۲۳۵ نفر از اعضای تشکلهای صنفی در بخشهای فعالان حقوق زنان، کانون نویسندگان ایران، فعالان کارگری، معلمان، بازنشستگان، مادران دادخواه و خانوادههای خاوران، هنرمندان، شاعران و دیگر فعالین اجتماعی و مدنی با تدوین بیانیهای، اعدام فعالان بلوچ و کرد در کنار اعدام «محسن شکاری»، «مجیدرضا رهنورد» و صدور احکام محاربه و اعدام سایرِ معترضینِ قیام «زن، زندگی، آزادی» را محکوم کردند.
متن بیانیه:
«زن، زندگی، آزادی» یعنی پایان دادن به احکام ارتجاعی «اعدام»، بدون هیچ چونوچرایی
اعدام و قتل حکومتی «محسن شکاری» و «مجیدرضا رهنورد» از معترضانِ قیام «زن، زندگی، آزادی» در بامداد روز ۱۷ و ۲۰ آذر، تنها یکی از حربههای حکومت برای خاموشکردنِ مردم بهستوهآمده از حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی است که با دست خالی هر روز به خیابانها میآیند و علیه ظلم و بیدادگری بر پیکره جامعه خود، متحدتر میشوند.
معترضان را در خیابانها با باتوم میزنند، به گلوله میبندند، دستگیر و شکنجه میکنند، مورد تعرض قرار میدهند و بدون داشتن حق وکیل و سیر محاکمه عادلانه، مطابق با همین قوانین ظالمانه حاکمیت، به احکام طولانی و اعدام محکوم میکنند. حالا شاهد آن هستیم که در کنار اعدام فعالان بلوچ و کرد، دو نفر دیگر از معترضان را که آنها نیز تنها با خواست آزادی و برابری به میدان آمده بودند، با تعجیل و سرعتی حداکثری و بدون اطلاع به اعضای خانوادهشان، اعدام کردند.
حکومتهای ایدئولوژیک، اعدام را علیه آزادی بیان و تشکلها و برای سرکوب و پیشگیری از اعتراضات مردمی به کار میبرند. در ایران در تمام دورههای ترور و وحشت در حکومتهای ناخواستهمان، شاهد اعدام دگراندیشان و معترضان بودهایم؛ از اعدامهایی که به اعتراضها علیه دیکتاتوری نظام پادشاهی انجامید تا اعدام هزاران زندانی سیاسی در دهه ۶۰ از سوی مصادرهکنندگان انقلاب و تمامی اعدامهای سه دهه اخیر. در همه این اعدامها، جان عزیز بسیاری از افراد به صرف داشتن عقاید برخلاف حکومتهای ستمگر و یا اعتراض علیه وضعیت زمان خود، ستانده شد. در طول تمامی این سالها بسیاری از فعالان اجتماعی و سیاسی بارها مخالفت خود با اعدام را فریاد زدند و گاهی به همین دلیل هم به زندان افتادند.
اعدام یا همان قتل عمد حکومتی، ابزاری برای ایجاد خفقان در جامعه است. اعدامها اغلب در پی محاکمههای ناعادلانه و با نقض اساسیترین حقوق بشر اجرا میشود. این مجازات، منشاء تبعیض آشکار علیه تهیدستترین، محرومترین و آسیبپذیرترین اشخاص، از جمله مهاجران، اقلیتهای عقیدتی/ مذهبی، قومیت/ملیتهای محروم، افرادی با پایگاه اجتماعی-اقتصادی پایین، زنان، اعضای جامعه +LGBTQ و دیگر اقشار محروم است. هرچه افراد به «قدرت بیشتری» دسترسی داشته باشند، حق برخورداری از محاکمه عادلانهتر یا دورزدن قانون و فرار از این مجازاتِ [غیرانسانی و ارتجاعی] برایشان امکانپذیرتر است. تنها در ۱۰ ماه اخیر بیش از ۵۰۰ نفر در ایران اعدام شدند. بسیاری از این اعدامها در سالهای گذشته در ملاءعام انجام شده است تا پیامآور رعب و وحشت در میان مردم باشد و این عمل غیرانسانی را عادیسازی کند. بسیاری از اعدامها با عنوان قصاص و برتریدادن به حس انتقام انجام میشود.
اگر شعار و نام قیامی که با خون (مهسا) ژینا امینی آغاز شد، «زن، زندگی، آزادی» است، پس باید هرچه رساتر اعلام کنیم که اعدام، یک قتل عمد حکومتی است و هیچ انسانی با هیچ دلیلی نباید اعدام شود. از همینرو با محوریت «اتحاد و همبستگی علیه احکام ارتجاعی اعدام»، از تمامی فعالین سیاسی، اجتماعی و تشکلهای صنفی برای تشکیل کارزاری علیه اعدام، دعوت به عمل میآوریم تا شاید اتحاد ما که سالها برای زندگی مبارزه کردهایم، بتواند مانع از قتل جانهای بیگناه دیگری شود، چرا که این مبارزه، وظیفه ایستادگی در برابر این ظلمِ عیان را برای ما ایجاب کرده است.
مجازات اعدام نه فقط برای معترضین و نیروهای سیاسی، بلکه باید به طور کل لغو شود. ما تنها با تلاش جمعی برای «الغای اعدام» میتوانیم «زندگی» را محقق کنیم. زندگیای که یکی از ارکان اصلی قیام جاری است و علیه ارتجاع، کشتار و عادیسازی از حربه اعدام در مقام تاکتیکی سرکوبگر علیه اعتراضات برحق مردمی است.»
برای امضای بیانیه و مشاهده اسامی امضاکنندگان وارد لینک شوید: https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSccMCSbnF4VySVE46RW77EHVZ2pnipyf3zHviBe_Yb8syU12w/viewform