دیدبان آزار: سال گذشته، از اواسط اردیبهشت، نیروهای طالبان شهر به شهر و روستا به روستا پیش میرفتند و پرچم حکومت اسلامیشان را بر سر درِ ولایات میکوبیدند تا اینکه 24 مردادماه، پایشان را به کابل، پایتخت افغانستان گذاشتند و برای بار دوم بر مسند حکومت نشستند. دورهای که مانند 26 سال پیش، علیرغم وعدهها برای رهبری مترقیتر، سرکوب فزایندهای را بهخصوص برای زنان رقم زده است. با اجباری کردن دوباره برقع برای زنان، عقدهای نکاح و تجاوز به آنها، ممنوعیت تحصیل دختران در مقطع دبیرستان و دانشگاهها، اخراج معلمان و استادان زن، اخراج زنان از مناصب دولتی، سرپرستی اجباری زنان از سوی یکی از اعضای خانواده، ممنوعیت زنان از سفر به تنهایی در سفرهای طولانی، استفاده زنان از باغها و پارکهای عمومی در روزهایی جدا از مردان، تعطیلی وزارت زنان و ... .
اما زنان از همان روز سیطره کامل طالبان بر افغانستان تا همین امروز که جلوی وزارت معارف دست به اعتراض زدند، در ولایات مختلف، از بلخ و هرات تا نیمروز و کابل، پا پس نکشیدند، بارها به خیابان آمدند، خواستار فرصتها و آزادیهای اولیه شدند و علیه ارتجاع شعار سر دادند. این زنان معترض در راهپیمایی امروز در کابل بار دیگر به منع دختران از ادامه تحصیل اعتراض کردند و گفتهاند که در ادامه اعتراض به «بیعدالتی، جنایت و اسارت زنان» از سوی طالبان به خیابان آمدهاند. آنها در حالی که خواستار حقوق کار و مشارکت سیاسی بودند، بنرهایی را حمل میکردند که روی آن نوشته شده بود: «15 اوت روز سیاه است»، «روز همبستگی زنان افغانستان، سالروز سیاه حضور طالب در کشور» و کاغذ نوشتههایی در اعتراض به تبعیض جنسیتی و سرکوب زنان در دست داشتند.
شعارهایی مانند «نان، کار و آزادی»، «ما زنان بیداریم و از تبعیض بیزاریم»، «ما حقوق خود را میخواهیم»، «عدالت عدالت، خستهایم از جهالت» و «کار، نان، آموزش» سردادند. در مقابل، نیروهای طالبان، سعی کردند با شلیک هوایی این زنان را متفرق کنند و زنان معترضی را که به مغازه های مجاور پناه برده بودند و همچنین خبرنگارانی را که برای پوشش این راهپیمایی به این مکان آمده بودند، با قنداق تفنگ مورد ضرب و شتم قرار دادند.
بیشتر بخوانید:
«امروز ما قربانی میشویم، فردا شما»
«من یک مبارزم، مدافع زنان افغانستان»
ژولیا پارسی یکی از برگزارکنندگان این راهپیمایی میگوید: «متأسفانه طالبان به ما تیراندازی هوایی و ما را متفرق کرد. آنها بنرهای ما را پاره کردند و تلفنهای همراه بسیاری از زنان را مصادره کردند. طالبان زنان را نمیتوانند ببیند، از زنان میترسند، از ایستادگی زنان و از علم و دانش زن میترسند. ما به خاطر یکسالگی حاکمیت طالبان بر افغانستان اعتراض کردهایم و خواستار حق کار و مشارکت همهجانبه زنان در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستیم. مدارس به روی اکثر زنان و دختران بسته است و ما به همین دلیل تظاهرات کردیم.»
زنان معترض تاکید کردند که تا زمانی که عدالت برای مردم به ویژه زنان در افغانستان تامین نشود و گروه طالبان به تغییرات سیاستهای خود در قبال مردم روی نیاورد، آنان به اعتراضهای خود ادامه خواهند داد.
کاربران افغانستانی در توییتر هم به این موضوع واکنش نشان دادند؛ احسانی رییس، یکی از این کاربران در توییتی نوشته است: «امروز زنان در کابل توسط گروه حاکم شلاق خوردند و سیلی زده شدند. من ماندهام فرهنگ اهانت، فرهنگ لتوکوب زنان از کدامیک میآید؟ سنت افغانی اجازه این حجم از خشونت را میدهد یا فرهنگ اسلامی با روایت طالبانی؟»
هدی خموش، فعال حقوق زنان افغانستانی هم با انتشار فیلمی از راهپیمایی امروز در اینستاگرامش نوشته است: «میرزمیم، میسازیم. بلی، این بار زنان در مقابل گروه تروریستی ایستادهاند و تاریخ جهل دیگر تکرار نمیشود، ما سازندهایم. این صدای نسل آگاه پس از فروپاشی است: نان، کار، آزادی.»
داوود علی نجفی، وزیر اسبق حمل و نقل و هواپیمایی کشوری هم نوشته: «زنان قهرمان کشورم در تظاهرات امروزشان در کابل، شعار میدادند «میمانیم، میسازیم». بله، طالب رفتنی است.» قیس ظهیر، اکتیویست حوزه شهری و پژوهشگر هم با انتشار فیلمی از این زنان معترض، نوشته است: «به این فیلم گوش کنید. معترضان از حمله طالبان در حین تظاهرات به یک کتابخانه فرار میکنند و حالا طالبان این دختران را در داخل کتابخانه کابل میبندند!»
فعالان حقوق زنان از سال پیش تا به امروز، علاوهبر شرکت و سازماندهی اعتراضات علیه سرکوب زنان در همه حوزهها، بارها بیانیه صادر کرده و از جامعه جهانی خواستهاند که صدایشان را بشنوند. بیانیه بیش از ۱۲۰۰ فعال مدنی، سیاسی، حقوق زنان و روزنامهنگار در ایران و افغانستان یکی از این درخواستها بود؛ در بخشی از این بیانیه که به امضای بسیاری از فعالان شناختهشده افغانستان و ایران رسید، آمده بود: «همزمان با این جنگ و خشونت، مذاکرات صلح نیز بیش از آنکه باهدف بهبودی اوضاع در افغانستان باشد، در جهت مشروعیت بخشیدن به متهمان جنایتهای جنگی و بانیان فجایع انسانی بیشمار، پیش میرود. مذاکراتی که در آن جامعه مدنی مستقل افغانستان هیچ نمایندهای در آن ندارد و صدای زنانی که همین امروز در ولایات تحت امر طالبان، شلاق میخورند و سنگسار میشوند و بهاجبار به عقد نکاح سربازان طالب درمیآیند، شنیده نمیشود. مذاکراتی که هیچ نشانی از صلح در آن نیست و بیشتر به چانه زنی برای کسب قدرت میماند.»