مهسا غلامعلیزاه: بیایید با این پرسش شروع کنیم؛ چرا به شکنجه و آزارِ زنان توسط همسر یا پارتنرشان، میگوییم خشونت خانگی؟ چرا در متونِ مربوط به «حقوق بشر»، انواعِ آزار توسط یکی از اعضای خانواده مصداق «شکنجه» نیست؟ چرا خانگی است؟ چرا دامستیک است؟ موناال...
ژینا مدرسگرجی، فعال باسابقه و شناختهشده جنبش حقوق زنان به ۲۱ سال حبس (که ۱۰ سال از آن قابل اجراست) و تبعید به زندان همدان محکوم شده است. او اولین بار در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در جریان جنبظ «زن، زندگی، آزادی» توسط ماموران امنیتی اداره اطلاعات در یکی...
نویسنده: میم آنچه مینویسم نه شرح شجاعت است، نه سرود مقاومت، نه مدح ۱۰۰ سال مبارزه برای حقوق زنان و نه مرثیه سرکوب. روایت است. روایت سرکوب روزانه زنی در این روزهای سیاه. با لباسی سرتاپا سیاه به صندلی عقب اسنپ تکیه دادهام. زنی همسنوسال من، همنسل...
نویسنده: کران کودکم و میشنوم بابا را پیش از آنکه به دنیا بیایم به زندان بردهاند. دو بار. مامان از استرسِ شبی میگوید که به او گفته بودند «ملاقات آخر است خودت را سریع برسان». مامان خواهر بزرگم را بغل کرده و رفته تا برای بار آخر بابا را ببیند. فردای ...
نویسنده: سما اوریاد میکروفون را بهدست گرفته و شادان و خندان میخواند: «یه دل میگه برم، یه دلم میگه نرم.» بعد یکهو هجوم خنده. قبلش که میگوید: «بچهها نخندید.» با لباس مشکی و موهای کوتاه افشان و لبخندی بهپهنای صورت که معنای زندگی است. این اولین مواج...
سمانه قبل از بازداشتِ اولش، برای من زنی بود که آتشی مدام در سینهاش میسوخت. آنقدر عطشِ کنشگری داشت که ممکن بود با دیدن انفعال دیگران، آن آتش درونیاش حتی دوستانش را هم بسوزاند. سوختنی که بعد از دستگیریاش تازه فهمیدم نوعی از به خود آمدن و به خو...
نویسنده: ترانه باید به آن خیره شویم. ساعتها و باز و بسیار. برای آنکه نفس بگیریم، از این همه وزنی که روی سینههایمان نشسته است؛ با دیدن همهی این فیلمها، خواندن واژهبهواژه روایتها، دستگیریها، کبودیها و صداهایی که از فرط فریاد زدن و روایت کرد...
نویسنده: ناشناس من برای مدت کوتاهی در زندان اوین زندانی بودم. از وقتی آزاد شدم هیچ روزی نبوده که به بچهها فکر نکنم. امروز که گشتهای ارشاد و حجاببانها را دیدم بیشتر از همیشه به بچهها و بیشتر از همه به #نسیم_سیمیاری فکر کردم. من برای مدت کوتاهی فر...
نویسنده: گیلا مگر میشود با کسی دوست باشی بیآنکه یکدیگر را از نزدیک دیده باشید و تماس دستها و نگاهها و تنگی در آغوش کشیدن را تجربه کرده باشی؟ «دوست باشی»، نه این که فقط اسمش را بدانی، یا عکسها را که در صفحه خبرگزاریها میچرخد دیده باشی و ...
نویسنده: الصا برای بوی خاک و ذرات آن که مینشیند به تن عابر خسته، برای شبنم سرد روی ماتم درخت، وقتی که شب، مثلههای درخت را در میان مویه روز رها کرده است. برای تالاب در حال احتضار که میدود تا بتپد زیر ریشهای، تا بلکه زبالهها تهماندهاش را نبلعند...
کیانا کریمی: اگر جنبشی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» به خیابان سرازیر شد، به دنبال خلق اجتماعی است که در آن برابری و آزادی متعلق به همگان است و صرفا امتیاز گروه خاصی محسوب نمیشود، شاید وقت آن است که از خود بپرسیم انگاره ما از «ایران آزاد و برابر» ک...
کیانا کریمی: کلمات قدرت دارند. میتوانند زخم بزنند، جریحهدار کنند، مثل خار در گوشتِ حافظه فرو روند و هر یادآوری از لحظهای که بدن آماجِ کلمه شده را، همچون بار اول، دردناک کنند. گویی هر یادآوری خار را میجنباند و خون دوباره در عمق ذهن جاری میشو...
نوبسنده: کلودین مولارد برگردان: کتایون برزگر مقدمه مترجم: بارها مستند «سال صفر» را تماشا کردم، به تکتک چهرهها خیره شدم و به حرفهایشان و شعارهایی که فریاد میزدند گوش دادم. هر فیگور مقاومت در آن روزها مرا یاد کسی از این روزها میاندازد. انگا...
مریم عزیزم، امیدوارم که بهتر از همیشه باشی تا بتوانی دوره تلخ دوری از وطن و خانوادهات را راحتتر بگذرانی. گرچه این روزها اصطلاح راحتتر زندگی کردن، غیرواقعی و غیرملموس به نظر میآید. چه برای ما در ایران که هرروز شرایط سختتر و جو سنگینتر میشود و چ...
مهسا اسدالهنژاد: سربندها را نگاه کن و سرت را بکن توو. سر باید بند داشته باشد. مگر نمیدانی که سر بیبند نداریم ما اینجا. برگرد به از اولِ ما نگاه کن. سربند میبستند میرفتند تا بجنگند. اسم رمزشان بود. بیسربند انگار چیزی کم بود. سرهاشان همیشه سربند...
نویسنده: دال پس از گذشت ماههای اولیه قیام ژینا، گزارههای متنوعی درباره کودکان و نوجوانانی که کشته شدند و مقاومت کردند، گفته میشد: «این بچهها هیجانیان، یه کاری دست خودشون میدن. وظیفه ماست که ازشون مراقبت کنیم»، سیاست جای بچهبازی نیست. نباید بذ...
نویسنده: سین سروناز عزیزمان از زندان برایمان گفته است که «برای زندانی نامه که میفرستی انگار از نو در آن هیئت ما زاده میشود.» حالا این «ما» که دستمان بسته است و چیزی جز کلمات نداریم باید برایتان بنویسیم. حالا که قرار است بعد از ساعتها نشستن در ب...
دیدبان آزار: دیماه سال جاری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی خبر دادند یکی از عوامل حراست که ید طولانی در سرکوب دانشجویان دارد، از با حضور در دانشکده ادبیات اقدام به نوشتن اسامی دانشجویان و فیلمبرداری از آنان کرده است. چنین روندی پیشتر در دانشکده ...
دینا قالیباف: تقابل زنان و حاکمیت بر سر کنترل بدن زنان ادامه دارد. زنان با زبانی جدید «بدن» خود را بازتعریف میکنند و از سوی دیگر حاکمیت با تمام قدرت و با تمامی ابزار در برابر این زبانِ جدید ایستادگی میکند. حضور پرتعداد نیروهای حجاببان در برخی معاب...
سبا معمار: از آغاز قیام ژینا، بسیاری از انقلاب فمینیستی و فمینیست شدن همگانی صحبت کردهاند. من این پرسش را طرح میکنم که این «فمینیست بودن یا فمینیست شدن» به چه معناست؟ آن نقطه مشخص که ما در آن فمینیست شدیم کجاست؟ آیا اصلا چنین نقطهای وج...