دیدبان آزار

هنرمند مکزیکی: برای دیده شدن این واقعیت باید هم‌پیمانانی پیدا کنیم

نگاهی به پروژه «رخت‌آویز» برای حمایت از قربانیان آزار جنسی

آتنا شهبازی: بسیاری از زنان در سراسر دنیا از بازگو کردن تجربه آزار و اذیت جنسی گریزان هستند که دلایلی مختلفی هم برای این سکوت دارند. از جمله این دلایل می‌توان به ترس از آزارگر، ترس از جامعه و خانواده، ترس از دست دادن شغل و غیره اشاره کرد. مونیکا مایر، هنرمند مکزیکی در دهه هفتاد میلادی نمایشگاهی در واشنگتن به راه انداخت و تجربه شخصی بازدیدکنندگان از آزار جنسی را به نمایش گذاشت.

این هنرمند مکزیکی اولین مورد آزار جنسی را در سال ۱۹۶۲ تجربه می‌کند. دختری هشت ساله بود که چند قدم جلوتر از مادرش در یکی از شهرهای مکزیک قدم می‌زد. در حال خواندن کتاب داستان مصور بود که مردی حدودا ۳۰ و خرده‌ای ساله به او نزدیک می‌شود. مایر گفت که آن مرد آلت تناسلی‌اش را لمس کرد. او ادامه می‌دهد: «شوکه شدم، اما وقتی متوجه شدم این موضوع یک تجربه رایج است بیشتر شوکه شدم.»

 

 

در نمایشگاهی که مونیکا مایر در موزه ملی زنان هنرمند به راه انداخت، طناب‌های لباس، تکه‌های کاغذ صورتی و قلم در دسترس گذاشته شده است. از بازدیدکنندگان دعوت می‌شد تا نظرات  خود را  به صورت ناشناس درباره آزار و اذیت جنسی بنویسند. روی کاغذهای صورتی سوالاتی نوشته شده است. سوالاتی از جمله، آیا تاکنون خشونت یا آزار و اذیت جنسی را تجربه کرده‌اید؟، چه اتفاقی افتاد؟ به عنوان یک زن کجا احساس امنیت می‌کنید؟

مایر می‌گوید که آن‌ها مجبور نیستند چیزی به جز تجربه خود بنویسند و این نمایشگاه صرفا جنبه نمادین دارد و یک کند و کاو جامعه‌شناختی نیست. این پروژه ابتدا در سال ۱۹۷۸ در مکزیک شروع شد؛ زمانی که قرار بود مایر درباره آنچه که در شهر دوست ندارد یک اثر هنری خلق کند و آن چیزی نبود جز آزار و اذیت در فضای عمومی.

 

 

علی‌رغم تمام این آثار هنری مشترک، در طول ۴۰ سال گذشته، از دهه ۷۰ میلادی تاکنون هیچ چیز تغییر نکرده است. مایر معتقد است که ما نه تنها پیشرفت نکردیم، بلکه پسرفت هم داشته‌ایم و همه چیز وحشیانه‌تر شده است. او می‌گوید زنان هالیوود و جهان هنر، قدرت و منابع لازم را برای صحبت کردن درباره این موضوع دارند، اما اکثر زنان در این موقعیت نیستند و امتیازات مشابهی برای شکستن سکوت خود ندارند. برای مثال زنان مهاجری که به صورت غیرقانونی در کشور اقامت دارند و به هیچ وجه اگر خطر دیپورت شدن تهدیدشان بکند لب به اعتراض نمی‌گشایند.

  طبق نظرسنجی ائتلاف ملی برای حقوق زنان مهاجر، چهار میلیون زن به صورت غیرقانونی در آمریکا زندگی می‌کنند. هم‌چنین چهار میلیون شهروند آمریکا در خانه‌ای با حداقل یک نفر که وضعیت اقامت غیرقانونی دارد زندگی می‌کند. مایر می‌گوید: «اوضاع وخیمی است. ما باید میان زنان هنرمند متحد و هم‌پیمان پیدا کنیم تا چنین واقعیت‌هایی دیده شود و به حاشیه نرود. اگرچه این پروژه هنری در سرتاسر آمریکای لاتین به اجرا گذاشته شده است اما هم‌چنان میزان خشونت در ایالات متحده شوکه‌کننده است. عموما تصور می‌‌کنیم آمار آزار جنسی در مکزیک بسیار بالا است. اما هر بار این پروژه را در آمریکا اجرا می‌کنم متوجه می‌شوم اوضاع در این کشور هم وخیم است.»

 


مایر ادامه می‌‌دهد: «هدف این پروژه صرفا آگاهی‌بخشی در زمینه آزار جنسی نیست. بلکه ما تلاش داریم برای مقابله با این معضل به راه حل برسیم. تنها راه ریشه‌کن کردن آزار جنسی تغییر حقیقی و عمیق فرهنگی و اصلاح اجتماعی است که از راه بازآموزی مردان و زنان میسر می‌شود. آنچه که من را نسبت به آینده امیدوار نگه می‌دارد کنشگرانی هستند که در این زمینه فعالیت می‌کنند.» 

 پروژه طناب لباس تنها ابتکار مایر نبود. گروهی از زنان در دهه ۱۹۹۰ برای آنکه صدای قربانیان و بازماندگان آزار جنسی باشند، پروژه‌ای مشابه را به راه انداختند. بازماندگان و خانواده و دوستانشان می‌توانستند یک تی‌شرت را به دلخواه طراحی کنند. برخی داستان‌هایشان را بر روی تی‌شرت‌ها می‌نوشتند، برخی دیگر از نمادها و اشکالی استفاده می‌کردند که نمایانگر آزار و اذیت جنسی بودند و برخی دیگر هم به قربانیان امید می‌دادند و آن‌ها را تشویق می‌کردند.

ایده پروژه طناب لباس از یک سنت قدیمی برگرفته شده است. سال‌ها پیش زمانی که زنان لباس‌های خود را با دست می‌شستند، برای آویزان کردن لباس‌ها به حیاط و یا پشت‌بام می‌رفتند و بدین ترتیب فرصتی پیش می‌آمد تا با زنان دیگر صحبت کنند. گاهی اوقات این تنها فضایی بود که زنان می‌توانستند مشکلات خود را بازگو کنند. به طور کلی، پروژه طناب لباس از گذشته تا به امروز یادآور آمار واقعی خشونت‌هایی هستند که نادیده گرفته شدند. 

 


 

 

مطالب مرتبط