دیدبان آزار

درباره‌ مسئولیت گروه‌های دارای امتیاز

گامی عقب، عقب‌تر و باز هم عقب‌تر!

ثمین مهاجرانی: چند سال پیش، ویدئویی تاثیرگذار دیدم از یک فعالیت دسته‌جمعی در مدرسه‌ای در استرالیا؛ مربیان، شاگردها را در حیاط چمن مدرسه، پشت خط شروع مسابقه‌ دو، به صف کرده بودند؛ همه کنار هم و در یک نقطه‌ شروع واحد ایستاده بودند. مربی‌ها، مقابل صف ایستادند و از روی لیستی برای دانش‌آموزها خواندند: «اگر والدین‌تان از یکدیگر جدا نشده‌اند، یک قدم جلوتر بیایید.»، «اگر در این کشور به دنیا آمده‌اید، یک قدم جلوتر بیایید.»، «اگر چشم‌هایتان آبی و موهایتان بلوند است، سه قدم جلوتر بیایید.» و ... . به این ترتیب، عده‌ای از شاگردها که هیچ‌کدام این امتیازها را نداشتند، در نقطه‌ اول ایستادند، اما نقطه‌ شروع مسابقه برای عده‌ای دیگر به واسطه‌ امتیازهایی که در به دست آوردنشان نقشی نداشتند، چندین گام جلوتر از آن‌هایی بود که بور نبودند، زبان اول‌شان انگلیسی نبود، والدینشان رابطه خوبی با هم نداشتند، در استرالیا به دنیا نیامده بودند و ... . مربی‌ها به خوبی توانستند مفهوم «امتیاز» و در نتیجه‌ آن «نابرابری» را برای شاگردان‌شان ترسیم کنند. 

این فعالیت کلاسی به ظاهر ساده، قابل تعمیم به نابرابری‌های حاکم میان گروه‌های تحت ستم و اقلیت و گروه‌های دارای امتیاز است. تجربه‌ زیسته‌ و روزمره‌ گروه‌های مختلف تحت ستم در سرتاسر دنیا، حاوی زخم‌های عمیقی است که متاسفانه شرایط نابرابر و این واقعیت که آن‌ها، در مرئی کردن رنج و آزار رفته به خودشان تقریبا تنها هستند، باعث نیشتر زدن‌های مداوم به این زخم‌هاست. آن‌ها تنها هستند چون گروه‌های دارای امتیاز به نقش (در بدو امر، ناخواسته‌ خودشان) واقف نیستند و دغدغه‌شان نیست که بر اقلیت چه می‌گذرد.

برای مثال زنان، به عنوان یکی از گروه‌های به طور تاریخی تحت ستم و به مفهوم کیفی در اقلیت، نه تنها بار شروع کردن کمپین‌های مختلف برای حقوقشان را بر دوش دارند، بلکه در طول مسیر، با سوالات بدیهی و اساسی‌ای درباره رنج خود روبرو می‌شوند که بارها در منابع مختلف به آن پاسخ داده‌اند اما طرف «پرسشگر»، احتمالا مسئولیت رجوع کردن به آن‌ها را برای خودش قائل نشده یا به ذهنش خطور نکرده است. در اوج جنبش «من هم» و ایجاد فضای روایتگری، بسیاری از گروه‌های دارای امتیاز، زن‌ها را در مواجهه با پرسش‌های تکرارشونده‌ و زنده‌کننده‌ تجارب تلخشان مثل «پس چرا موندی؟»، «چرا اونجا رو ترک نکردی؟»، «چی پوشیده بودی؟»، «خب چرا رفتی خونه‌اش؟»، «چرا الان می‌گی؟» و… روبرو شده‌اند که این جنبش، در شروع کارش همه‌ آن‌ها را در محتواهای مختلف و پلتفرم‌های در دسترس، صورتبندی کرده و به آن‌ها به تفصیل پاسخ داده است؛ در عصر اینترنت، بسیار بعید است دسترسی به آن‌ها کاری سخت یا نشدنی باشد.

 

بیشتر بخوانید:

 مباحثی درباره‌ یک جنبش؛ می‌تو چه تحولاتی از سر گذارند؟

 زنان به ایستادگی در برابر تمامی اشکال سلطه ادامه خواهند داد

 

حالا وقت آن شده که گروه‌های دارای امتیاز در زمانه‌ای که جنبش‌های اقلیت پیشرو فضاهای عمومی بیشتری را درگیر رنج رفته بر خود می‌کنند، مسئولیت‌ خودشان را در برابر رنج و ستم بر اقلیت، بپذیرند و به هم یادآوری کنند. افراد می‌توانند در بعضی لایه‌ها متعلق به گروه تحت ستم باشند (مثلا اقلیت جنسی و جنسیتی) و همزمان در بعضی دیگر، متعلق به گروه دارای امتیاز (مثلا ایرانی بودن در مقابل مهاجر افغانستانی بودن در ایران). این تکلیف همگی ماست که امتیازهایمان را در موقعیت‌های مختلف بشناسیم و به جای آنکه بارها و بارها مسئولیت آموزش دادن به خودمان را بر دوش افراد گروه‌های تحت ستم بیندازیم، فعالانه در پی یافتن پاسخ سوالاتمان باشیم. بسیاری از سوالاتی که این روزها در برابر روایات آزار و تجاوز از زنان پرسیده می‌شود، بارها پاسخ داده شده‌اند اما باز عده‌ای، همان سوالات را از زنانی می‌پرسند که حامل آن رنج هستند و با هر بار مقابل این پرسش‌ها قرار گرفتن، ناچار به باز کردن زخم‌هایشان‌اند. فعالانه در پی یافتن سوالات بودن، نه یک لطف به گروه‌های تحت ستم، که کمترین وظیفه‌ گروه‌هایی‌ست که بدون زحمت، دارای امتیازاتِ دامن‌زننده به نابرابری‌اند. حتما امکان کنار گذاشتن امتیازاتی مانند جنس و جنسیت و نژاد و… برای آدم‌ها وجود ندارد اما پرسیدن سوالاتی از قبیل «امتیاز من (به عنوان یکی از گروه‌های پرامتیاز) در این موقعیت چیست؟» در اوج جنبش‌های اقلیت‌های کیفی به منظور کم کردن بار بر دوش آن‌ها، یک وظیفه است.

در ویدئوی مدرسه‌ استرالیایی، مربی‌ها در انتها از بچه‌ها می‌خواهند حالا همه با هم از یک نقطه‌ واحد، مسابقه‌شان را از اول آغاز کنند. آن‌ها که به واسطه‌ امتیازهایشان جلوتر ایستاده بودند، حالا چندین گام به عقب برمی‌گردند، دست‌های همدیگر را می‌گیرند، و به صرف آگاه بودن به امتیازاتشان، به یکدیگر هم‌دلی نشان دهند. حالا مسئولیت آن‌ها که به عقب برگشته‌اند و بر امتیازاتشان آگاه‌اند، هم‌دلی و تواضع است.

همدلی؛ این حلقه‌ی کمیاب تعیین‌کننده در مناسبات نابرابر ساختارهای ناعادلانه.

مطالب مرتبط