نیلوفر حامدی: زنان چاقتر و افسردهترند. این آماری از وضعیت سلامت زنان ساکن پایتخت، در مقایسه با مردان است. آماری که نشاندهنده «نابرابری تحرک» میان زنان و مردان، به عنوان مصداقی از نابرابری جنسیتی و محصول فقدان امنیت در فضای شهری برای زنان محسوب میشود. براساس نتایج پیمایش ملی بیماریهای غیرواگیر در سال ۱۳۹۵ در تهران، حدود ۷۰ درصد مردان، فعالیت فیزیکی کمتر از ۱۵۰ دقیقه در هفته دارند در حالی که این رقم برای زنان بیش از ۸۷ درصد است. همچنین، ۶۴ درصد زنان یا چاق هستند یا اضافه وزن دارند که این میزان در جمعیت مردان ۵۳ درصد است.
این آمار مربوط به شرایطی است که موضوع سلامت را صرفا از دید جسمی بررسی کنیم چون با ورود به آمارهای مرتبط با روح و روان، شرایط بحرانیتر هم میشود. آن هم وقتی ببینیم، میزان شیوع افسردگی در زنان، یکونیم برابر مردان است. نگاهی به نتایج تحقیقات دانشگاه استنفورد نشان میدهد که این آمارهای خطرناک، چه ارتباطاتی با میزان امنیت شهری برای زنان دارد. در این تحقیق، دادههای تلفنهای همراه هوشمند بیش از ۷۱۷ هزار نفر از ۱۱۱ کشور جهان در ۶۸ میلیون روز، جمعآوری شد تا عادات راه رفتن مردان و زنان را بررسی کند. نتیجه تحقیق آنقدر واضح و صریح است که جای هیچ گزاره دیگری را باقی نمیگذارد. زنان در طول روز کمتر از مردان راه میروند و این آمار برای اکثر کشورها صدق میکند. پیرو همین نتیجه، روشن شد که بخش اعظم آمار مرتبط با چاقی، اضافه وزن و بیماریهایی همچون فشار خون و دیابت هم در این کشورها در اختیار زنان است.
تجربه آزار، مانع بزرگ حذف زنان از تحرک در فضاهای عمومی
علت حضور کمرنگتر زنان در خیابانها برای پیادهروی، و در نگاهی کلانتر در مکانهای عمومی ورزش چیست؟ اگرچه در سالهای اخیر، زنان بیش از گذشته در مکانهای عمومی برای ورزش کردن و پیادهروی دیده میشوند و وقتی به پارکها بروید، زنان زیادی را میبنید که در حال ورزش کردن هستند، اما چرا هنوز سهم زنان از این فضاها کمتر از مردان است؟ چون فضای عمومی مناسب نیست. اصلیترین فاکتوری هم که فضا را برای زنان نامناسب میکند، نبود امنیت است.
شاید خودتان هم تجربه کرده باشید. سادهترین لباس ورزشی را هم که بپوشید، باز ورزش کردن در فضای باز، مثل پارکها، همراه با تجربه آزار جنسی و جنسیتی است. عاملی که باعث میشود زنان ترجیح دهند به جای حضور در پارک و خیابان برای ورزش کردن، راهی سالنهای سرپوشیده شوند. این در حالی است که بسیاری از امکان پرداخت هزینه باشگاههای ورزشی خصوصی را ندارند. زنان حتی یه جای قدم زدن روزانه برای رسیدن به مقصد خود، بیشتر سراغ وسایل نقلیه عمومی و یا خودروی شخصی خود میروند تا امنیت بیشتری داشته باشند.
این در حالی است که در کشورهایی که موانع حضور زنان در فضاهای عمومی کاهش یافته، زنان همپای مردان در محیطهای عمومی فعالیت دارند. به طور مثال، زنان و مردم هلند به اندازهای تقریبا مساوی با یکدیگر، سراغ دوچرخهسواری میروند. همچنین در سوئد، که مردان و زنان از امکانات و موقعیت برابر در اکثر حوزهها برخوردارند، نابرابری در تحرک روزانه نیز از هرکجای دیگر کمتر و ناچیزتر است.
نابرابری تحرک، مصداقی از نابرابریهای جنسیتی
همین تجربه آزار بود که کمپینهای زیادی را در سراسر دنیا، مشخصا در مبارزه علیه امنیت زنان در هنگام دوچرخهسواری به وجود آورد. زنانی در مصر، نیویورک، فیلادلفیا و... با دوچرخههایشان و برای زدن حرفی مشترک به خیابانها آمدند. آن هم اینکه دوچرخهسواری امن در خیابانها ، حق بدیهی زنان است و کسی نمیتواند این حق را از آنان سلب کند.
برای واکاوی این نابرابری تحرک که از مصادیق نابرابری جنستی است، کافی است یک روز به محلات مختلف تهران یا هر شهر دیگری که در آن ساکنید سر بزنید. زمینهای ورزشی اختصاصی پارکها و سرای محلات را ببینید. فرقی نمیکند چه زمینی باشد؛ از زمین چمن گرفته تا زمین والیبال و بسکتبال، همه در اختیار مردان است و در خواست زنان برای اجاره این زمینها، با مخالفت مدیران روبرو میشود.
در واقع، فقدان امنیت در فضاهای عمومی برای زنان که مساوی با تجربههای آزار متعدد است از یک سو و سهم کمتر زنان برای استفاده از فضاهای ورزشی عمومی در مقایسه با مردان از سوی دیگر باعث شده تا نه تنها زنان سهم کمتری از فعالیت، حضور و ورزش در عرصه عمومی را داشته باشند، بلکه فاکتورهای سلامتی آنها نیز افت کند. دقیقا همان فاکتورهایی که به طور مستقیم با فعالیت و تحرک ارتباط دارد. اگرچه در این میان، بازهم ترس و واهمه از تجربه آزار، اهرم جدیتری است.
واهمهای که باعث حذف بخش زیادی از نسل قدیمیتر زنان ایرانی از تحرک و فعالیت بدنی در فضاهای شهری شد و نسل جدیدتر، در صدد است تا با مقابله با آن، سهمش را از شهر پس بگیرد. اگرچه این مهم، جز با آگاهی بخشی همگانی نسبت به حقوق شهروندی، افزایش توانمندی زنان در مواجهه با موقعیتهای سرکوب و همچنین بالابردن امکانت سختافزاری شهری برای بازگرداندن هرچه بیشتر زنان به بطن خیابانها میسر نمیشود.