانی خواستههایی چون ایمن سازی فضاهای عمومی و بی دفاع یا متروک شهری و تغییر کاربری فضای ناامن برای زنان از طریق نور پردازی معابر، ایجاد بازارهای محلی-منطقه ای امن برای دستفروشان، به خصوص دستفروشان زن و …، حذف بیلبوردهای تبلیغاتی از پلهای عابر پیاده به منظور ایمن کردن آن برای رفت و آمد زنان، اختصاص فضایی متناسب برای زنان در وسایل حمل و نقل عمومی به منظور تسهیل تردد و تحرک زنان در فضای شهری، تلاش برای نفی رویکرد متهم انگاری زنان در زمینه بروز آزار خیابانی از طریق فرهنگ سازی، پیام رسانی عمومی و تبلیغات مطرح شده است.
پیگیرانه از نمایندگان شورای شهر و شهردار جدید بخواهیم که عنصر جنسیت را در برنامه ریزی و طراحی شهری مدنظر قرار دهند. در فقدان برنامههای آموزشی در رسانه ملی، تصور کنیم بساط تبلیغات حاوی پیامهای تبعیضآمیز و جنسیتزده که راهحل را پوشیدن چادر معرفی میکند، برچیده شود و در عوض پوسترهایی در شهر تهران به نمایش در بیاید که مردان را به عنوان موجوداتی انسانی و دارای اراده و قدرت کنترل به رسمیت میشناسد. بیلبوردهایی که خشونت خیایانی را تقبیح کند و به شهرندان در این زمینه آموزش بدهد. تشکیل فراکسیون زنان در شورای شهر اتفاق مبارکی است. اما مشارکت زنان و تجربههای آنها در فرآیند برنامهریزی شهری نباید محدود به چند نماینده زن شورا باشد. افزایش سهم زنان دغدغهمند در سطوح مختلف از جمله کمیسیونهای شورا و شهرداریهای مناطق نیز میتواند نگاه حساس به جنسیت را به سیستم مدیریت شهری وارد کند. مهمتر از آن مشارکت ان جی او ها و فعالان حوزه زنان و تعامل مستقیم و مستمر آنان با شورای شهر است که نباید در چهار سال آینده نادیده گرفته شود.
منبع: کانون زنان ایرانی