آیا تنها آزار جنسی میتواند باعث محروم شدن زنان از فضای شهری شود؟ یعنی اگر روزی هیچ آزارگری در شهر راه نرود نگرانی زنان برای رفتوآمد به صفر میرسد؟ نه. طرد زنان از فضای شهری به کمک مکانیسم پیچیدهتری رخ میدهد که فقط یکی از ابعاد آن آزار جنسی است. بلکه از سوی دیگر شهرسازی و کنترل مردانه آن هم به محرومیت زنان از فضای عمومی دامن میزند: یعنی گاهی این طراحی شهری مستقیما نیاز زنان را نادیده میگیرد و گاهی شرایط را برای افزایش آزار جنسی آسانتر میکند.
محدوده امن زنان ایرانی در قرنهای گذشته و حتی اکنون در برخی از شهرها، فضای خانه و فضای نیمهخصوصی چند خانه، بنبستها، هشتیها و کوچههای فرعی بوده است؛ اما امروزه طراحی شهری طوری شده که به منزوی شدن بیشتر زنان منجر میشود. راضیه رضازاده و مریم محمدی در پژوهش خود با عنوان «عوامل محدود کننده حضور زنان در فضاهای شهری»[1] به بررسی دلایل طرد زنان از فضای شهری میپردازند.
آنها صرفا به دلایل اجتماعی محدود نمیدانند بلکه عوامل کالبدی و طراحی فضا را هم از این دست عوامل برمیشمارند. بر اساس این مقاله ساخت شهرها به وسیله مردان صورت گرفته و به همین ترتیب نیازهای آنها را مورد توجه قرار میدهد. ماهیت جنسیشده فضای شهری را میتوان در نحوه عمل فضای شهری برای محدود کردن تحرک زنان مشاهده کرد. طوری که این محدودیت را با القای الگوهای فیزیکی بر حرکت و رفتار فرد اعمال میکند.
نویسندگان با مطالعه آثار متعددی در این حوزه در مقاله خود بیان کردهاند: «محدودیتهای متعددی بر استفاده زنان از فضاهای عمومی شهری وجود دارد که شامل پول و تحرک، ترس و استرس، مسئولیتهای بازدارنده و سنگین مثل خانهداری، هنجارهای محدودکننده جنسی و یا برنامهریزی شهری غیرحساس به جنسیت میشود.»
در فرایند صنعتی شدن جوامع و جدا شدن کار از خانه زنان هر روز بیشتر از قبل از تحرک باز میمانند. بنابر مطالعات این مقاله گسترش مناطق حومهنشینی زنان را وادار میکند که از شهر دور بمانند و فرصتشان برای حضور در جامعه کاهش یابد. زنان عموما وابستگی شدیدی به وسایل حملونقل عمومی دارند و در حومه شهر معمولا این وسایل موجود نیست. آنها بیشترین استفادهکنندگان از مراکز شهری هستند اما تاکید این مناطق شهری بر پارکینگ است تا وسیله حملونقل عمومی یا مرکز نگهداری کودکان. از طرف دیگر زمان محدود، هنجارهای اجتماعی و همچنین ترس از آزار جنسی بر محدودیت زنان تاثیر میگذارد.
عوامل موثر بر حضور یا عدم حضور زنان در فضای شهری |
میزان اهمیت از نگاه زنان |
میزان اهمیت از نگاه مردان
|
نبود امنیت |
90% |
43.37% |
نبود ازدحام |
33.37% |
73.37% |
امکان تماشای مردم و مناظر |
20.7% |
53.37% |
وجود برخی از کاربریهای تفریحی مثل رستوران، کافه |
30% |
66% |
سرویس بهداشتی |
68% |
43% |
تجهیزات شهری |
75% |
38% |
آرامش |
88% |
66% |
منبع جدول: برگرفته از پایان نامه صهبا گلچین با عنوان عوامل موثر بر تعامل اجتماعی
ترس عامل مهمی در عدم حضور زنان در فضاهای عمومی است. آمار نشان میدهد زنان کمتر از مردان قربانی جرم میشوند اما آنها در مقایسه با مردان احساس خطر بیشتری میکنند. عامل ترس و امنیت شبانه موضوع بسیار مهمی است که بر کاهش میزان حضور زنان در شب هم تاثیر زیادی میگذارد. زنان ممکن است در ساعات شب از تردد در شهر واهمه داشته باشند چون مردان در شب منطقه را به سلطه خود در میآورند. بر اساس نتایج یک پایاننامه حتی در روز هم زنان عمدتا برای فعالیتهای اجباری پا را از خانه بیرون میگذارند و مردان بیشتر برای فعالیتهای اختیاری از خانه خارج میشوند. تحقیق مشابهی در ایالت متحده آمریکا و بریتانیا نشان میدهد که ترس از جنایات مانع فعالیتهای زنان در اوقات فراغت و ورزش آنها میشود. برای همین زنان یا فعالیتشان را کاهش میدهند یا همراهانی برای انجام این فعالیتها پیدا میکنند.
نویسندگان در پایان پیشنهادهایی برای افزایش میزان حضور زنان در فضای شهری ارائه میدهند. از آنجایی که این مقاله در نشریه هنرهای زیبا، معماری و شهرسازی نوشته شده میزان توجه بیشتری به فضای فیزیکی و کالبدی شهر دارد:
- نبود تاسیسات و تجهیزات شهری مثل سرویس بهداشتی و ... یا توجه به مبلمان شهری مثل باجه تلفن که باعث ایجاد پاتوقهای خاص میشود زنان را از شهر دور میمتند. همچنین ارائه خدمات محلهای زمینهسازی حضور اختیاری زنان در شهر میشود. جاهایی که میزان روابط انسانی زیاد باشد، میزان جرم و جرایم کمتر میشود. زیرا تعهدات اجتماعی بالاست، توجه مردم به یکدیگر زیاد است و امکان منزوی شدن افراد وحود ندارد.
- از سوی دیگر از نظر نویسندگان مطلوبیت محیطی مانند پاکیزگی محیط، ویژگیهای زیبایی شناختی و طراحی مناسب میتواند مانع منزوی شدن زنان در شهر بشود. البته این توصیه از این جهت قابل اهمیت است که بر اساس نظریه پنجره شکسته جرم نتیجه یک نابسامانی است. به عنوان مثال؛ اگر پنجرهای شکسته باشد و مرمت نشود آنکس که تمایل به شکستن قانون و هنجارهای اجتماعی را دارد با مشاهده بیتفاوتی جامعه به این امر دست به شکستن شیشه دیگری خواهد زند. دیری نمیپاید که شیشههای بیشتری شکسته میشود.
- پیشنهاد دیگر آنها افزایش پاسخدهندگی محیطی است که شامل در نظر گرفتن تاسیسات لازم در برنامه ریزی فضا، ایجاد فضای مناسب باز کودکان و نظارت مادران، تسهیل حرکت مادران و کودکان و ... میشود.
- همچنین یک پیشنهاد دیگر افزایش امنیت محیطی چه در شب و چه در روز است. به شکلی که نور کافی در شهر وجود داشته باشد، دید عابرین به نقاط مختلف تامین شود و به مراکز امن دسترسی وجود داشته باشد.
منبع: رضازاده، راضیه و محمدی، مریم (1388)، عوامل محدودکننده حضور زنان در فضاهای شهری، مجله هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، ش 38، 105