مهسا غلامعلیزاده: اول؛ نحوۀ ورود به مسئلۀ «نه به اعدام» اهمیت ویژهای دارد. آیا حق حاکمیت بر مجازات بهصورت کلی امری بدیهی است؟ به نظر میرسد تردید در این بداهت یکی از مهمترین راههای ورود به مسئلۀ نه به اعدام است. وقتی میگوییم اعدام هرگز و برای هیچکس، مسئله فراتر از جمهوری اسلامی و اعدام مبارز سیاسی است. نه به اعدام، رودرروی هر حاکمیتی میایستد و طلبکار حقی است که نابهجا از او ستانده شده است. حاکمیت با اعدام، دو کار میکند؛ یا شانه خالی میکند یا شاخوشانه میکشد. به قول هستی امیری عزیز، هر اعدامی سیاسی است، چراکه هر جرمی سیاسی است. با اعدام مجرمین جرایم «عادی»، حاکمیت دارد یک شکافی را انکار میکند. با اعدام مجرم «سیاسی» هم میخواهد جامعه را مرعوب کند که دست از مقاومت و مبارزه بردارد.
دوم؛ اعدام هرگز و برای هیچکس، بسیار کافی و کامل است. پس چرا بر بعضی از جرایم تاکید میشود؟ مثل عنوان این ارائه که از نه به اعدام «حتی» اعدام متجاوز سخن میگوید. اول اینکه در ادامۀ بحث پیشین، ما در گفتمان نه به اعدام، از اینکه آیا مجرم سزاوار مجازات است، حرف نمیزنیم. ما باور داریم هیچ حاکمیتی، صلاحیت کشتن شهروندان به حکم قانون و رای را ندارد. اما به دلیل این بداهت متکی بر تکرار و تاریخ، در مورد برخی جرایم مثل تجاوز، قتل و تروریسم گویی این پذیرش مطلق، به ناگاه توان اقناعی خود را از دست میدهد. مخاطبی که به یقین مخالف اعدام مبارز سیاسی است، ناگهان از خود میپرسد «حتی فلان متجاوز هم؟» اینجا است که تاکید بر پیچیدگیهای خاص برخی جرایم مثل تجاوز برای غنای گفتمان نه به اعدام اهمیت پیدا میکند.
سوم؛ میتوان ادعا کرد قتل متجاوز، شکلی از قتل ناموسی است. تجاوز بهصورت تاریخی در جهان، جنایتی بوده که تنها با خون پاک میشده. منطق قتل ناموسی در اعدام متجاوز، بازتولید میشود. اینبار به جای پدر و شوهر و برادر و ...، حاکمیت لباس مرد بزرگ خانواده را تن میکند و به جای ناموس، متجاوز به ناموس را میکشد. آبروی رفته به شکل دیگری باز نمیگردد. باید خونی ریخته شود. اینکه جرم تجاوز جرمی غیرقابل گذشت است و مجازاتش یا اعدام است یا هیچ، تاییدی است بر این موضوع که اساسا در تجاوز، دادخواهی بازمانده محلی از اعراب ندارد. جنگی است بین دو مرد؛ متجاوز و نظام حقوقی. زن از این روایت غایب است، رنج و خواستهاش شنیده نمیشود. وقتی قاضی در دادگاه به بازماندۀ تجاوز خانگی میگوید «با این شکایت و اعدام، تا آخر عمر نمیتوانی در خانواده سر بلند کنی؟» یعنی اصلا چطور جرأت کردی روایت کنی؟ حالا هم که روایت کردی، بار این اعدام را به دوش بکش. اینجاست که در ادامۀ اعدام هرگز و برای هیچکس باید تاکید کرد: بله حتی متجاوز! چرا که حتی در مورد متجاوز هم منطق مجازات، منطقی مردسالارانه و حذفی است و به هیچ عنوان داعیۀ حمایت و حفاظت از بازمانده، صحت ندارد.
آخر اینکه؛ اعدام، باری است مضاعف بر دوش بازماندگان تجاوز که دادخواهی آنها را در بیشتر موارد به محاق میبرد. با اعدام، دستی خونین بالا میرود که «کُشتیم» و این همان دستی است که پیش از این بر سر و بدن زنان یک جامعه چنگال کشیده بود.