دیدبان آزار

مقابله با آزار جنسی و قلدری در فضای آکادمیک

از گفت‌وگوهای غیررسمی تا صحن دانشگاه

دیدبان آزار: اسفندماه سال 1400، جمعی از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان رشته‌های علوم اجتماعی در کشور بر آن شدند تا نامه‌ای اعتراضی علیه تبعیض و آزار موجود در دانشگاه‌ها منتشر کنند و از سایر دانشجویان خواستند که به این مطالبه‌گری بپیوندند. نویسندگان نامه در پاسخ به دیدبان آزار، هدف خود را از تدوین و انتشار این نامه اینگونه توضیح داده بودند: «مسئله‌ آزار، قلدری و تبعیض در فضاهای دانشگاهی، سال‌ها موضوع گفتگوهای دوستانه و غیررسمی دانشجویان و فارغ‌التحصیلان علوم اجتماعی بوده است؛ اما قطعاً محدود به این رشته‌ دانشگاهی یا یکی دو دانشگاه خاص نیست. با این وجود، مسئله‌ای با این سطح از گستردگی، مدت‌هاست که تنها به حلقه‌های کوچک ما محدود مانده‌است و فراتر از آن طرح و پیگیری نشده است. دلایل بسیاری را می‌توان برای این علنی‌نشدن مطرح کرد. از جمله این‌که بسیاری از ما حتی حقی جهت اعتراض به این رویه برای خود قائل نبودیم. اگر هم به صرافت طرح بحث و پیگیری موضوع در نهادها و انجمن‌های دانشگاهی می‌افتادیم، می‌دانستیم که نه تنها از حمایت و پشتیبانی لازم برخوردار نخواهیم شد، بلکه ممکن است متحمل خشونت بیشتر یا حتی طرد شویم و مجبور شویم بابت آن اعتراض، هزینه‌ گزافی بدهیم. حالا اما انباشت سال‌ها تجارب شخصی و جمعی، ما را به حرکت‌کردن وا داشته است، به برداشتن قدم اول از طریق اعتراض جمعی به این رویه‌ ریشه‌دوانده و سیستماتیک در دانشگاه.»

 

ضرورت تشکیل یک نهاد برای حمایت از دانشجویان

نویسندگان نامه مطالبه خود را نوشتن آیین‌نامه و تشکیل نهادی برای حمایت از دانشجویان در مواجهه با آزار، قلدری و تبعیض اعلام عنوان کرده‌اند و بر این اساس، از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان علوم اجتماعی همه‌ دانشگاه‌ها در همه‌ شهرها دعوت کردند تا با امضای نامه و به‌اشتراک‌گذاری تجربه‌ها و نظرات خود، با این حرکت همراه شوند‌. پس از انتشار این بیانیه، عده زیادی از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان آن را بازنشر کردند و از تجربه‌های متعدد خود نوشتند: از مواجهه با سوءاستفاده اساتید از اقتدار ناشی از جایگاه در صورت‌های مختلف آزار، قلدری، بهره‌کشی، توهین و اعمال زور، از خشونت‌های روانی و جنسی به دانشجویان، از بی‌پناهی و آسیب‌پذیری دانشجویان و ... .

نویسندگان این بیانیه نام خود را منتشر نکردند و از هیچ‌کدام از استادان آزارگر نیز نام نبردند. آنها معتقد بودند این نامه از تجارب شخصی و پیوندهای دانشگاهی تک‌تک افراد فراتر است و ساختار بازتولیدکننده‌ خشونت و قلدری، نه فقط در دانشگاه‌های تهران که در همه‌ شهرها را نشانه می‌گیرد. این گروه به دیدبان آزار گفت: «اعتراض ما به اساتیدی است که به پشتوانه‌ جایگاه فرادست خود در روابط استاد/ دانشجو، خشونت ورزیده‌اند و قلدری کرده‌اند. مهم‌تر از آن، اعتراض ما به ساختاری است که بسترساز این سوءاستفاده‌ها و خشونت‌ورزی‌ها و نیز بازتولیدکننده‌ آن در مناسبات میان اساتید و دانشجویان است. بنابراین تأکید می‌کنیم که به دنبال تقلیل مسئله به اشخاص نیستیم و رویکرد حذفی را دنبال نمی‌کنیم.»

 

با انتشار اسامی امضاکنندگان برآنیم تا مطالبه خود را بلندتر فریاد بزنیم

اردیبهشت‌ماه نویسندگان بیانیه تصمیم گرفتند امضاهای گردآوری‌شده را منتشر کنند و با رونوشتی دیگر رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران، سیدحسین سراج‌زاده را مورد خطاب قرار دهند. آنها نوشتند: «اینک، ما نویسندگان این نامه، فرصت را برای انتشار امضاها مناسب می‌دانیم و با انتشار اسامی امضاکنندگان و حامیان نامه برآنیم تا حساسیتمان نسبت به موضوع آزار و تبعیض و قلدری در تمامی اشکال آن در ساحت آکادمی را بلندتر فریاد بزنیم.» 15 انجمن دانشجویی و بیش از 350 نفر بیانیه را امضا کرده بودند.

نویسندگان بیانیه تاکید کردند که انتشار این نامه فقط گام نخست است و آنچه می‌خواهند در وهلۀ نخست، فراخواندن همزمان دانشجویان، اساتید و صاحبان قدرت در دانشگاه‌ها به تأمل و بازاندیشی دربارۀ تبعیض، آزار، خشونت و قلدری در محیط دانشگاه است. در وهلۀ دوم، خواهان اصلاح سازوکارهای موجود در دانشگاه از طریق تشکیل کارگروه یا کمیته‌ای متشکل از دانشجویان، اساتید و متخصصان حقوقی هستند تا دستورالعمل‌هایی را برای پیشگیری و مقابله با آزار و تبعیض تنظیم کنند.

نویسندگان در این خطابیه، ضمن به رسمیت شناختن حق افشاگری و روایتگری برای بازماندگان، دوباره رویکرد ساختاری خود را نسبت به خشونت جنسی یادآور شدند نوشتند: «اگرچه افشای نام افرادی که با اتکا به حاشیۀ امن خود در ساختار قدرت دانشگاهی به آزار دانشجویان می‌پردازند خالی از اهمیت نیست و فکر می‌کنیم هر کسی حق دارد بدون ترس از تنبیه و قضاوت، روایتش از تبعیض و آزار را بیان کند، اما همان‌گونه که در نامه گفته‌ایم، هدفمان کماکان پرهیز از شخصی‌کردن این موضوعات و نام‌بردن از اشخاص است.»

 

حمایت انجمن جامعه‌شناسی از دادخواست دانشجویان

پس از آنکه دانشجویان نامه را به انجمن جامعه‌شناسی تحویل دادند، اوایل خرداد ماه، انجمن جامعه‌شناسی در بیانیه‌ای رسمی ضمن اعلام حمایت خود از تلاش جمعی این دانشجویان و دانش‌آموختگان به دادخواست دانشجویان پاسخ داد: «هیات مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران بدین وسیله اعلام می‌دارد؛ نخستین اقدام اصولی برای داشتن محیط امن و آرام و مبتنی بر رعایت اخلاق حرفه‌‌ای در روابط علمی این است که گفتگوهای علمی مبتنی بر پژوهش و شواهد در این خصوص شکل گیرد تا حساسیت و آگاهی واقع‌بینانه و به دور از بزرگ‌نمایی و یا سوءاستفاده‌‌های احتمالی، نسبت به این بدرفتاری‌ها ایجاد شود و بر مبنای این حساس‌سازی و آگاهی‌ها، منشور اخلاق حرفه‌‌ای جامعی نیز با مشارکت نمایندگان همه ذی‌نفعان و مرتبطان با موضوع تدوین گردد.»

در این بیانیه ابتدا به اقداماتی که انجمن در راستای مقابله با خشونت جنسی صورت داده اشاره شده است. یکی از این موارد مربوط به تعلیق عضویت کامیل احمدی بود که در بیانیه‌ای رسمی توسط انجمن اعلام شد. در بحبوحه جریان روایتگری خشونت جنسی در ایران، این بیانیه مورد استقبال دانشگاهیان و فعالان فمینیست قرار گرفت. چرا که از اولین و معدود موضع‌گیری‌های نهادهای رسمی در قبال متهمان به خشونت جنسی بود. مورد دیگر تدوین سند «راهنمای پیشگیری و مقابله با آزار جنسی در محیط‌های علمی» بود که اولین سند رسمی به حساب می‌آمد که در پاسخ به مسئله خشونت جنسی در عرصه عمومی تهیه شد. این راهنما تلاش می‌کند فرایندهایی برای پیشگیری، گزارش‌دهی، حمایت از قربانی و درنهایت رفع هرگونه آزار جنسی از محیطهای علمی و دانشگاهی پیشنهاد کند. البته بیانیه انجمن جامعه‌شناسی پاسخ و راهکاری به دیگر اشکال قلدری و سوءاستفاده از قدرت، که دارای ماهیتی غیرجنسی هستند، ارائه نداده و تنها با اشاره به سند ماجد از آزار جنسی سخن گفته است. درحالی‌که دانشجویان در نامه خود صراحتا از قلدری و تبعیض در فضاهای دانشگاهی گفته‌اند که به دانشجویان بسیاری آسیب زده است.

 

رونمایی از سند مقابله با آزار جنسی در محیط‌های علمی

سند راهنمای پیشگیری و مقابله با آزارهای جنسی در محیط‌های علمی به گفته شیرین احمدنیا، مدیر کارگروه تدوین سند، نخستین تجربه مستقل و منسجم اجتماع علمی در زمینه این پدیده بوده است این سند طی چندین ماه برگزاری جلسات و بررسی مستندات متنوع در داخل و خارج از در سطح مجامع علمی و دانشگاهی تنظیم شده است. روز چهارشنبه هفتم مهرماه سال 1400، نشستی مطبوعاتی با حضور سیدحسین سراج‌زاده رئیس انجمن جامعه‌شناسی، شیرین احمدنیا و تعدادی از اهالی رسانه برگزار و از این سند رونمایی شد.

سراج‌زاده در این نشست با اشاره به افشاگری‌ها علیه کامیل احمدی گفته بود: «آزار جنسی دانشجوی زن توسط استاد مرد که موضوع گفت‌وگوهای اخیر بوده، غیرقابل‌قبول‌ترین و حساسیت‌برانگیزترین نوع آزار جنسی زنان است؛ زیرا انتظار می رود نقش استادی همراه با نوعی فرهیختگی و اخلاق‌مداری باشد و استاد از اقتدار آموزشی و اداری‌اش سوءاستفاده‌های شخصی نکند و به‌خصوص در یک رابطه ظالمانه برای بهره‌مندی جنسی و در نتیجه آزار جنسی دیگران وارد نشود.»

این سند تاکید ویژه‌ای بر آموزش، نه‌تنها برای دانشجویان بلکه هم‌چنین برای استادان دارد. احمدنیا در این زمینه توضیح داده است: «آزارگران هم ممکن است به‌نوعی قربانی نظام اجتماعی، آموزشی و نقصان سیستم‌ها باشند. وقتی ما روی آموزش‌ها و کسب مهارت‌ها تاکید می‌کنیم به این معنی نیست که دایره این آموزش‌ها فقط قرار است به دانشجوها یا زنان داده شود، بلکه ما مخاطبان وسیع‌تری داریم که آزارگرها را هم شامل می‌شود؛ چراکه ممکن است آنها هم قربانی شرایط خاصی شده باشند.»

علی‌رغم نقاط مثبت تدوین این سند، با نگاهی به آن، پرسش‌ها و ابهاماتی به چشم می‌خورد. برای مثال، در کمیته رسیدگی به موراد آزار جنسی، هیچ نماینده‌ای از سوی دانشجویان حضور ندارد. سوالی که مطرح می‌شود این است که دانشجویان چگونه باید برای گزارش آزار جنسی به گروهی از اساتید دانشگاه‌ها اعتماد کنند؟ در حالی آموزش عالی از شبکه‌ای از استادان مشترک‌المنافع تشکیل شده و اکثریت استادان پشتوانه حمایتی قدرتمند دارند، اعتماد به چنین سازوکاری برای دانشجویان بسیار دشوار خواهد بود. از طرفی دیگر در این سند مشخص نشده که  چه سازوکاری برای حمایت از دانشجو در مقابل انتقام‌جویی‌ها و فشارهای احتمالی از سوی استاد مربوطه و فرضا حامیان او پیش‌بینی شده است. که خود می‌تواند دانشجویان را از متوسل شدن به این کمیته بازدارد.

مطالب مرتبط