ماجرا از اینجا شروع میشود. بعد از ظهر روز ۷ مارس سال ۲۰۱۸ زمان آماده شدن تحقیقات ما در مورد ادامه گزارش صفحه اول واشینگتن پست در ماه نوامبر بود. این داستان مربوط به پرونده اتهام آزار جنسی آقای چارلی رز بود. چارلی از سمت خود به عنوان مجری برنامههای «این صبح» و «۶۰ دقیقه» در شبکه CBS آمریکا و برنامه تلویزیونی خود در شبکه PBS به علت ادعاهای آزار جنسی بر علیه او، اخراج شد.
تحقیقات جدید شامل ۲۷ مورد دیگر از اتهامات آزار جنسی بر علیه آقای رز بود. در این تحقیقات سه مورد مشاهده شده بود و مدیریت شبکه CBS از این اتفاقات مطلع بود. ادیتور واشنیگتن پست از ما خواست تا بررسی کنیم و ببینیم چه کسانی در مورد رفتار ناشایست آقای رز اطلاع داشتند و از او محافظت میکردند و آیا این موضوع بخشی از فرهنگ مجموعه بوده است؟ برای پیدا کردن جواب این سوالها سرنخها ما رو به سمت آقای جف فیگر، رییس برنامه ۶۰ دقیقه و مدیر سابق شبکه CBS هدایت کرد. او طی سالها بارها از آقای رز تقدیر و قدردانی کرده بود. این موضوع جالب بود، چون برنامه ۶۰ دقیقه، شریک واشینگتن پست در تحقیقاتی بود که در مورد بحران مواد مخدر در سال گذشته کرده بود. به همین دلیل من و همکارم در تیمهایی قرار گرفتیم که قبلا هیچ وقت با آقای فیگر همکاری نداشتند. این موضوع فقط برای نمایش نبود بلکه به این علت بود که باید دیواری بین ما و سایر گزارشگرانی که ماهها در حال همکاری با آقای فیگر برای این تحقیقات بودند، وجود میداشت تا نتیجه تحقیقات تحت تاثیر قرار نگیرد و فقط بر پایه حقایق باشد.
پس از اتمام تحقیقات، ایمیلی برای آقای فیگر ارسال شد با این مضمون: یکی از کارمندان قدیمی CBS به واشینگتن پست گزارش کرده است که در یکی از مهمانیهای شرکت، شما از پشت به اون نزدیک شدید و از او خواستهاید که آلتتان را در دست بگیرد. در این ایمیل اشاره شده بود که این موضوع توسط یک شاهد حاضر در صحنه هم در زمانی که فیگر رییس شبکه بود، تایید شده است. درباره یک مورد دیگر از آزارهای جنسی نیز گزارش شده در مهمانی شب سال نو، در ایمیل توضیح داده شد و همچنین درباره شکایت یکی از تهیهکنندگان ۶۰ دقیقه به اسم نوشین حبیبا که به خاطر شرایط سخت کاری زنان۶۰ دقیقه از آقای فیگر شکایت کرده بود. همچنین زنان بسیاری که در این برنامه کار میکردند محیط این برنامه را محیطی سخت و آزاردهنده برای زنان همراه با دستمالی و اظهارنظرهای تحقیرکننده عنوان کرده بودند.
بعد از ظهر همان روز تماسی با ما از طرف یکی از تهیه کنندگان برنامه ۶۰ دقیقه گرفته شد، بعد از این که متوجه شدند مذاکره با ما برای اعلام بیگناهی آقای فیگر بیفایده است تلفن را قطع کردند و با آقای بارون تماس گرفتند. آقای بارون یکی از چهرههای شاخص واشینگتن پست است که حتی در فیلم اسپات لایت هم شاهد حضور شخصیت ایشان بودیم. همراهی بارون و پولهای مدیر آمازون، یعنی جف بزوس، باعث شده بود که واشینگتن پست به شکل امروزی خود در بیاید.
فقط چند ساعت بعد از تماس تلفنی، مدیر ما از ما خواست که در دفتر آقای بارون ملاقاتشان کنیم. در لحظه اول ورودمان به اتاق و قبل از حضور آقای بارون، رئیس از ما خواست که حالتی دفاعی به خودمان نگیریم و در همان لحظه آقای بارون وارد شد. بیش از همه چیز، چیزی که آقای بارون را عصبانی کرده بود، مهلت ۲۴ ساعتهای بود که ما به آقای فیگر برای پاسخ داده بودیم. با اینکه هم آقای والستین و هم آقای بار در جلسه حضور داشتند و قبلا ایده مهلت ۲۴ ساعت را تایید کرده بودند، اما در جلسه چیزی در این مورد مطرح نکردند.
تهیه کننده برنامه ۶۰ دقیقه به آقای بارون گفته بود که اظهارات نوشین حبیبا قابل اعتماد نیست و نوشین فردی دیوانه است و به آقای بارون توصیه کرده بود که باید با شک این تحقیقات را دنبال کند. با وجود اینکه طی چند ماه گذشته به صورت مرتب گزارشهایی در مورد روند گزارش ارائه داده بودیم، اما این تماس باعث شد که کل این تحقیقات زیر سوال برود.
پس از این جلسه متوجه شدیم که این موضوع به هیچ عنوان پایان کار این گزارش نیست. با این حال پس از این اتفاق، آقای فیگیر مشکلی برای دادن جواب ایمیل ما در زمان تعیین شده نداشتند و موضع خود رو اینگونه اعلام کردند : «من نمی دانم که بدون داشتن هر گونه اطلاعاتی در مورد هویت افرادی که این ادعا را در مورد من کردند چگونه باید به این اتهامات زشت و غیر قابل باور پاسخ بدهم. من اعتقاد ندارم گزارشی که بدون نام کسی که این ادعا را در مورد من مطرح کرده، در واشنگتن پست منتشر بشود، همچنین این موضوع در برنامه ۶۰ دقیقه هم به دلیل عدم وجود هویت فرد مطرح نخواهد شد. من هیچ وقت از چنین کلماتی استفاده نکردم و همچنین شما حقوق اولیه من را در نظر نگرفتید و حتی نمیدانم چه کسانی این شکایات را از من داشتند.»
لازم است بدانیم که در رسانهها، برای این که خبری جدی کار شود و ارزش خود را حفظ کند باید علاوه بر داستان گزارش، نام افراد هم اعلام شود. این موضوع باعث میشود تا جلوی افرادی که فقط برای جلب توجه، دیگران را متهم میکنند گرفته شود. اما در مواردی که ممکن است شاهد ماجرا مورد تهدید قرار گیرد خبرنگاران تا مراحل پایانی نام شاهدین را مخفی نگه میدارند. چون بعضی از این افراد هنوز در آن مجموعه کار میکنند و افشای اسم آنها به ضررشان تمام خواهد شد. پس از این اتفاق، یکی از گزارشگران، خانم دیگری از کارکنان قبلی CBS را ملاقات کرده بود که اجازه داد از داستان او بدون ذکر اسم استفاده کنیم. او نیز اقرار کرده بود که در دوره همکاریش با CBSتوسط آقای فیگر در مهمانیهای شرکت دست مالی شده بود. این موضوع باعث میشد تا دایره افراد از برنامه ۶۰ دقیقه به مجموعه شبکه CBS برسد و این سرنخی عالی برای ادامه تحقیقات بود.
چند روز بعد از این داستان، والستین به ما اعلام کرد که شانس دوبارهای برای ارائه گزارش به بارون داریم. برای همین هم ما هر کدام از شاهدان را به صورت جداگانه به همراه گزارشهای آزار جنسیای که داده بودند آماده کردیم. یک روز قبل از جلسه به ما اعلام شد که تصمیم گرفته شده تا ما در جلسه حضور نداشته باشیم. روز بعد والستین برای اعلام نتیجه جلسه با ما جلسه گذاشت و به ما اعلام کرد که برای منتشر شدن گزارش باید حداقل یک یا دو نفر از شاهدان اسم خودشان را اعلام کنند. اگر قرار بود کل سابقه شغلی یک مرد از بین برود، حداقل باید نام افراد افشا میشد.
ما بارها به ادیتورها گفته بودیم کسانی که با آنها صحبت میکنیم اعتقاد ندارند که این گزارش منتشر شود و ما بارها به آنها اطمینان داده بودیم که مسائل در واشنگتن پست به گونهای دیگر است و حتما این داستان منتشر خواهد شد. پس از تماسهای زیاد و بینتیجه با افراد، هیچ کس حاضر نشد تا اسمش در این مورد فاش شود. ما با خستگی به اتاق شیشهای برگشتیم و سایر همکاران هم که از این موضوع باخبر شده بودند با ناراحتی از کنار ما میگذشتند.
برای من قابل درک نبود که بارون چگونه نمیتواند شرایط زنهایی را که میخواهند نامشان مخفی بماند را بفهمد، زنهایی که میخواستند در مقابل فردی فدرتمند و پرنفوذ بایستند و نامشان مخفی بماند. برای من قابل درک بود که این درخواست به علت دوستی بارون با فیگر نبوده و به این علت بوده که احتمالا بارون فیگیر را به عنوان همکاری میشناخت که تمام دسترنج زندگیاش در خطر است. این نوع وزن دادن به سابقه کاری یک نفر و چیزی که میتواند از دست دهد، نسبت به آسیبی که به یک کارمند زن از طریق این رفتار زده می شود، نمونهای طبیعی در جامعه امروز است.
در بین موارد زیادی که در کمیپن metoo به وجود آمده است معمولا داستانهایی منتشر میشوند که باید به سوالات زیر پاسخ دهند
- فردی که مورد اتهام است چه قدر قردتمند است؟
- موضوع اتهام چقدر جدی است؟
- آیا مدرکی برای اثبات این موضوع بین فرد مورد اتهام و فرد دیگر وجود دارد؟
- آیا کسی که اتهام را وارد میکند قابل استناد است؟
- چه تعداد شاکی وجود دارد؟
کاترین مککینون، گفته بود که حداقل ۳ یا ۴ زن باید شهادت بدهند که یک مرد به آنها آزار جنسی رسانده است، تا این موضوع قابل بررسی باشد. یعنی نسبت زنان به مردان یک چهارم است. در همین راستا بود که حرکت metoo موثر واقع شد و با زیاد شدن تعداد شاکیها و هم صدا شدن آنها با هم به این موضوع خاتمه داده شد. با این حال مردان قدرتمند میتوانند در مورد تعاریف، سایر ویراستارها و سردبیرها را راضی کنند و مرزها را در مورد جدی بودن یک موضوع جابجا کنند و به نفع خودشان مصادره کنند.
پس از تلاشهای بسیار برای متقاعد کردن شاکیها برای اعلام اسمشان، راه به جایی نبردیم و نتوانستیم کسی را متقاعد کنیم، اما در این مسیر، اطلاعاتی در مورد پولی که فیگر پیش از این به یک زن داده بود تا از شکایت از او صرف نظر کند، به دست آوردیم. از طریق یکی از دوستان آن زن مطلع شدیم که اتهامی که به آقای فیگر زده شد بود، آنقدری برای شبکه مهم بوده که نزدیک به یک میلیون دلار برای سکوت شاکی هزینه کردند.
پس از این که بحث یک میلیون دلار حقالسکوت در CBS مطرح شد، ما به تحقیقاتمان ادامه دادیم تا اینکه وکلای شبکه CBS نامههایی را برای ما ارسال کردند. در این نامهها فردی که یک میلیون دلار به او پرداخت شده بود جملات عاشقانهای را برای آقای فیگر ارسال کرده بود و این موضوع باعث میشد تا استفاده از نام او در گزارش ما، همزمان با منتشر شدن این نامههای خصوصی باشد که نه برای آن شخص خوب بود و نه برای واشینگتن پست. به همین دلیل از پیگیری این موضوع منصرف شدیم.
با توجه به این که هیچ اسمی را نمیتوانستیم در این مورد منتشر کنیم، گزارشی را بدون بخش اصلی و بدون نامی از قدرتمندترین متهم این پرونده، منتشر کردیم. هرچند که این موضوع باعث ناامیدی ما شد، اما من اعتقاد داشتم که این موضوع در پشت پرده نمیماند. همینطور هم شد. چند ماه بعد نشریه نیویرکر گزارشی در مورد محیط کاری CBS منتشر کرد و در آن آقای فیگر را به آزارجنسی زنان متهم کرد. چندی پس از این اتفاق، آقای فیگر به خاطر ارسال نامه تهدیدآمیز به یکی از خبرنگارانی که از او در مورد این گزارش سوال کرده بود اخراج شد و شبکه CBS اعلام کرد که در مورد این موضوع بازبینی خواهد کرد.
بعدها موقع دریافت جایزه Miroor برای فعالیت خبرنگاری در مورد آزار جنسی زنان در محیط کار، در حضور آقای فیگر پشت میکروفون اینطور نظر خودم را اعلام کردم: «گزارشهایی که ما آماده میکنیم در مورد یک سیستم است. این سیستم وکلایی دارد و اعتبار زیادی هم برای خود قائل است. این سیستم افرادی را برای هدایت افکار عمومی دارد و همچنین همیشه توضیحات کامل و خوبی در مورد هر اتفاقی دارد. این سیستم دوستان قدرتمندی دارد که این سوال را میپرسند که آیا این موضوع ارزش دارد که سابقه کاری یک فرد را بر اساس صحبتهای یک زن، چهار زن و ۳۵ زن از بین ببریم؟ این سیستم حتما در این اتاق حضور دارد.»
برگردان: راحله رسولی
منبع: New York Magazine