حدود یک سال از رابطه «نیام نیدومنیل» و دوستپسرش گذشته بود که متوجه شد آن فرد، هنگام خواب به او تجاوز میکرده است. در آن زمان، نیام 25 سال سن داشت و در دبیرستان زبان درس میداد. دوستپسرش، «ماگنوس میر هاستویت»، اهل نروژ بود. این زوج چند ماه پس از آشنایی به یک خانه نقل مکان کرده بودند و باهم زندگی میکردند، اما وضعیت پرتنشی داشتند و رابطهشان چندان رضایتبخش نبود.
آن شب، نیدومنیل با هاستویت و دوستان دیگرشان بیرون از خانه بودند، اما او زودتر از بقیه و تنها، به خانه برگشت، چون بدحال شده بود. او میگوید: «آن شب من فقط آب نوشیده بودم، اما وارد تختم شدم و در لحظه به خواب عمیقی فرو رفتم، متوجه برگشتن ماگنوس نشدم، این موضوع عجیب است چون من همیشه خواب سبکی داشتم.»
وقتی که بیدار شد، لباس خواب پایین تنه، تنش نبود و روی بدنش منی ریخته شده بود. ماگنوس در کنار او خوابیده بود: «از او پرسیدم: "وقتی که خواب بودم با من سکس کردی؟" او پاسخ داد: "آره." بسیار متعجب و گیج شدم. چطور متوجه نشده بودم؟ احساس مریضی هم میکردم، سعی میکردم بفهمم چه اتفاقی افتاده است. گفتم: "وقتی خوابم نمیتونم بگم که راضی هستم یا نه. دیگه هیچوقت این کار رو نکن."»
اما دو هفته بعد، نیدومنیل فهمید که او دوباره کارش را تکرار کرده است. ساعت سه صبح از خواب بیدار شد: «گفتم: "دوباره اون کار رو کردی، حسش کردم." و بعد از او پرسیدم: "این کار رو به طور مرتب انجام میدادی؟" پاسخ دیوانهکننده هاستویت این بود: "تمام این مدت." او گفت از وقتی با هم بودهایم این کار را به طور متوسط سه بار در هفته انجام داده است.»
اولین واکنش او استفراغ بود. نیدومنیل میگوید: «آنجا نشسته بودم و داخل سطل بالا میآوردم، حالا دلیل پزشکی آن واکنش میدانم، اما تا آن لحظه، هیچوقت چیزی مانندش را تجربه نکرده بودم. این نشاندهنده شوکی بود که به من وارد شده بود. ساعت سه صبح بود. جایی برای رفتن نداشتم، نمیدانستم باید چه کار کنم. به محض اینکه فهمیدم کافهها باز شدهاند خانه را ترک کردم و دوستم آمد تا مرا ببیند. برایش تعریف کردم که ماگنوس با من در خواب سکس کرده است. او گفت: "این سکس نیست. این تجاوزه." آن زمان نمیتوانستم این نتیجهگیری را بکنم. نمیتوانستم از این کلمه استفاده کنم.»
آگاه شدن از تعداد زنانی که در خواب توسط پارتنر خود مورد تجاوز قرار گرفتهاند، غیرممکن است، اگرچه، تحقیقات اخیر نشان میدهد که این عدد بسیار بیشتر از چیزی است که میتوانیم تصور کنیم. در ماه آوریل، دکتر «جسیکا تیلور»، مؤسس [i]VictimFocus (مرکز مشاوره مستقل و موسسه تحقیقاتی که به مسائلی مثل روانشناسی قانونی، فمنیسم و سلامت روان میپردازد) گزارشی از مطالعاتی در زمینه سنجش میزان خشونت علیه زنان منتشر کرد.
این نظرسنجی با نام بردن اعمال خاص (به جای استفاده از الفاظ دارای قلمرو معنایی وسیع و چندمعنایی مثل «تجاوز» یا «سوءاستفاده») از بیشتر از 22000 زن سوال پرسید که برای مثال آیا تا به حال کسی روی آنها تف انداخته است، گلویشان را فشار داده، به آنها لگد زده و آنها را گاز گرفته است یا نه. همچنین این سوال از افراد پرسیده شده که آیا تا به حال پارتنرشان هنگام خواب با آنها رابطه جنسی برقرار کرده یا روی آنها اعمال جنسی انجام داده است یا خیر. 51% از افراد به این جواب پاسخ مثبت دادند.
این نمونهها تصادفی نبودند، این نظرسنجی به طور گسترده در اینترنت به اشتراک گذاشته شد و پاسخدهندگان با انتخاب خودشان در آن شرکت کردند. به این دلیل، نتیجهگیری از روی یافتهها بسیار دشوار است. این نتایج باعث به وجود آمدن واکنشهای مختلف و دوقطبی شد. زنی در صفحه توییتر خود نوشت: «بعد از سالها فکر کردن به این سوال که "آیا مورد تجاوز قرار گرفتهام؟" احساس میکنم اعتبار افکارم تایید شده است. من تنها نیستم.» شخصی دیگر نوشت: «به همین خاطر است که بعد از 13 سال حتی اگر کسی به آرامی هنگام خواب لمسم کند با ترس و هراس از خواب میپرم.»
«کیتی راسل»، سخنگوی سازمان «بحران تجاوز»،[ii] میگوید که از این یافتهها «زیاد متعجب» نشده است. راسل میگوید: «تحقیقات چندانی در رابطه با روشهای متعددی که مردان آشنا زنان را مورد خشونت قرار میدهند صورت نگرفته است، اما این را میدانیم که آمار حقیقی بسیار بالاتر از آمار رسمی است. اسطورههای تجاوز، هنوز به طرزی باور نکردنی میان مردم رایج است. مردم باور دارند که اگر فرد متجاوز دوستپسر یا همسر باشد، اگر باهم روی یک تخت میخوابید، اگر برهنه هستید، اگر قبلا به سکس رضایت دادهاید، دیگر رابطه جنسی تجاوز محسوب نمیشود. پارتنر را به آرامی بیدار کردن و آغاز اعمال جنسی با دخول جنسی به فردی که در خواب فرو رفته است، تفاوت بسیار دارد.»
راسل ادامه میدهد: «قانون جرائم جنسی مصوب سال 2003 بسیار واضح است، فرد تنها هنگامی که صلاحیت رضایت دادن را دارد میتواند رضایت بدهد، و اگر شخص خوابیده باشد و یا هوشیار نباشد، این توانایی را ندارد. بنابراین رابطه جنسی برقرار شده به طور قطع تجاوز است. طبق تجربه راسل، تجاوز هنگام خواب در روابط خشونتآمیز و کنترلگرانه بیشتر اتفاق میافتد. فهم روانشناختی این موارد دشوار نیست.
مارتا*، 21 ساله، دانشجویی در دانشگاه آکسفورد که این نوع از تجاوز را از سمت اولین دوستپسر خود تجربه کرده، باور دارد که علت اصلی این خشونت اعمال قدرت بوده است، اینکه او (مرد) این حق را داشته باشد که هر وقت که بخواهد هر کاری را انجام دهد. مارتا میگوید: «16 سالم بود، نمیدانستم چه چیزهایی در یک رابطه، عادی است. او یک سال از من بزرگتر بود و در ابتدا همه چیز واقعا خوب بود، اما او بسیار بدرفتار شد. سعی میکرد هر کاری که میکردم مثل جاهایی که میرفتم و آنچه که میپوشیدم را کنترل کند و من نمیفهمیدم که رفتارهایش اشتباه است. حق نداشتم سیگار بکشم یا آدامس بجوم. او وارد صفحههای اجتماعی من میشد تا کنترلم کند.»
او دوبار به مارتا سیلی زد، او را به دیوار کوبید، به پشت سرش ضربه وارد کرد و او را با لگد زد چون در استوری اینستاگرام کسی مارتا را در حال سیگار کشیدن دیده بود. (در آن زمان پسر به او خیانت میکرد، اما میگفت سیگار کشیدن بدتر از خیانت کردن است.) مارتا میگوید: «همه آن رفتارها را فراموش کردهام، اما شاید تنها چیزی که تا به امروز هم عذابم میدهد این است که هنگام خواب با من رابطه جنسی برقرار کرد.»
این اتفاق در تخت یکنفرهاش در خانه پدریاش افتاد. او مارتا را از پشت در آغوش گرفته بود و مارتا رو به دیوار خوابیده بود: «یکدفعه بیدار شدم و متوجه کاری که میکرد شدم و خشکم زد. تابستان بود و من به نور صبحگاهی روی دیوار خیره شدم. هیچچیزی نگفتم، اصلا تکان نخوردم و هیچوقت حرفش را با او پیش نکشیدم. به همین خاطر تا به امروز از خودم عصبانی هستم. حالم بد شده بود. صبح، وقتی که او رفت، من 16 ساله شروع به جستوجو در گوگل کردم. نوشته بود که این کار تجاوز است. حتی الان هم، وقتی با کسی میخوابم هیچوقت در سمت دیوار نمیخوابم که بتوانم به راحتی از تخت خارج شوم و همیشه بیدار میمانم تا مطمئن شوم طرف مقابلم به خواب رفته است. از آن زمان تاکنون رابطه عاطفی درستوحسابی نداشتهام.»
بیشتر بخوانید:
متجاوز میتواند همکار، همسر و یا همدانشگاهی شما باشد
تجاوز و خشونت جنسی در ازدواج و رابطۀ زوجینی
در رابطه با مارتا، تجاوز فقط یک بار صورت گرفت، اما تلاش برای برقراری رابطه جنسی با زنان در خواب برای بعضی از مردان ارجحیت دارد؛ فتیشی به نام «سومنوفیلی».[iii] «سوین اورلند»، روانشناس نروژی، از معدود افرادی است که این موضوع را مورد مطالعه قرار داده است. کارش در زندانها، یعنی تلاش برای فهم انگیزههای متجاوزان جنسی، علاقه او به این موضوع را تشدید کرد. او در زمینه (به قول نروژیها) «تجاوزهای پسامهمانی»[iv] ( تجاوز به زنانی که مواد مصرف کردهاند و یا به خواب رفتهاند) نیز تحقیق کرده است.
اورلند باور دارد که سومنوفیلی از مصادیق «رابطه جنسی یکطرفه»[v] است. تحقیقات او در زمینه پورن آنلاین نشاندهنده افزایشی چشمگیر در جستوجوی دستهبندیهایی مثل «سکس در خواب»[vi] در دهه اخیر است؛ همچنین افزایش جستوجوی انواعی از سکس که بر مبنای عدم واکنش و تحرک طرف مقابل و ارضا شدن یکطرفه است. (مثال دیگر دستهبندی «فلکسی دال»[vii] است که زنان در آن وانمود میکنند که عروسک جنسی هستند.)
اورلند میگوید: «این ارجحیتهای جنسی با خود پورنوگرافی همپوشانی دارد: «با رابطه جنسی یکطرفه، با پورن، با خودارضایی دیگر رقص، اغواگری، تعامل و فشاری وجود نخواهد داشت. هرچه بیشتر در این زمینه مطالعه کردم، بیشتر متوجه وجود مردانی شدم که از رابطه جنسی هراس دارند. جامعه هر روز بیشتر از قبل به پورن علاقه پیدا میکند، اما در عین حال مطالعات زیادی نشان میدهد که فعالیت جنسی مردم در حال کاهش است. شاهد هستیم که مردان جوان زیادی از ویاگرا استفاده میکنند و نمیتوانند نعوظ خود را حفظ کنند.»
زنی که خوابیده، تهدید محسوب نمیشود، ناهشیار و غایب است، یک شی، یک حفره است. وقتی اورلند از کارگران جنسی در اسلو پرسید که آیا هنگام کار با مشتریها با سومنوفیلی مواجه میشدند یا خیر، افراد زیادی پاسخ دادند: «متداول نبود، اما نمیتوان گفت نامتداول بود.» یکی از کارگران جنسی گفته بود مشتریانی دارد که به آنها اعتماد زیادی دارد و اجازه میدهد به او مواد بدهند تا بتوانند کارشان را انجام دهند.
سومنوفیلی میتواند به عنوان یک رفتار نامتعارف جنسی میان دو فرد بالغ و راضی به این عمل انجام شود. اما لازمه آن اعتماد زیاد و رابطه پایدار بین دو فرد است. با این حال، نمیتوان باور کرد که آن 51% که در نظرسنجی دکتر تیلور پاسخ مثبت داده بودند از جمله این افراد باشند؛ طبق گفته دکتر راسل این عمل میتواند روی اغلب زنان اثرات ویرانگری بگذارد.
راسل میگوید: «ممکن است برخی فکر کنند که این عمل "جرمی سبکتر" است چون مرتکب آن نه فرد غریبه بلکه پارتنز خود فرد است. اما کدام بدتر است؟ این که یک غریبه جیب شما را بزند یا کسی که دوستش دارید و به او اعتماد دارید؟ این تفکر که فرد خوابیده پس این عمل خشونت نیست هم بسیار خطرناک است. رابطه جنسی با کسی بدون کسب اجازه از او، به طور قطع عملی خشونتآمیز است. تصور کنید که از خواب بیدار میشوید و میبینید فردی در حال گشتن و زیرورو کردن وسایل شخصی شماست، حالا تصور کنید چیزی که بدون اجازه به آن دستدرازی شده بدن شما باشد.»
برای نیدومنیل، این حقیقت که در طول آن زمان خوابیده و به دلایل نامشخصی بیدار نشده بود، بسیار وحشتناک بود. (او از هاستویت پرسیده بود که آیا به او مواد داده بود یا نه. چون دائما احساس مریضی و خستگی میکرد، به خصوص در اواخر رابطهشان، اما هاستویت این را انکار کرد.) او میگوید: «چون چیزهایی که به خاطر دارم بسیار مبهم است، احساس عدم اطمینان، شرم و گناه میکنم؛ وقتی اطلاعاتی جزئی در دست داشته باشیم مغزمان سعی میکند شکافهای خالی را پر کند.»
نیدومنیل ادامه میدهد: «اوایل که او را ترک کرده بودم، شبها نمیخوابیدم. هوشیار دراز میکشیدم و توهم میزدم که در حال تجاوز به من است. تصاویر تجاوز در ذهنم نقش میبست. آن یادآوریها و فلاشبکها، واکنش من به تروما بود. واکنش جسم و ذهنم که تلاش میکرد بر وضعیت غلبه کند. اکنون بعد از 9 سال، هنوز هم هر روز ساعت دو صبح بیدار میشوم. حتی نیازی به چک کردن ساعت ندارم. همه ما میدانیم که بدن خاطرات تروما را ذخیره میکند، و من فکر میکنم که همیشه ساعت دو صبح به من تجاوز میکرد.»
پیگیری این موارد از طریق قانون چقدر دشوار است؟ طبق ادعای راسل، با توجه به اینکه آمار نشان میدهد در انگلستان و ولز، کمتر از یکی از 60 تا از موارد تجاوز گزارششده به محکومیت مرتکب ختم شده، میتوان گفت بسیار دشوار است. راسل اضافه کرد: «من نمیخواهم مردم را از گزارش دادن ناامید کنم. تجاوز جرم است و این موارد تحت پیگرد قانونی قرار گرفتهاند. اما وقتی که هیچ مدرک فیزیکیای، هیچ شاهدی نباشد و گاها فرد حتی نتواند واقعه را به یاد بیاورد، چالشهایی به وجود میآید.»
لیزا*، 40 ساله، همسر سابقش را که به او در خواب تجاوز کرده بود، گزارش کرد. این اتفاق در آغاز سال 2019، بعد از جداییشان رخ داد. در آن زمان لیزا در مرحله سختی از زندگی خود قرار داشت، سعی میکرد رابطهاش را با همسر سابق دوستانه نگه دارد، تا از جنگ و دعوا بر سر گرفتن حضانت دخترشان جلوگیری کند. لیزا میگوید: «او همیشه زور میگفت، در رابطه با هر چیزی که مینوشتم، هر چیزی که میخریدم، جای وسایل در اتاق، هر جایی که میرفتیم؛ و هیچوقت حد و حدود خودش را نمیدانست. او قبلا هنگام رابطه جنسی گلوی مرا به حالت خفه کردن فشار داده بود، همیشه هر کاری که میخواست میکرد. آن شب، شام درست کرده بودم. او زیادی مشروب خورده بود، پس من اجازه دادم که در اتاق مهمان بماند؛ اما بیدار شدم و دیدم که کنار من است و دارد با من رابطه جنسی برقرار میکند.»
صبح روز بعد لیزا به اداره پلیس محل رفت: «از این که بیش از اندازه به موضوع واکنش نشان میدهم یا نه مطمئن نبودم؛ دو افسر پلیس از من سوال کردند که آیا او به زور شما را وادار به این کار کرده؟ پاسخ دادم که نه، من خواب بودم. او مرا به زور نگرفته بود و هیچ فشار و تقلایی وجود نداشت. آنها پاسخ دادند از اینکه در این مورد جرمی صورت گرفته یا نه مطمئن نیستند.» روز بعد ماموری با لیزا تماس گرفت و گفت که گزارش افسرها را خوانده و از این موضوع که این مورد به عنوان تجاوز ثبت نشده ابراز نگرانی کرد. لیزا میگوید: «آن مامور در واقع چند بار تماس گرفت اما نمیخواستم راجع به این موضوع صحبت کنم، اعتمادم را به آنها از دست داده بودم.»
نیدومنیل هرگز در مورد شکایت از هاستویت تردیدی نداشت: «برایم روشن بود که این رفتار خطرناک است؛ در واقع یک الگوی رفتاری بود. اما من هیچ مدرکی نداشتم. تنها راه این بود که او را وادار به اعتراف کنم.» او ایمیلی به هاستویت ارسال کرد و از او پرسید که دقیقا چه کار کرده و چرا؛ و به طرز غیر قابل باوری، تقریبا همان لحظه با هاستویت با جزئیاتی فراوان ایمیل را پاسخ داد. نیدومنیل توضیح میدهد: «پیامش مدرک موثقی بود و در آن اثری از طلب بخشش دیده نمیشد. به نظر نمیرسید این کلمات از سمت او باشد. دلیلی که برای کارش آورد لذت فردی بود. در انتهای متن نوشته بود: "میتوانی از من شکایت کنی اما امیدوارم این کار را نکنی."»
اما نیدومنیل از او شکایت کرد. در ماه ژوئیۀ 2015، هاستویت به جرم تجاوز و آزار جنسی در دادگاه مرکزی ایرلند، گناهکار شناخته شد. حکم او برای هفت سال تعلیق شد اما سال بعد، در دادگاه استیناف دوبلین این حکم «بیش از حد سهلگیرانه» شناخته شد و هاستویت به مدت 15 ماه به زندان رفت. نیدومنیل با طرح دعوی حقوقی نیز بابت آسیبهایی که به علت تجاوز و تعرض جنسی هنگام خواب متحمل شده بود، درخواست خسارت کرد.
در ماه فوریۀ 2020، او به هیئتمنصفه گفت: «بخشی از وجودم باقی نمانده که به طرز عمیقی از این موضوع آسیب ندیده باشد.» و اینکه بلافاصله بعد از این اتفاق دچار PTSD شده و اقدام به خودکشی کرده است. او گفت احساس ناامنی همهجا با او همراه بوده و از اعتماد به آدمها، حتی پدر و مادرش میترسیده است. هاستویت هیچ دفاعیهای نداشت و هیئت منصفه برای او جریمه یک میلیون یورویی تعیین کرد (863000 پوند).
طی 9 سال اخیر، روند بهبودی او به آرامی پیش رفته است. نیدومنیل، اکنون 34 سال دارد و به یک روانشناس کارآزموده تبدیل شده است. او باور دارد که تجربه گذشتهاش به بهبود عملکرد او را در این حرفه کمک میکند: «چیز مهمی که میتوانم به مراجعانی که با من در یک اتاق قرار میگیرند و افکار خودکشی دارند بدهم، حس امید است؛ حتی اگر به آن باور نداشته باشند، خودم میدانم که اوضاع میتواند تغییر کند و من میتوانم این امید را برای آنها حفظ کنم.»
علیرغم تمامی این اتفاقات، نیدومنیل هنوز هم گاهی نسبت به آنچه که برایش اتفاق افتاده و واکنشی که به آن نشان داده دچار تردید میشود: «گاهی، به این فکر میکنم که شاید چیز مهمی نبوده و من آن را بیخودی بزرگ کردم؛ هنوز هم این افکار به سراغم میآید. این نشانه اوضاع وخیم دنیایی است که در آن زندگی میکنیم.»
- اسامی ستارهدار (*) تغییر کردهاند.
نویسنده: آنا مور
برگردان: سمیرا راهی
منبع: گاردین
[i] https://www.victimfocus.org.uk/
[ii] Rape Cris
[iii] somnophilia
[iv] after-party rapes
[v] one-way sex
[vi] sleeping sex
[vii] Flexi dolls