سوءاستفاده جنسی، خلاف نامش، بیشتر از رابطه جنسی به «قدرت» مربوط است. اگرچه شاید تجاوز، تعرض و آزار عملی جنسی به نظر بیاید، کلمات اغواکننده و خشونت جسمی باشند، اما وقتی کسی تجاوز میکند یا آزار میرساند انگیزهاش از نیاز به سلطهگری و کنترل ناشی میشود. در ارتباطات دگرجنسگرایانه یا همجنسگرایانه، رابطه جنسی ابزاری است که از آن برای اعمال قدرت بر شخص دیگری استفاده میشود. همانطور که MeToo با صراحت ناراحتکنندهای تایید میکند، سوءاستفاده جنسی کودکان و بزرگسالان را تحت تاثیر قرار میدهد.
بیشتر تعرض و خشونتهای جنسی توسط مردان انجام و معمولا این اتفاق از یک تقسیم قدرت نامتوازان ناشی میشود؛ زمانی که متجاوز در مقایسه با بازمانده در یک موقعیت قدرتمندتر یا فرادستتر قرار میگیرد. اگرچه اکثریت داستانهای MeToo از وقایعی که توسط عضوی از خانواده، همکلاسی، مردی در خیابان و ... یا به طور کلی شرایطی که در آن مرد صرفا به خاطر جنسیتش به او قدرت اهدا شده میگویند، در اتفاقاتی که اخیرا باعث ایجاد اعتراضات در فضای مجازی شده است، شامل مردان معروفی میشود که از موقعیت و امتیازتشان برای اغوا، زورگویی، کنترل و حمله استفاده میکنند. این مردان چیزی که بازمانده میخواهد یا نیاز دارد را پیش خود دارند؛ کار، نمره خوب، توصیهنامه، نقشی در یک فیلم یا یک مصاحبه کاری. آنها با در دست گرفتن طعمه در یک دستشان و نگه داشتن تهدیدهای جدی در یک دست، دیگران را گیج میکنند.
در اکتبر سال ۲۰۱۶، یک ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پخش یک صدای ضبط شده مورد توجه عموم قرار گرفت، در فیلمی از پشت صحنه یک برنامه هالیوودی دونالد ترامپ کاندیدای انتخابات با تکبر درباره بوسیدن زنان و در دست گرفتن اندام جنسیشان بدون رضایت آنان صحبت کرد.
در مناظرهای که بعدا در همین رابطه برگزار شد، اندرسون کوپر خبرنگار سیانان اقداماتی را که ترامپ از آن صحبت کرده بود، با عبارت «خشونت جنسی» توصیف کرد. ترامپ هم این را «صحبتهای مخصوص رختکن» نامید. عبارتش هرچه میخواهد باشد، در نهایت این رفتار ترامپ روی نتیجه انتخابات تاثیر کمی داشت یا اصلا تاثیری نداشت تا در ژانویه ۲۰۱۷ ترامپ در جایگاه قویترین مرد دنیای غرب قرار بگیرد.
حالا چند سال بعد، تعداد زنان و مردانی که بلند شده درباره تجربیاتشان صحبت میکنند، بیشتر شده است. آنها داستانهایی ناراحتکننده و وحشتناک از تجاوز، خشونت، آزار و سوءاستفاده جنسی به دست مردان قدرتمند در هالیوود، رسانه، سیاست، مذهب و مراکز آموزشی افشا میکنند. نفر به نفر تا یک جمعیتی هزاران نفره، زنان در حال پیستن به جنبش MeToo هستند تا از هم دیگر حمایت کنند و صدایشان را به این قصد که دیگر سکوت نکنند، قویتر کنند.
بیشتر بخوانید:
آغاز راه آزادی: قدرت، خشونت، #من_هم
خشونت جنسی چیست؟
خشونت جنسی شامل هرگونه برخورد جنسی ناخواسته مثل در دست گرفتن اندام جنسی و بوسیدن افراد بدون رضایتشان، رفتارهای خشونتآمیز شامل صحبت، نوشتن پیام، لمس، چشمچرانی، تجاوز و قتل است.
وقتی که حرفها و اقداماتی که طبیعتی جنسی دارند خلاف خواسته فردی دیگر اجرا شوند، خشونت جنسی رخ داده است. ممکن است متجاوز از زور، تهدید، اعمال نفوذ یا چاپلوسی (یا حتی ترکیبی از اینها) برای عملش استفاده کند.
چه کسی علیه دیگری خشونت اعمال میکند؟
معمولا خشونت جنسی از سمت مردان و علیه زنان صورت میگیرد، البته که مردان هم گاهی مورد سوءاستفاده جنسی، آزار، تهدید، تحقیر یا مطیع کردن قرار میگیرند. اگرچه در مقیاس بزرگ وقتی بازمانده خشونت جنسی زن، کودک، مرد یا ترنس است، فردی که خشونت را اعمال کرده مرد است.
براساس اطلاعات مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده آمریکا و مرکز ملی خشونت جنسی، ۱۸.۳ درصد، یعنی تقریبا از هر پنج زن یک نفر، گزارش دادهاند که مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. این عدد برای مردان ۱.۴ درصد است.
همان موسسات این نکات را هم گزارش دادند:
- در ۱۲ ماه قبل از انجام پیمایش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده آمریکا ۵.۶ درصد زنان و ۵.۳ درصد مردان گزارش دادند که مورد خشونتهای جنسی غیر از تجاوز مثل اجبار، تماس جنسی ناخواسته و اقدامات تهاجمی قرار گرفتند.
- نزدیک به نیمی از همه زنان (۴۴.۶ درصد) و بیش از یک پنجم مردان (۲۲.۲ درصد) در طول زندگیشان خشونت جنسی غیرتجاوز را تجربه میکنند.
- بازماندههای زن گزارش دادند که ۵۱.۱ درصد از متجاوزان شریک زندگی صمیمیشان، ۴۰.۸ درصد از آشنایانشان، ۱۲.۵ درصد اعضای خانواده و ۱۳.۸ درصد افزاد غریبه بودند.
- تجاوز کم گزارش شدهترین جرم است؛ ۶۳ درصد خشونتهای جنسی اصلا به پلیس گزارش نمیشود.
- یک پنجم زنان و یک شانزدهم مردان در دوره کالج مورد خشونت جنسی قرار گرفتند و اکثر این اتفاقات یعنی ۹۰ درصد آنها اصلا گزارش نمیشوند.
- تعداد گزارشهای خشونت جنسی که دروغ هستند، بسیار کمند. بین ۲ تا ۱۰ درصد گزارشها در این رابطه واقعی نیستند، این عدد درباره جرمهای دیگر به همین شکل است.
تاثیرات روی سلامت روان
وقتی افراد دنیای خود را به عنوان محیطی تهدیدکننده و ناامن تجربه میکنند، خطر پریشانی عاطفی و درگیری با بیماری روانی برای آنها افزایش پیدا میکند. حتی سوءاستفاده نامتداوم هم احساس «بیقدرتی» را افزایش میدهد و میتواند منجر به وجود آمدن یا تقویت افسردگی، اضطراب و اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) شود.
به علاوه بخاطر این که به طور کلی بازماندگان خشونت جنسی مورد سرزنش قرار میگیرند (با پرسیدن چنین سوالاتی بازمانده آزار مورد سرزنش قرار میگیرد؛ چرا این لباس را پوشیدید؟ چرا رعایت نکردید؟ چرا بیشتر مقاومت نکردید؟ چرا به پلیس نرفتید؟) بسیاری رازشان را سکوت، خجالت و درد پنهان میکنند. متجاوزان، بر میل جامعه به سرزنش بازماندگان برای این که آنان را به سکوت وا دارند، حساب میکنند.
در بافتار اجتماعی
معمولا جامعه چشمانش را بر آزار و خشونت جنسی میبندد. به شکلهای مختلفی، اخلاقیات ناشی از فرهنگمان افراد را به استفاده از قدرت علیه دیگران و کسانی که تصور میکنند که آسیبپذیرند، سوق میدهد. تا زمانی که فرهنگ معاصر ساختارهای سنتی مردانگی را تقویت میکند، انقیاد زنان را نادیده میگیرد، سکوت را تشویق میکند، خشونت را به عنوان ابزار اجتنابپذیری برای جذب قدرت و قدرتنمایی توجیه میکند، بازمانده را مقصر میداند و ظلم را در همه اشکالش به شکل قانونی درمیآورد، خشونت جنسی باقی میماند. اگرچه در این میان، سروصدای کنونی در فضای مجازی، رسانه و گفتمان عمومی میتواند به ما این امید را بدهد که دیگر خشونت جنسی، ابژهانگاری زنان، انقیاد و تحقیر دیگر در سکوت تحمل نمیشود.
نویسنده: لین یوناک
برگردان: نیو صدر
منبع: Psychology Today