اعظم راستی: شنیدن خبر تجاوز به زنان و دختران هندی، کمکم مانند خبر کشتار مردم فلسطین به موضوعی روزمره و عادی تبدیل شده است؛ اما برای آنها که در چنین وضعیتی زندگی میکنند، این موضوع، عادی نخواهد شد. آن هم زمانی که پلیس و سیاستمداران، سعی دارند با محدود کردن آزادیهای عمومی، ناتوانی خود در برقرار نظم و امنیت را جبران کنند.
واکنش زنان هند به چنین موضوعی، خشمگینانه و پیگیرانه است. زمانی که یک سیاستمدار هندی در برابر اعلام خبرهایی مانند تجاوز گروهی به یک زن جوان و خودکشی دختری دانشجو به دلیل تجاوز همکلاسیهایش از زنها پرسید: «چرا باید زنی که تا دیروقت در خیابان میماند از اذیت و آزار مردان شکایت کند؟» این زنها بودند که با انتشار عکسهایشان در اینستاگرام، سوال او را با شدیدترین و مدنیترین لحن، جواب دادند. آنها با به اشتراک گذاشتن عکس حضور شبانهشان در خیابان، رستوران، کافیشاپ، سینما و... در اینستاگرام از هشتگ «AintNOCinderella» استفاده کردند تا اعتراض خود به سیاستمداران را نشان دهند.
اهمال پلیس در برخورد با متجاوزان و ناتوانی و بیتفاوتی سیاستمداران در وضع قوانین سختگیرانه، منجر به تجاوزهای متعدد و ایجاد فضای ناامن در جامعه هند شده است که با توجیه حضور دیرهنگام زنان در خیابان، پوشانده نمیشود. این هشتگ به سیاستمداران و مسئولان امنیتی هند یادآوری میکرد، زنان را چون شخصیتهای کارتونی نبینید، آنها موجوداتی زندهاند، با خواستها و نیازهای مشخص یک شهروند که جامعه موظف به رعایت و توجه به آنهاست.
واقعیت این است که سیاستمداران همواره میخواهند خود را از شر موضوعات پیچیده، رها کنند و چه موضوعی کسالتبارتر از حقوق شهروندی! از همین رو است که سیاستمدار هندی دیگری در یک گردهمایی گفت: «زنان باید فنون دفاع از خود را یاد بگیرند و اسپری فلفل و چاقوهای کوچکی را باخود حمل کنند.» این اظهار نظر با واکنش حقوقدانها و ترغیب سیاستمدارها به دوری از اظهار نظرهای ناآگاهانه همراه شد. جدای از این، کاربران شبکههای اجتماعی نیز با طنز و شوخی درباره سرنوشت مردان هندی هشدار دادند. این اظهار نظر به صورت آشکارا، شانه خالی کردن دولت از تامین امنیت شهروندان تلقی شده است.
چنین موضوعاتی برای شهروندان و به خصوص زنان ایرانی، چندان غریب نیست. در آخرین نمونه از چنین اظهار نظرهایی، رئیس شورای شهر تهران، سخنانی درباره «طرح زیست شبانه» در پایتخت گفت که با واکنش منفی و طنزآلود کاربران شبکههای اجتماعی روبرو شد. شاید آنها باور نمیکردند محسن هاشمی بگوید: «مخالف حضور فرزندانم در زیست شبانه هستم. خودم نیز شبها ساعت ۱۰ میخوابم و ۵ صبح بیدار میشوم. بنابراین تمایلی به این طرح ندارم. در صورتی که فرزندان جداگانه برنامههایی برای زیست شبانه داشته باشند نگران میشوم و بهنظرم این مسأله در صورتی که در چارچوب خانواده باشد، مشکلزا نیست. در صورتی که در یک خانواده نیز پدر بهتنهایی در زیست شبانه باشد، قطعاً نگرانیهایی برای زنان ایجاد میکند.»
هاشمی به عنوان رییس شورایی که «طرح حیات شبانه» را به پلیس ارائه کرده بود، نشان داد سرنوشت این طرح حتی برای متولیان و پیشنهاددهندگانش اهمیتی ندارد چه رسد به نهادهای امنیتی و نظارتی. قرار بود بر اساس هماهنگی شورای شهر و نیروی انتظامی طرح حیات شبانه که کلیات لایحه آن با ۱۴ رأی موافق تصویب شده بود پس از ماه رمضان نیز همچنان ادامه یابد اما سخنان رئیس شورای شهر تهران و توضیحات بعدش، نشان داد چنین موضوعی چندان در دستور کار نیست و بیشتر کارکرد رسانهای و تبلیغاتی دارد.
هرچند نظر سیاستمداران و پلیس درباره زندگی شهری و حقوق شهروندی- حداقل در ایران و هند- مانند یکدیگر است؛ اما نوع واکنش مردم به این نظرات، تفاوت فاحشی دارد. اگر هندیها در کنار شوخی، با استفاده از عکس و هشتگ، اعتراض مدنی خود را نشان دادند؛ ایرانیها تنها به شوخی اکتفا کردند. واکنشی که بیشتر، استیصال را نشان میداد تا اعتراض. شاید این تفاوت را بتوان به گستردگی و عمق جامعه مدنی در دو کشور مرتبط دانست. تامین امنیت و حفظ ارکان خانواده همچنان مهمترین دستاویزهای اعضای شورای شهر، کمیسیون فرهنگی مجلس و نیروی انتظامی و... در مخالفت با این طرح است. حتی اگر طرحهایی در این زمینه وجود داشته باشد، تا زمانی که نگاه قیممابانه مسئولین بر توان جامعه مدنی چیرگی یابد، تغییری رخ نخواهد داد.