مولود حاجیزاده: آرمیتا عباسی؛ زن جوان ۲۱سالهای است که او را با چند تصویر پیش از بازداشتش میشناسیم؛ زنی با چهرهای زیبا، سرشار از رنگ و زندگی. اما آرمیتایی که مأموران لباس شخصی بیست و ششم مهرماه، پیکر آزرده و رنجورش را به بیمارستان امام علی کرج منتقل کردند هیچ شباهتی به این تصویر ندارند. شاهدان زنی را دیدهاند با موهای تراشیدهشده، خونریزی شدید و بدنی که از ترس میلرزید؛ زنی جوان که در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفته است. شبکه تلویزیونی سیانان ۳۰ آبانماه، در گزارشی تحقیقی که آن را حاصل بررسی دو ماهه اعتراضات ایران اعلام کرد از تعرض جنسی و تجاوز به برخی از بازداشتشدگان اعتراضات اخیر در زندانها خبر داد. سیانان در این گزارش تکاندهنده تجاوز به ۱۱ زن بازداشتشده از جمله آرمیتا را تأیید کرد.
راویانِ آزارِ جنسیِ حکومتی
نگار (از نام مستعار برای حفظ امنیت راوی استفاده شده است) زن جوانی است که در اعتراضات اخیر بازداشت و بیش از ۴۰ روز در زندان بوده است. او در گفتوگو با مدرسه فروغ چنین روایت میکند: «زن جوانی که مراحل جدایی از همسرش را طی میکرد در بازداشتگاه با ما بود. بازجوها از همین موضوع (جدایی او)، به عنوان یکی از گزینهها برای آزار این زن استفاده میکردند. بازجوی پرونده، در دومین جلسه بازجویی به او گفته بود که « به نظرم علت اینکه میخواستی از همسرت جدا شوی این بوده که همسرت توانایی ارضای جنسی تو را نداشته. حالا من برایت شرح میدهم که چّطور میتوان یک زن را به خوبی ارضا کرد.» بازجو از این زن خواسته بود که بعد از آزادی با او در ارتباط باشد.
نازنین (از نام مستعار برای حفظ امنیت راوی استفاده شده است) دختر ۲۱سالهای است که در اعتراضات اخیر بازداشت شد. پس از بازداشت، مأموران امنیتی به اطلاعات تلفن همراهش دسترسی پیدا میکنند وعکسهای نیمهبرهنهی خصوصی را هم که او در تلفن شخصیاش داشته استخراج میکنند. روایتِ شاهدان از رفتار بازجوها با نازنین چنین است: «بازجوها عکسهای شخصی نازنین را بین خود دست به دست میکردند و آن را به موضوعی برای آزارهای کلامی علیه او تبدیل کرده بودند. در زمان انتقال از بازداشتگاه، بازجوها با صدای بلند با خطاب قرار دادن مستقیم او، از جزئیات بدناش در این عکسها میگفتند».
آزار جنسی زندانیان؛ جنایت علیه بشریت
آزار و تعرض جنسی به زنان زندانی، در حقیقت ابزاری هدفمند برای شکستن مقاومت زندانیان است و باید آن را زیرمجموعهی شکنجههای حکومتی قرار داد. سازمان عفو بینالملل، دی ماه ۹۸ در گزارشی از سرکوب اعتراضات ایران اعلام کرد که حداقل یک زن از بازداشتشدگان اعتراضات اخیر در بازداشتگاه مورد خشونت و آزار جنسی قرار گرفته است. بر اساس گزارش سازمان عفو بینالملل، مأموران امنیتیِ لباس شخصی این زن را بازداشت و ساعاتی در یکی از پاسگاه نیروی انتظامی در نگه میدارند. در همان چند ساعت یک مأمور امنیتی او را وادار به رابطهی جنسی دهانی کرده و تلاش کرده به او تجاوز کند.
آزار جنسی، کلامی و تجاوز یا تهدید به آن یکی از ابزار جنگ روانی نیز محسوب میشود. آزارگران به این ترتیب با تحقیر و تخریب فرد، میکوشند تا عملا او را از ادامهی مقاومت یا فعالیت بازدارند. گرچه هیچ دستورالعمل رسمی در این زمینه وجود ندارد اما تکرار و بسامدِ استفاده از این شیوه از آزارِ بازداشتشدگان در زندانها، بازداشتگاهها و اتاقهای بازجویی در دورههای مختلف این پرسش را ایجاد میکند که آیا مجوز کلی استفاده از چنین شیوههایی از قبل برای نیروهای امنیتی از بازجوها تا سربازان و زندانبانها صادر شده است؟
روایتِ تجاوز بهرغمِ فشار تابوها
با وجود گستردگی استفاده از انواع شکنجهی جنسی علیه بازداشتشدگان و مخصوصا زنانِ بازداشتشده اما موانعی هم بر سر راه روایت و ثبتِ این نوع آزارها وجود دارد. یکی از مهمترین این موانع تابوهای سنتی و فرهنگی اطراف موضوع آزار جنسی و بدنِ منتسب به زنان است. از سوی دیگر معترضانِ آزاردیده از دسترسی به نهادهای قانونی مستقل و امکان اثباتِ آزارها و خشونتهای جنسیِ حکومتی هم محروماند.
جمعی از کنشگران حقوق جنسیتی در بیانیهای که روز چهارم آذر ماه، همزمان با روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان منتشر کردند مینویسند: «نگرانی خانوادهها برای دختران جوانشان علاوه بر نگاه سنتی دلیل دیگری نیز دارد و آن هم اخباری است که از وجود آزار جنسی در برخی زندانها و بازداشتگاههای ایران علیه دختران و حتی پسران جوان منتشر میشود.»
آسیه امینی از نویسندگان این بیانیه به مدرسه فروغ میگوید: «تهدید، تحقیر و آزار جنسی و جنسیتی در زندانها حتی تعرض و تجاوز، سالهاست یکی از تابوها درباره زنان زندانی است. این تابلوسازی هم از سوی حکومت و مأموران حکومتی به عنوان عاملان اجرای این آزارها صورت گرفته و هم از سوی زندانیان که هدف این خشونتها قرار میگیرند یا خانوادههای آنها.» او در شرح دلایل این امر توضیح میدهد: «از دهه ۶۰ درباره تجاوز در زندانها میشنویم، بعضی از این موارد به نقل از شاهدان عینی اثبات شده اما بسیاری همچنان بهصورت موضوعی سربسته باقی مانده است.»
با همه اینها اما برخی زنان از سالهای گذشته افشاگری درباره انواع آزارهای جنسیتی در زندانها را آغاز کردهاند. نیلوفر بیانی، یکی از زندانیان سیاسی در پرونده زندانیان محیط زیستی، ۲۲ بهمن ۱۳۹۷، با انتشار نامهای سرگشاده اعلام کرد که بازجویان اطلاعات سپاه، برای گرفتن اعترافات اجباری، او را در «دستکم ۱۲۰۰ ساعت بازجویی»، زیر «شدیدترین شکنجههای روحی و روانی و تهدیدهای جنسی» قرار دادهاند. او مینویسد: «به همراه هفت مرد مسلح به ویلایی خصوصی در لواسان منتقل شدم تا با وجود امتناع، مجبور به نظاره رفتار غیراخلاقی و غیراسلامی آنها در استخر خصوصی شوم.»
یلدا آقا فضلی، دختر ۱۹سالهای که چهارم آبان ۱۴۰۱ و در اعتراضاتِ تهران بازداشت و حدود ۱۰ روز پس از آن آزاد شد یک زنِ راویِ دیگر است. او پنج روز پس از آزادی در مرگی ناگهانی که رسانهها آن را «خودکشی» اعلام کردند جان باخت. همزمان با درگذشت او، فایل صوتی از صحبتهای یلدا با یکی از دوستانش منتشر شد. او در این فایل بهوضوح از شکنجه جسمی خود گفته بود.
روایت یلدا بهویژه زمانی که نوجوان دیگری هم پس از آزادی خودکشی کرد، ابهامات تازهای ایجاد کرد. هفتم آذرماه، خبر خودکشی عرشیا امامقلیزاده، نوجوان ۱۶سالهای که به دلیل عمامهپرانی در جلفا بازداشت و پس از ۱۰ روز آزاد شده بود، منتشر شد. او دو روز پس از آزادی خودکشی کرد و جان خود را از دست داد. هیچکس بهدرستی نمیداند چه شده اما تعدد روایاتِ آزار جنسی در زندانها و بازداشتگاهها این پرسش را ایجاد میکند که بر این نوجوان چه گذشته بود؟
مبینا دختر ۲۳سالهای است که در تهران بازداشت شده. یکی از دوستان او در گفتوگو با مدرسه فروغ از تهدید جنسی این زن جوان پیش از بازداشت (بهصورت تلفنی) میگوید: «پیش از بازداشت چند تماس داشت که میگفتند براساس فیلمهایی که از اعتراضات دارند او را شناسایی کردهاند و بهزودی او را در گونی خواهند کرد! آنها در این تماسها با تهدید به مبینا گفته بودند: «تکتکمان صیغهات میکنیم.»
دوست مبینا به مدرسه فروغ میگوید: «مبینا خیلی ترسیده بود. او خانوادهای مذهبی دارد و پیش از بازداشت به ما گفته بود که اگر با او چنین کاری (تجاوز) کنند، خودش را میکشد». مبینا حالا چند روزی است که توسط مأموران امنیتی ربوده شده و اطلاعی از وضعیت او در دست نیست.
تماس از زندان: به ما تجاوز نشده!
گزارش اخیر سیانان دربارهی استفاده حکومت از خشونت جنسی و تجاوز به عنوان ابزاری برای سرکوب، بازتاب بینالمللی گستردهای داشت؛ هرچند در ایران رسانههای نزدیک به حکومت آن را «فیکنیوز» خواندند. یک وکیل حقوقبشر در ایران که نامش را به خاطر حفظ امنیتِ او نمیآوریم در گفتوگو با مدرسه فروغ از تماس یکی از موکلانِ زنِ خود پس از انتشار گزارش سیانان، با اعضای خانوادهاش میگوید. تماسی که زنِ زندانی در آن بهیکباره و بیدلیل شرح میدهد که در زندان تجاوزی صورت نگرفته است.» به اعتقاد این وکیل دادگستری، با شناختی که از نهادهای امنیتی وجود دارد، میتوان پیشبینی کرد که چنین تماسی با فشار بازجو و مسئولان پرونده یا بازداشتگاه صورت گرفته است؛ تلاشی برای مخدوش کردنِ روایات و اخبار منتشرشده درباره تجاوزهای حکومتی.
تحقیر جنسی و جنسیتی
تحقیر جنسی و جنسیتی از دیگر روشهای شکنجه متهمان در اتاقهای بازجویی و بازداشتگاهها است. اغلب زنانی که حتی تجربه یکبار بازجویی یا بازداشت را داشتهاند از تجربهی این نوع آزار جنسی خبر دادهاند. آسیه امینی، از کنشگران حقوق جنسیتی به ما میگوید: «در تمام این سالها بسیاری از زندانیان با انواع تحقیر جنسی مواجه شدهاند و جنسیت آنها هدف بازجویان و شکنجهگران قرار گرفته. نمونههای آن بسیار است. سال گذشته در اتاقی در کلابهاوس نرگس محمدی، عضو کانون مدافعان حقوقبشر، از آزار جنسی خود و مشاهدهاش از تجربه آزار سایر زنان زندانی گفت. این مسئله محدود به زنان زندانی سیاسی هم نیست و زندانیان جرائم عمومی هم چنین تجربیاتی از آزار توسط بازجوها دارند.»
زن جوانی که اوایل مهرماه بازداشت شده بود و حالا با قرار وثیقه آزاد است، به مدرسه فروغ میگوید: «بازجوها و مأموران امنیتی در بازجوییها و مخصوصا در بازداشتگاهها، عمدا از زنان کشتهشده در اعتراضات از جمله «مهسا امینی» و «نیکا شاکرمی» را فاحشه میخواندند.»
چرا ثبت روایتها مهم است؟
در شرایطی که هنوز امکان دسترسی به دادگاه واجد صلاحیت برای رسیدگی به خشونت جنسی حکومتی علیه بازداشتشدگان فراهم نیست، ثبت و حفظ روایتها و شکستن سکوت درباره استفاده از آزار جنسی و تجاوز برای اعترافگیری و شکنجه زندانیان از اهمیت بالایی برخوردار است. ماده هفت اساسنامهی دیوان بینالمللی کیفری خشونت جنسی سیستماتیک علیه شهروندان غیرنظامی را یکی از مصادیق جنایت علیه بشریت میداند.
بر همین اساس، ثبت روایتها و تلاش برای مستندسازی انواع خشونت، آزار جنسی و تجاوزهایی که در بازداشتگاهها و زندانها جریان دارد راهی است که برای معترضان امکانِ پیگیریِ جهانیِ جنایت علیه بشریت در زندانهای ایران را فراهم میآِورد و ای بسا پروندهی این جنایات را به دادگاههای فراملی واجد شرایط بکشاند. ثبت و انتشارِ روایتهای آزار جنسیِ حکومتی علاوه بر این مصونیتِ نیروهای امنیتیِ متجاوز و آزارگرِ جنسی را هم مخدوش میکند و بر رابطهی قدرت و سلطه میان بازجویان و معترضان هم اثر میگذارد.
منبع: مدرسه فروغ